واکاوی دو روایت درباره جنایات داعش علیه زنان ایزدی

نشست بررسی دو کتاب با موضوع جنایت‌های داعش علیه زنان در عراق در نمایشگاه بین المللی کتاب برگزار شد.

واکاوی دو روایت درباره جنایات داعش علیه زنان ایزدی

نشست معرفی کتاب «آخرین دختر» اثر نادیا مراد و رونمایی از کتاب «چهره‌های خاکستری» که هر دو با موضوع جنایت‌های داعش علیه زنان منتشر شده صبح امروز ششم اردیبهشت‌ماه در نمایشگاه بین المللی کتاب برگزار شد.

در این نشست محبوبه حسین‌زاده مترجم این دو کتاب در سخنانی با اشاره به اینکه فعالیت همزمانش به عنوان روزنامه نگار و مترجم در انتخاب این دو کتاب برای ترجمه تأثیر قابل توجهی داشته است، گفت: من در حوزه زنان به کار روزنامه نگاری فعال بودم و به تبع برایم جالب بود وقتی می‌خواندم که چنین فجایعی در مورد زنان در نزدیکی مرزهای ما در حال اتفاق است. به واقع برده داری نوینی که داعش در عراق ایجاد کرده بود و در مطبوعات کمتر درباره آن چیزی می‌شد پیدا کرد، علت علاقه من به خوانش و ترجمه این دو کتاب بود. البته کتاب چهره‌های خاکستری از این نظر برای من جذابیت داشت که روزنامه‌نگار راوی آن که در نشریه ایندیپندنت کار می‌کرد در کنار روایت‌هایش از زنان به روایت از مردان داعشی نیز پرداخته بود و مناسبات قدرت در آنان را نیز به تصویر کشیده بود و نشان می‌داد که با چه فرهنگی و با چه فکری، چگونه تسویه حساب‌هایی در آن قلمرو شکل دادند و با چه تصورات واپس گرایانه‌ای، جوانان را به سمت خود جذب کرده اند.

حسین زاده تصریح کرد: برایم جالب بود که نویسنده خود عنوان می‌کند با وجود آنکه از کشوری آمده که پیشینه‌ای استعماری دارد اما سعی کرده مطلبی بر خلاف این نگاه بنویسد. او در کتابش عنوان می‌کند نمی‌خواسته تنها زنان را قربانی یا قهرمان نشان دهد بلکه برایش مهم بوده تا روایتی از این نسل کشی‌ها و شیوه‌هایی مورد استفاده در آنها را و واکنش جامعه زنان ایزدی عراق را در آن به نمایش بکشاند.

وی درباره کتاب «آخرین دختر» نیز یادآور شد: روایت نادیا مراد در این کتاب روایتی دقیق و تکان‌دهنده است درباره یک قوم خاص در عراق. او سعی می‌کند در کنار بیان شرح زندگی خود از آنچه که بر مردم منطقه «کوجو» و زنان ایزدی عراق رفته از کشتار آنها تا فروش آنها به عنوان برده نگاه کند. او سعی می‌کند نگاهش را مبتنی بر چیستی و چرایی خشونت در یک جامعه و تبعیض علیه آنها نشان دهد و اینکه چگونه در کنار چنین فجایعی انسان‌ها تنها نظاره‌گر می‌مانند.

در بخش دیگری از این نشست پیروز مهاجر عنوان کرد: زندگی‌نامه‌نویسی تا سالیان سال در میان مردمان بسیاری از کشورها امری مردانه بود و معمولاً زنان به آن وارد نمی‌شدند. تا اینکه در اوایل دهه ۱۹۸-۰ اتوبیوگرافی نویسی به عنوان یک رشته دانشگاهی انتخاب و پذیرفته شد و فعالان حقوق زنان نیز به تبع به آن ورود پیدا کردند و همین مسئله نگاه به این اتفاق را تغییر داد. بر این اساس من احساس می‌کنم متنی مانند آخرین دختر نیز تلاشی است برای اینکه یک زن چطور می‌تواند صدای دیگر زنان باشد.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به نوع نگاه جالب توجه نادیا مراد به قوم ایزدی اشاره کرد و افزود: تأکید او بر مجزا بودن و مستقل بودن این قومیت در عراق و انسجامی که در متنش به این مسئله می‌دهد و تأکیدش بر نسل کشی آنها از نکات قابل توجهی است که این کتاب مطرح می‌کند. به ویژه اینکه جامعه ایزدی، جامعه‌ای است که در آن زنان در مورد موضوعی مانند مقابله با داعش اجازه فعالیت خاصی پیدا نمی‌کنند.

سخنران پایانی این نشست نیز الهام فلاح نویسنده و منتقد بود. وی در سخنان خود با اشاره به اینکه خوانش کتابی مانند چهره‌های خاکستری، او و مخاطبان را وا می‌دارد که به عبارت‌های مختلفی که درباره زنان در جامعه به کار می‌رود، نگاه جدی‌تر داشته باشد گفت: ما در فرهنگ ایران و خاورمیانه با واژه‌ای مانند واژه ناموس روبرو بودیم که نشان از نگاه خاص به زنان و خانواده دارد و به نوعی حساسیت و مالکیت در مردان نسبت به زنان ایجاد می‌کند. از سویی دیگر در بسیاری از باورهای دینی و اجتماعی زنان جنس دوم و موجوداتی مالکیت پذیر هستند. در چنین موقعیتی است که روایت‌های این کتاب نوعی تابوشکنی نسبت به چنین پدیده‌هایی می‌شود.

فلاح با اشاره به نمونه‌هایی تاریخی از تعرض به زنان در جریان جنگ جهانی دوم و جنگ با داعش در عراق گفت: با وجود آنکه در بسیاری از روایت‌های تاریخی می‌خوانیم که زنان به دنبال اتفاقات این چنینی که به آنها شده یا خودکشی کرده یا از طرف خانواده کشته می‌شوند شاهدیم این مسئله در قوم ایزدی حل شده و زنان با خواست‌های دینی ایزدی می‌توانند با وجود چنین اتفاقاتی به آغوش خانواده برگردند هرچند که بسیاری از آنان معتقدند که زندگی آنان مثل سابق امکان تحقق ندارد.

منبع: مهر

1981

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید