نقد و بررسی بازی Devil May Cry 5

آخرین باری که یک بازی ژاپنی توانست تا این اندازه در من شوق و رغبت ایجاد کند، به 7 یا 8 سال پیش مربوط می‌شود.

نقد و بررسی بازی Devil May Cry 5

البته نه فقط DMC 4 بلکه کلا سری Devil May Cry با دیگر عناوین هک‌اندسلش متفاوت بود؛ داستان‌های منحصر به فرد و زیبا، شخصیت‌های عجیب و غریب و دوست داشتنی، گیم پلی شیرین و هیجانی، همه از ویژگی‌هایی بودند که دویل می کرای را از دیگر فرنچایزهای ژانر خودش متمایز می‌ساخت. متاسفانه بعد از چهارمین نسخه دی ام سی، ساخت نسخه بعدی سری بر عهده شرکت بریتانیایی Ninja Theory بود و کارگردان اصلی فرنچایز یعنی هیدیاکی ایتسونو نقش چندان مهمی در ساخت آن نداشت. این باعث شد که DMC حس و حال یک دویل می کرای واقعی را از دست بدهد و شباهت زیادی به عناوین غربی پیدا کند و حتی من که عناوین غربی را به عناوین شرقی ترجیح می‌دهم، نتوانستم با آن ارتباط بر قرار کنم! اما خوشبختانه این پایان کار نبود. پس از 10 سال انتظار، حال ایتسونو بازگشته تا به همه نشان دهد که معنی واقعی دویل می کرای چیست! و باید بگویم که در این امر بسیار موفق ظاهر شده؛ بله، دویل می کرای 5 یک بازگشت افسانه‌ای برای یک فرنچایز فوق العاده است و به جرات می‌توان گفت که در برآورده کردن انتظارات طرفداران این سری، کم نمی‌آورد. میان پرده‌های جذاب و هیجان انگیز، داستان و شخصیت‌های دوست داشتنی، گیم پلی سریع و لذت بخش و بسیاری از مشخصه‌های دیگری که مورد علاقه طرفداران دویل می کرای است، همه در DMC 5 قرار داده شده‌اند. حتی اگر از طرفداران این سری نیستید هم باید این اثر فراموش نشدنی را تجربه کنید، چرا که به شما ثابت می‌کند نسل هشتم کاملا نابود نشده و هنوز هم فرصت خلق عناوین استثنایی را دارد.

پس با این مقدمه با بازی‌مگ همراه باشید تا به نقد و بررسی یکی از بهترین عناوین سال 2019 بپردازیم.


اگر از طرفداران دویل می کرای باشید، می‌دانید که این فرنچایز هیچگاه از لحاظ نویسندگی کم نمی‌آورد و همیشه داستان‌ها و شخصیت‌هایی را پیش روی شما می‌گذارد که از همان لحظات ابتدایی شما را مجذوب خود می‌کنند. خوشحالم که بگویم می‌توانید انتظار حضور اینگونه داستان و شخصیت‌ها را در DMC 5 نیز داشته باشید. به شخصه واقعا از دیدن دوباره نرو، تریش، لیدی و یا دانته(که مسلما محبوب‌ترین شخصیت دی ام سی است) ذوق زده شدم؛ و چیزی که بیشتر من را ذوق زده کرد این بود که تقریبا تمامی کارکترها توسط صداپیشگان قدیمی خود صداگذاری شده‌اند؛ شاید الان که این مطلب را می‌خوانید این قضیه زیاد مهم به نظر نرسد، اما وقتی بازی را تجربه کنید و صدای آشنای دانته یا نرو و دیگر کارکترها را بشنوید، حس بسیار خوبی به شما دست خواهد داد. حتی شخصیت‌های جدیدی مانند V(شخصیتی مرموز که دانته را برای کاری استخدام کرده)، موریسون(یک از دوستان دانته) و یا نیکو(همکار نرو) که برای بار اول می‌بینید نیز چیزی از شخصیت‌های قدیمی کم ندارند و همان ابتدای کار توجه شما را به خود جلب می‌کنند. چه جدید چه قدیمی، شخصیت‌های سری دی ام سی همیشه خاص بوده و همیشه قدرت این را داشته‌اند که شما را در فکر فرو ببرند. شخصیت‌هایی که بر اساس رفتارهایی که از آن‌ها در طول بازی دیده‌اید فکر می‌کنید می‌شناسید اما در واقع هیچ چیز از آن‌ها نمی‌دانید!

دی ام سی 5 داستانی در مورد عشق، نفرت، انتقام و خیانت را تعریف می‌کند. داستانی که نه فقط طرفداران دی ام سی، بلکه دیگر گیمرها را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد. ماجرای بازی مربوط به چندین سال بعد از اتفاقات دویل می کرای 4 است؛ حال دیگر نرو هم برای خودش یک شکارچی شیطان شده و به کمک دستیار زرنگ و بامزه‌اش نیکولتا گلداستین، شیاطینی که به هر شکلی راهی به دنیای انسان‌ها پیدا کرده را نابود می‌کنند. تقریبا همه چیز در زندگی نرو خوب پیش می‌رود تا اینکه یک روز، مرد غریبه‌ای که چهره‌اش را پنهان کرده به محل زندگی او می‌رود و Devil Bringer یا همان دست شیطانی نرو را قطع کرده و با خودش می‌برد. مدتی بعد خبر می‌رسد که درخت شیطانی که کلایفاث(Qliphoth) نام دارد، درست وسط Red Grave City بیرون آمده و باعث شده که دروازه دنیای شیاطین به دنیای انسان‌ها باز شود(که البته اینکار به وسیله همان دست نرو انجام شده). اینجاست که ماموریت قهرمانان ما آغاز می‌شود؛ دانته، نرو، تریش، لیدی، V و نیکو همه برای مبارزه با پادشاه شیاطین یعنی یوریزن(Urizen) آماده می‌شوند و به سمت کلایفاث می‌روند تا او را نابود کرده و دروازه دنیای شیاطین را ببندند. همانطور که حدس زدید، هیچ چیز طبق نقشه پیش نمی‌رود و اتفاقاتی می‌افتد که بهتر است دیگر راجع به آن‌ها صحبت نکنم.

البته داستان دی ام سی 5 فقط در مورد نرو نیست، بلکه دانته و V هم نقش مهمی را ایفا می‌کنند. در واقع داستان بازی خیلی عالی حول این سه شخصیت حرکت می‌کند و هر سه را به زیبایی به تصویر می‌کشد. و نکته دیگر این است که یک خط داستانی یکسره وجود ندارد، به این معنی که بازی ممکن است شما را چندین بار به گذشته ببرد تا چیزهایی که برای بازیکن گنگ است را به مرور زمان توجیه کند. و در تمامی مراحل شما نقش یک شخصیت نیستید، بلکه هر مرحله باید کنترل یکی از این سه شخصیت اصلی را به دست بگیرید و این ویژگی در ایجاد تنوع در گیم پلی تاثیر زیادی دارد. حتی یک یا دو مرحله به شما اجازه می‌دهند که بین این سه یک کدام را انتخاب کنید.

داستان بازی ممکن است در یک نگاه کلیشه‌ای به نظر برسد، اما اینطور نیست. همانطور که گفته شد، شما در ابتدا هیچ چیز در مورد انگیزه شخصیت‌ها(چه جدید چه قدیمی) نمی‌دانید و به مرور زمان همه چیز برای شما آشکار می‌شود. به طور کلی، روند داستانی بازی طوری پیاده سازی شده که اصلا در کنجکاو کردن شما کم نمی‌آورد و مطمئن باشید از زمانی که بازی را شروع می‌کنید، دوست دارید تا آخرین لحظه بازی از جای خود بلند نشوید. و به شما قول می‌دهم که اواخر بازی از شدت هیجان بالا و پایین خواهید پرید(البته اگر از طرفداران دیرینه این سری باشید)! بازی از لحاظ داستانی و شخصیت پردازی خاطرات زیادی را برای بازیکنان زنده می‌کند و آن‌ها را به شدت یاد سومین و چهارمین نسخه دویل می کرای می‌اندازد.

خوشبختانه همانند همان دو نسخه، میان پرده‌ها نقش مهمی را در جذاب کردن داستان بازی ایفا می‌کنند؛ چه میان پرده‌های ساکت و آرام، چه میان‌پرده‌های پر سروصدا و هیجان انگیز. از همان لحظه‌ای که در تیتراژ ابتدایی، تم اصلی بازی پخش می‌شود و نرو را معلق در هوا می‌بینید که شیاطین را یکی پس از دیگری از سر راه خود بر می‌دارد، متوجه می‌شوید آن میان پرده‌هایی که این فرنچایز به خاطرشان شناخته شده، سرجایشان هستند. و لازم به ذکر است که هنوز هم طعنه‌ها، تکه کلام‌ها، و مهارت نرو و دانته در بهم ریختن اعصاب باس‌ها را می‌توانید در اکثر این میان پرده‌ها مشاهده کنید


گیم پلی بازی همچنان به قوه خودش باقی مانده؛ ساده اما بسیار جذاب. تغییر مهمی که ایجاد شده این است که دوربین بازی کمی به شخصیت اصلی نزدیک‌تر شده تا به دوربین سوم شخص شبیه باشد. خوشبختانه این ویژگی اصلا به ضرر بازی تمام نشده و یک نکته مثبت به حساب می‌آید. سیستم مبارزات هر کدام از کارکترها متفاوت است و اگرچه زیاد عمیق نیستند اما به راستی طوری طراحی شده که دی ام سی 5 را به یک هک‌اند اسلش منحصر به فرد تبدیل می‌کند. شمشیر نرو یعنی Red Queen و هفت تیر او یعنی Blue Rose برگشته‌اند و طبق معمول استفاده از آن‌ها برای خلق سکانسی سریع و دیدنی از مبارزات اصلا خسته کننده نمی‌شود. البته به جای دست شیطانی او، اینبار دست‌های روباتیکی را می‌بینیم(که Devil Breaker نام دارند) که نیکو برای نرو می‌سازد. حدودا 10 مدل دویل بریکر در بازی وجود دارد که هرکدام از این‌ها قابلیت‌های خاص خود را دارند. برای مثال، یکی از آن‌ها مانند یک موشک به پرواز در می‌آید و تمامی دشمنان اطراف شما را مورد حمله قرار می‌دهد، دویل بریکر دیگری یک انفجار الکتریکی را به وجود می‌آورد که دشمنان را نقش بر زمین می‌کند و یا حتی دویل بریکر دیگری همانند دست شیطانی نرو طراحی شده و همان قدرت‌ها را دارد. اگر از هر دویل بریکر برای مدت زیادی استفاده کنید میزان پایداری‌اش کاهش می‌یابد و باید دویل بریکرهایی که در هر مرحله در نقاط مختلف افتاده را جایگزین آن کنید یا دوباره آن‌ها را با استفاده از ارب‌های قرمزی(Red Orbs) که با کشتن دشمنان به دست می‌آورید، تهیه کنید. با این ارب‌ها همچنین می‌توانید برای شمشیر یا هفت تیر نرو قابلیت‌های بیشتری تهیه کنید که هر کدام در تنوع مبارزات نقش مهمی دارند. با ترکیب این قابلیت‌ها و قدرت‌های هر دویل بریکر، می‌توانید انواع و اقسام کمبوها را به وجود بیاورید که نه تنها به لطف افکت‌های تصویری زیبای بازی بسیار چشم نواز هستند، بلکه پیاده سازی آن‌ها هم واقعا لذت بخش است. و سیستم Style Ranks(که با توجه به سبک مبارزه‌تان به شما امتیاز می‌دهد) به خوبی به شما انگیزه می‌دهد که در حین مبارزات مدام در حال جنبیدن باشید و پشت سر هم فقط یک فن را پیاده نکنید.

سیستم مبارزات دانته نیز همانند قبل خوب طراحی شده و بسیاری از اسلحه‌های مورد علاقه او در بازی وجود دارند. Gilgamesh Gauntlets، Rebellion، Ebony & Ivory و چندین اسلحه سرد یا گرم جدید که به مرور زمان به دست می‌آورید همه در بازی قابل استفاده هستند(لازم به ذکر است که تمامی اسلحه‌های جدیدی که به دست می‌آورید فوق العاده طراحی شده‌اند و استفاده از آن‌ها بسیار لذت بخش است). و مثل همیشه سیستم Styles دانته که از چهار استایل Gunslinger، Swordmaster، Royalgaurd و Trickster تشکیل شده، در بازی موجود است و هر زمان که بخواهید می‌توانید استایل دانته را عوض کنید تا قابلیت‌های مختلف برای اسلحه‌های شما فعال شوند. برای دانته نیز می‌توانید با استفاده از ارب‌ها، قابلیت‌های مختلف تهیه کنید یا حتی Blue Orb و Purple Orb بخرید تا نوار جان و Devil Trigger(حالت شیطانی که فعال کردن آن قدرت حملات دانته را افزایش داده و نوار جانش را تا حدی پر می‌کند) او افزایش یابد که پیشنهاد می‌کنم این کار آخر را انجام دهید؛ از آنجایی که مبارزات به دلیل هوش مصنوعی بالای دشمنان واقعا چالش برانگیز است، به یک نوار جان و دویل تریگر طولانی نیاز خواهید داشت.


مهم نیست بین دانته یا نرو کنترل کدام یک را به دست بگیرید، مبارزات واقعا عالی و متنوع هستند. مثل همیشه، دشمنان و باس‌ها در انواع شکل‌ها و سایزهای مختلف ظاهر می‌شوند؛ طراحی هرکدام از آن‌ها به خوبی انجام شده و هر یک به شکل خاصی شما را مورد حمله قرار می‌دهند. و به لطف جزئیات گیم پلی، جذابیت مبارزات چندین برابر بیشتر می‌شود؛ مثلا انیمیشن‌ها آنقدر طبیعی هستند که لینک کردن کمبوها و حرکات واقعا احساس می‌شود و یا فیزیک بازی آنقدر خوب است که موهای دانته یا پالتوی او هنگام جنبیدن، بالا و پایین می‌رود، حتی پس از مدتی سر و صورت نرو یا دانته خونین می‌شود.

چیزی که در این میان ممکن است توی ذوق شما بزند، سیستم مبارزات طراحی شده برای شخصیت V است. خوشبختانه تعداد مراحلی که نقش او هستید زیاد نیستند. از آنجایی که V قدرت زیادی ندارد و بدن او تضعیف شده، حملات را خودش انجام نمی‌دهد، بلکه دو حیوان جادویی که احضار می‌کند، یعنی یک پلنگ و یک پرنده مانند عقاب(هنوز نفهمیدم او چیست)، از او دفاع می‌کنند. کنترل V دست شماست، اما وقتی دکمه‌های حمله را فشار می‌دهید، این دو حیوان او هستند که به دشمنان حمله می‌کنند و V سرجای خود می‌ایستد. البته او در مبارزات کاملا بی استفاده نیست، بلکه گاهی اوقات برای کشتن دشمنان لازم است با یک فینیشر کار آن‌ها را تمام کنید؛ یا هنگامی که دو حیوان او کشته می‌شوند باید با خواندن یک کتاب آن دو را زنده کنید. ولی به طور کلی V نقش مهمی در مبارزات ندارد و چون شما او را حرکت می‌دهید اما حیوان‌هایش را وادار به ضربه زدن می‌کنید، مبارزات گاهی اوقات شلوغ و بی‌نظم می‌شوند و متوجه نمی‌شوید که دقیقا چه کاری دارید انجام می‌دهید و بنابراین، احساس می‌کنید که کنترل چیزی دست شما نیست. در این مواقع، فقط به زدن دکمه‌ها بدون هیچ نظمی ادامه می‌دهید تا مبارزات زود تمام شوند. البته این نوع مبارزات هم جذابیت خاص خود را دارند اما می‌توانستند خیلی بهتر از این‌ها پیاده سازی شوند.


از لحاظ موسیقی و صداگذاری بازی فوق العاده است. صداپیشگان کار خود را عالی انجام داده و صداپیشگی هیچ کدام از شخصیت‌ها مصنوعی نیست. و فکر نمی‌کنم نیازی باشد دوباره یاد آوری کنم که شنیدن صداهای قدیمی برای شما بسیار خوش آیند خواهد بود. هر شخصیت تم مربوط به خودش را دارد که هنگام مبارزات آن تم پخش می‌شود، به شخصه به تم نرو خیلی علاقه دارم(موسیقی که روی اولین تریلر بازی گذاشته شده بود). علاوه بر موسیقی‌هایی که هنگام مبارزات پخش می‌شوند(که در افزایش هیجان آن‌ها تاثیر بسزایی دارند و واقعا برازنده بازی هستند)، قطعه‌های ملایم دیگری که در حین میان‌پرده‌ها یا دیگر قسمت‌ها پخش می‌شوند هم واقعا زیبا و گوش نواز هستند. افکت‌های صوتی مانند صدای شلیک گلوله، یا صدای برخورد شمشیر به بدن دشمنان یا حتی صداهایی که دشمنان مختلف از خود در می‌آورند، همه و همه به خوبی طراحی شده‌اند.

نکته دیگری که واقعا من را شوکه کرد این بود که بازی با وجود گرافیک مسحور کننده‌اش، بر روی کنسول با نرخ 60 فریم بر ثانیه اجرا می‌شود. البته مشکلات کوچکی مانند عدم وجود Aliasing برای سایه‌ها در بازی دیده می‌شود، اما افکت‌های تصویری مانند Motion Blur، Bloom و Depth of Field همه بازی را به اوج کمال می‌رسانند و نورپردازی بازی نیز در متحیر کردن شما اصلا کم نمی‌آورد. علاوه بر این‌ها، استفاده از مدل‌های واقعی و حالت فتورئالیستی بازی، باعث می‌شود چهره‌ها بسیار طبیعی جلوه کنند؛ اگرچه انیمیشن‌ها هنوز هم جای کار داشتند، چرا که گاهی اوقات حرف‌هایی که زده می‌شود با حرکت لب کارکترها همخوانی ندارند.

باورم نمی‌شود بعد از این همه سال، سازندگان اصلی دویل می کرای تصمیم به ساخت نسخه بعدی در فرنچایز خود گرفتند و تا این اندازه عالی عمل کردند. بر خلاف بسیاری از سازندگان که فرنچایزهای خود را نیمه کار رها می‌کنند یا انواع و اقسام بلاها را سر آن‌ها در می‌آورند، کپکام و ایتسونو برگشتند تا یک بار دیگر تجربه‌ای شیرین را به بازیکنان ارائه کنند، تجربه‌ای که هیچوقت از یاد نخواهیم برد. گیم پلی منحصر به فرد، داستان بسیار زیبا، موسیقی‌های عالی، گرافیک چشم نواز و .... این مشخصه‌ها همه کمک می‌کنند تا Devil May Cry 5 شانه به شانه در کنار برترین عناوین نسل هشتم قرار گیرد. از لحظه شروع تا لحظه تیتراژ پایانی بازی لبخندی روی لبان من بود و یادآور تجربه‌ای شدم که 10 سال پیش به دست آوردم. اگر از طرفداران دویل می کرای هستید پس بدانید که Devil May Cry 5 همان بازی است که سال‌ها منتظرش بودید؛ و اگر تا به حال سمت این فرنچایز نرفته‌اید، پیشنهاد می‌کنم به راحتی از کنار ساخته جدید کپکام عبور نکنید، چرا که حتی شما هم آن را گرامی خواهید داشت.

منبع: بازیمگ

728

کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید