خبرهای علی مصفا از فیلم سروش صحت
علی مصفا درباره تجربه تهیهکنندگی در سینما، حضور در فیلم سروش صحت و سینمای کمدی مورد علاقهاش صحبت کرد.
علی مصفا این روزها با فیلم "گرگبازی" به کارگردانی عباس نظامدوست روی پرده سینماها ظاهر شده و در آیندهای نزدیک فیلمی دیگر نیز با بازی او با نام "درساژ" اکران میشود. مصفا در سال 97 تهیهکنندگی فیلم "مسخرهباز" به کارگردانی همایون غنیزاده را برعهده گرفت و به تازگی هم به اولین فیلم سینمایی سروش صحت پیوسته و قرار است در فیلم "پیچ تند" مقابل دوربین صحت برود.
این بازیگر در گفتوگویی درباره تجربه تهیهکنندگی در سینما، حضور در فیلم سروش صحت و سینمای کمدی مورد علاقهاش صحبت کرده است. در ادامه بخشهایی از صحبتهای علی مصفا را از نظر میگذرانید.
** تهیهکنندگی هیچوقت خواست من نبوده و الان هم نیست ولی مثل اینکه قسمتم این بوده که همیشه درگیر کارهایی شوم که خیلی از من دور بودهاند. در این سه، چهار سال باور کنید شاید هر ماه سه، چهار تماس یا بیشتر داشتم؛ بهویژه از کار اولیها که دلشان میخواست من تهیهکننده کار باشم و یکجوری اینقدر پیشنهاد داشتم که واقعا چارهای نداشتم جز اینکه یکی را بالاخره قبول کنم وگرنه واقعا تهیهکنندگی در فضای ذهنی من نیست.
** برای من به عنوان تهیهکننده ملاک اولیه و اصلی باز هم فیلمنامه است. وقتی که قرار میشود تهیهکننده باشم، سعی میکنم چیزی که به نظرم درست میرسد به بهترین شکل انجام شود. سعی میکنم آن بلاهایی که سر خودم میآمد سر کارگردانی که میخواهد فیلم اولش را بسازد، نیاید. سعی میکنم چیزهایی که در این سالها فکر میکردم یک تهیهکننده باید انجام بدهد، انجام دهم.
** خیلی چیزها کار من نیست و از دیگران کمک میگیرم ولی از جهات دیگر گاهی بیشتر از یک تهیهکننده متعارف سینما میتوانم به کارگردان کمک کنم. این درست است که فیلمسازی حداقل در ظاهر کاری دستهجمعی و گروهی است و بنا بر همراهی گروه با کارگردان است اما در واقعیت و خصوصا در فیلم اول، کارگردان همیشه تنهاترین عضو گروه است و نیاز به حمایت و دلگرمی دارد.
** اول بگویم این کار (اولین فیلم سینمایی سروش صحت) اصلا کمدی نیست. یا حداقل کمدی معمول این روزهای سینمای ما نیست. درست است که بههرحال طنزی در جریان قصه هست. فیلمنامه را خیلی دوست داشتم و امیدوارم کار خوبی از آب دربیاید.
** خودم همیشه کمدی را دوست داشتهام و فکر میکنم میتوانم کمدی بسازم. یک بار هم فیلمنامهای کمدی نوشتم و شاید 14-15 بار فیلمنامه را بازنویسی کردم تا رسید به یک هفته قبل از شروع فیلمبرداری. تهیهکننده با من جلسهای گذاشت و شروع کرد به دادوبیداد و فریاد که تو میخواهی سر ما کلاه بگذاری و به اسم فیلم کمدی فیلم روشنفکری بسازی که نشد. البته اگر من میتوانستم سر ایشان کلاه بگذارم، خودش یک کمدی بزرگ میشد.
** منظورم این است که فیلم کمدی به نظر من اولا خیلی کار سختی است شاید واقعا از باقی گونههای فیلم سختتر باشد ولی درباره چیزی که این روزها در سینماها میبینیم، باید گفت این هم بههرحال شکلی از فیلمهایی است که مردم دوست دارند و اصلا هم بد نیست و بههرحال کمدی است ولی شکلی که در ذهن من به عنوان فیلم کمدی جاافتاده، این نوع فیلم نیست. راستش من بلد نیستم تعریفی از فیلم کمدی بدهم که خودم دوست دارم، ولی خب در ذهن من شکل ایدهآل یک فیلم کمدی فیلمهای وودی آلن است که شبیهاش را در ایران شاید در چند کار از آقای مهرجویی دیده باشیم. این چیزی است که من به عنوان کمدی دوست دارم و میپسندم.
** الان خیلی سال است که در تلاشم سرمایهای جور شود و فیلمم را بسازم ولی هنوز متأسفانه نتوانستهام کسی را گمراه کنم که پولی بدهد تا من فیلم بسازم، بههرحال دارم کارهایی میکنم و امیدوارم بالاخره یکی به دامم بیفتد.
منبع: روزنامه شرق
1981