درگذشت شاه عباس یکم، نامدارترین پادشاه دوره صفویان
شاه عباس یکم معروف به شاه عباس بزرگ، نامدارترین پادشاه دوره صفویان است. او فرزند شاه محمد خدابنده و پنجمین شاه از دودمان صفوی است که از سال ۹۹۶ هجری قمری تا زمان مرگش، بر ایران به مدت بیش از ۴۲ سال حکومت کرد.
شاه عباس یکم معروف به شاه عباس بزرگ، نامدارترین پادشاه دوره صفویان است. او فرزند شاه محمد خدابنده و پنجمین شاه از دودمان صفوی است که از سال ۹۹۶ هجری قمری تا زمان مرگش، بر ایران به مدت بیش از ۴۲ سال حکومت کرد. او در دو سالگی والی هرات شد. شاه اسماعیل دوم فرمان قتل او و پدرش را صادر کرد ولی دست تقدیر، سرنوشتی دیگر را رقم زده بود، شاه اسماعیل خود کشته شد.
عباس میرزا در سال ۹۸۹ هجری قمری در شهر هرات تاجگذاری کرد و در سال ۹۹۶ هجری هنگامی که هجده ساله بود قزوین را به تصرف درآورد و خود را شاه ایران خواند. او از سردمدار دوران طلایی و اوج قدرت سلسله صفویه بود. پس از انقراض ساسانيان، شاه عباس نخستين زمامدار ايران بود كه قدرت را به طور كامل در پايتخت متمركز کرد، مرزهای ايران را به خطوط عهد باستان نزدیک كرد و ايران بارديگر دارای یک نيروی دريایی موثر شد، با كشورهای دوردست مناسبات سياسی و بازرگانی برابر برقرار کرد و دست به عمران و آبادانی زد. شاه عباس به دليل باز شدن پای اروپائيان به آبهای مشرق زمين، نسبت به امنيت خليج فارس بسيار حساس بود.
زمانی که شاه عباس به تاج و تخت رسید، دولت عثمانی از اوضاع آشفته ایران سود جست و ارمنستان، گرجستان، آذربایجان و لرستان را به تصرف خود درآورد.
شاه عباس با عثمانی صلح کرد و در قراردادی ایالاتی را به آنان واگذاشت به شرط آن که جلوتر نیایند و بیش از این نتازند. در قبال این درخواست متعهد شد که خلفا در ایران لعنت نشوند و شاهزاده حیدر میرزا به عنوان گروگان به دربار عثمانی برود. سپس مدعیان سلطنت را بر جای خود نشاند، بر ازبکان تاخت و آنان را از مشهد بیرون راند.
شاه عباس زمستانها را در اصفهان میگذراند. در سال ۱۰۰۰ هجری قمری پایتخت دولت صفوی را از قزوین به اصفهان در مرکز ایران انتقال داد تا نظارت بیشتری بر ولایات شرقی و جنوبی داشته باشد. «آنتونی شرلی» و «رابرت شرلی» دو نجیبزاده انگلیسی در سال ۱۰۰۷ هجری قمری با همراهانی چند به ایران آمدند و وارد قزوین شدند. آنان ماموریت داشتند که شاه را به جنگ عثمانی برانگیزند و راه بازرگانی ایران و انگلستان را هموارتر کنند. شاه عباس از وجود اینان برای تجهیز و آموزش قشون خود بهره برد. به این ترتیب ایران دارای ارتش ملی شد.
در این زمان وجه مشترک ایران با کشورهای اروپایی دشمنی با عثمانی بود و شاه عباس زیرکانه از این وجه اشتراک به نفع ایران و بازرگانان ایرانی سود جست. پس از این، وارد جنگ با عثمانی شد، ابتدا تبریز را پس از هیجده سال اسارت پس گرفت و با جنگهای پی در پی، دست عثمانی را از تمام سرزمینهای ایران کوتاه کرد.
شاه عباس به جز جنگ با عثمانی در اندیشه گسترش مرزهای ایران و رساندن گستره ایران به زمان هخامنشیان بود؛ بنابراین قندهار و شهرهایی از عراق را نیز فتح کرد و سپس جزیرهها و بندرهای خلیج فارس از جمله بندرگمبرون، قشم و هرمز را از دست استعمارگران پرتغالی رهایی بخشید و به سلطه آنان بر تنگه هرمز پایان داد. پس از این بود که شهری به جای بندر گمبرون برپا کرد و مردم آن را به پاس خدمات شاه، بندرعباس خواندند.
شاه عباس با برقراری امنیت و ساختن کاروانسراهای بسیار در راهها، تجارت را گسترش داد و از هیچ کوششی برای آسایش مردم فرونگذاشت. در زمان شاه عباس درآمد دولت ایران بالا رفت و بازرگانی با کشورهای اروپایی و چین افزایش یافت.
کاروانسراهای عباسی، آسودگی کاروانها را بیشتر کرد و به بازرگانان رغبت بیشتری داد. اگر مالالتجاره بازرگانی سرقت میشد، تا سارقان را نمییافت و به مجازاتشان نمیرساند، آسوده نمیشد و اگر اموال بازرگان یافت نمیشد، زیان او را از خزانه شاهی پرداخت میکرد. این گونه بود که دوباره جاده ابریشم احیا شد و اجناس تولید ایران شهرتی عالمگیر یافت.
شاه عباس در آبادانی مملکت کوشید و آثاری را بنا کرد. بسیاری از آثاری که در زمان حکومت او در سرتاسر ایران بزرگ برپا شد، هنوز هم پابرجاست و گردشگرانی را از چهارگوشه جهان به سوی خود می خواند. کاشی هفت رنگ در زمان شاه عباس اختراع شد و از این پس مسجدها و مدرسه ها کاشیپوش شدند. میدان نقش جهان در اصفهان که شاهکار معماری جهان به شمار میرود به فرمان او شکل گرفت.
خیابان چهارباغ زیر نظر او ایجاد شد که هنوز هم محور اصلی شهر اصفهان و سرمشق معماران در ساخت خیابانهای دیگر است.
سی و سه پل، کاخ چهل ستون، محله جلفا در اصفهان، شهر نجف آباد در نزدیکی اصفهان و بناهای شهر اشرف در شمال ایران از دیگر آثاری است که به همت او ساخته شد و در این کره خاکی به یادگار ماند.
شاه عباس خود ذوق هنری و ادبی داشت، از اشعار او است:
محبت آمد و زد حلقه بر دل و جانم
درش گشودم و شد تا به حشر مهمانم
نه هست هستم و نه نیستم نمی دانم
که من کی ام چه کنم کافرم مسلمانم
احترام به هنرمندان، نشست و برخاست با علما و جذب دانشمندان، سیره شاه عباس بود، از بزرگان دربار او باید به ملاصدرا، میرداماد، میرفندرسکی، شیخ بهایی، رضا عباسی، علی رضا عباسی و میر عماد اشاره کرد.
شاه عباس فرزندانش را از هرگونه ارتباط با دیگران و حتی صحبت با درباریان منع میکرد. قزلباشان درصدد بودند که «صفی میرزا» فرزند بزرگ شاه عباس را به قیام وادارند. صفی میرزا این موضوع را به پدرش انتقال داد و همین، موجب بدگمانی شاه را فراهم آورد تا این که وی را کشت.
«سلطان محمد میرزا» فرزند دیگر شاه عباس هنگامی که پدرش دچار بیماری شد، جشنی مفصل به پا کرد ولی شاه بهبود یافت و او را نابینا کرد.
«امام قلی میرزا» فرزند دیگر شاه عباس پس از اینکه به مقام ولیعهدی رسید، شاه با او نیز غضب کرد و او را نیز کور کرد. حسن میرزا و اسماعیل میرزا دو پسر دیگر شاه عباس نیز در کودکی جان باختند. بنابراین در هنگام مرگ جانشین شایستهای از خود بازنگذاشت و به ناچار نوه او «سام میرزا» به پادشاهی رسید. او پسر صفی میرزای مقتول بود و به یاد پدر خود را شاه صفی اول خواند.
شاه عباس يکم در تاریخ ۳۰ دی ماه سال ۱۰۰۷ شمسی در باغ چهلستون بهشهرِ مازندران که در آن زمان اشرف نام داشت، درگذشت. مزار او در کاشان است.
به گفته برخی منابع شاه عباس پیش از مردن وصیت کرد که کالبدش را جایی دفن کنند که بر همه کس ناپیدا باشد. برخی منابع نیز مدعیاند کالبد او به نجف آورده و در آنجا به خاک سپرده شد. اما بسیاری منابع میگویند شاه عباس در مازندران درگذشت و تصمیم بر آن بود که کالبد وی به اصفهان آورده شود ولی به دلایلی در میانه راه کالبد در کاشان دفن شد. هماکنون نیز آرامگاهی منسوب به شاه عباس در کاشان برجاست که به احتمال زیاد مقبره واقعی او است.
«جان کارت رایت» یکی از جهانگردان خارجی که در سال ۱۰۱۲ هجری قمری شاه عباس را از نزدیک دیده بود، در سفرنامه خود درباره ۳۴ سالگی شاه عباس چنین مینویسد:
این شهریار جوان از لحاظ جسمانی و عقلانی هر دو نمونهای از کمال مطلق است. آدمی است میانه بالا، سیمایی سخت موقر و چشمانی تیز و نافذ دارد، سیه چرده است و صاحب سبیلانی دراز. ریشش را میتراشد و ظاهرش حکایت از جنگاوری او دارد و طبعی سختگیر دارد. چنانکه در نخستین برخورد، آدمی چنین میپندارد که جز بیرحمی و خشونت چیزی در خمیره وجود او ننهادهاند، اما در حقیقت طبعی فروتن و مهربان دارد، چنانکه به راحتی میتوان او را دید و با او سخن گفت. روش وی این است که در میان اعاظم امرای درباری آزادانه بر سر طعام مینشیند و از شکار و باز پرانی به همراه اعیان درباری و بزرگان و فرستادگان پادشاهان بیگانه حظ فراوان میبرد.
اقدامات شاه عباس اول در شهرها
نیشابور
شاه عباس سه فرمان تاریخی درباره مردم شهر نیشابور صادر کرد. متن سه فرمان شامل لغو و تخفیف مالیات، رفع مزاحمت عمال دولتی از مردم نیشابور است که بر روی سنگ نوشتههایی در مسجد جامع نیشابور نصب شده است. تعمیر و بازسازی و بنیان نهادن بناهایی در نیشابور به فرمان عباس اول صفوی بوده است.
اصفهان
میدان نقش جهان، مسجد شاه (پس از انقلاب نام آن به مسجد امام تغییر یافت)، عالی قاپو، بخشهایی از چهل ستون، چهارباغ، پلهای رود زایندهرود، کانالکشی آبهای تونل کوهرنگ به سمت زایندهرود از آثار اوست. اگرچه نزدیک به نیم هزاره از زمان او گذشته است ولی هنوز اصفهان به بناهای فرهنگی و هنر عصر صفوی میبالد. چنانچه که در سال ۱۴۲۸ قمری «پایتخت فرهنگی دنیای اسلام» بود.
مشهد
شاه عباس همانطور که بسیاری از جهانگردان و مورخین اظهار داشتهاند فردی وطنپرست بود، برای همین و برای آنکه فرهنگ زیارت را در بین مردم قرار دهد، در سال ۱۰۰۹ پیاده عزم مشهد کرد و به دستور وی فقط ۹۹۹ کاروانسرا در آن سال و تعداد بسیار بیشتر در سالهای پس از آن احداث شد. شاه مقرر داشت که هر یک از امرا که مایل به همراهی او در زیارت هستند میتوانند سواره بیایند. وی مشهد را به طور رسمی «شهر مقدس ایران» قرار داد تا آنکه مردم به زیارت امام هشتم شیعیان بروند و از رنج و مشقتهای سفر حج و سخت گیریهای حکام ولایات عثمانی دیگر خبری نباشد. او هرگاه در خراسان بود به زیارت امام هشتم میرفت. شبزندهداری میکرد و کارهای خدام چون جارو کشیدن فرشها و خاموش کردن شمعها را خود انجام میداد تا سرسپردگی خود را نشان دهد.
مازندران
شاه عباس همیشه به اینکه از طرف مادری مازندرانی بود افتخار میکرد. مادر او از اهالی ساری و یا به روایت برخی، از اهالی بهشهر بود. شاه عباس در سال ۱۰۳۲ شهر اشرف (بهشهر امروزی) را به وجود آورد و عمارتهای کلاه فرنگی و بناهای زیبای عباسی را به وجود آورد و چون فردی گردشگر بود، همیشه به آنجا برای شکار میرفت.
عمارت فرحآباد در ساری
در سال ۱۰۳۳ نیز شهر فرحآباد (ساری امروزی) را احداث کرد و آن را مرکز حکومت مازندران کرد، تا پیش از آن بارفروش (بابل امروزی) مرکز مازندران بود که بابل در هجوم روسها در دوران پطر کبیر در آتش خاکستر شد و ساری مرکز ایالت مازندران شد. شاه عباس از جاجرم در خراسان تا دشت مغان در اردبیل شاهراهی ایجاد کرد تا به وسیله آن مازندران به رونق سابق بازگردد. همچنین دیواری عظیم در نزدیکی بندر گز ایجاد کرد تا بهوسیله آن مازندران از هجوم ترکمنها در آرامش بسر برد. «پیترو دلاواله» در سفرنامه خویش از فرهنگ و تمدنی در مازندران وصف میکند که تا به آن زمان در هیچ کجای دنیا نظیر آن را ندیده بود.
آثار به جامانده از شاه عباس در بهشهر
مجموعه تاریخی عباس آباد
مجموعه تاریخی عباس آباد از جمله بناهای شگفت انگیز دوره شاه عباس صفوی و مهمترین باغ غیر کویرى ایران در فاصله ۹ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان بهشهر و در میان ارتفاعات سلسله جبال البرز و در جنگلهای نیمه انبوه منطقه قرار گرفته است.
کاخ صفی آباد
کاخ صفی آباد در جنوب غرب شهر بهشهر و در بالای ارتفاعات منتهی به دشت و در میان باغی زیبا به صورت بنایی مربع شکل با ابعاد ۲۵ در ۲۵ متر و در دو طبقه، در زمان شاه صفی« نوه شاه عباس» ساخته شد.
چشمه عمارت
چشمه عمارت از جمله دیدنیهای زمان صفوی با ابعاد ۲۲ در۲۶ متر، در دو طبقه با تزیینات گچبری و کاشیکاریهای منحصر به فرد، شهرستان بهشهر است.
باغ دیوانخانه
باغ دیوانخانه یا باغ چهلستون اشرف با ابعاد ۱۷۰ متر عرض و ۵۵۰ متر طول، در سال ۱۰۲۱ هجری قمری به دستور شاه عباس با پوشش گیاهی نظیر سرو، نارنج، پرتقال، لیمو، خرمالو، چنار، شاه بلوط، توت، انار و گل رز بنا شده است و در حال حاضر شهرداری بهشهر در این باغ مشغول به خدمت است.
منبع: برترینها
1980