فاضل میبدی:معادل امر به معروف احزاب و رسانههای آزاد هستند
نهی از منکر به ریشههای عوامل کار دارد و نه به مسائل فرعی جامعه، ریشهها هم معمولا از ناحیهی قدرتها به وجود می آید، نهادها مثل امر به معروف و نهی از منکر اگربه بخش خصوصی واگذار شوند قطعاً تاثیرگذاری بیشتری خواهند داشت.
حجتالاسلام محمد تقی فاضل میبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم در مورد اینه خصوصی شدن مراکز مذهبی، مثل ستاد امر به معروف گفت: «امر به معروف و نهی از منکر یک برنامهی دینی است و اصل فلسفه تشریح امر به معروف و نهی از منکر برای این است که در جامعه فسادی به وجود نیاید تا موجب هلاکت هر سنت و به تعبیر قرآن موجب نابودی زندگی هر انسان باشد.
فساد در قرآن یعنی آن چیزی که عامل از بین رفتن مادهی حیات زندگی بشر شود، آن چیزی که ما میفهمیم، امر به معروف یک دستور برای ملتها در مقابل حکومتها است و نه برای حکومتها در برابر ملت، در واقع ما یک فساد بزرگ و یک فساد کوچک داریم، در امر به معروف و نهی از منکر آن چیزی که هدف اصلی است فساد بزرگ است. فساد بزرگ هم معمولاً از ناحیهی حکومتها شروع میشود.»
میبدی در مورد این موضوع ادامه داد: «اگر امروز بخواهیم برای امر به معروف و نهی از منکر معادلسازی کنیم، معادل آن احزاب و رسانههای آزادی هستند که دولتهای حاکم بر جامعه را کنترل میکنند. چون فساد در جامعه از جایی شروع میشود که منشا قدرت وجود دارد، منشا قدرت هم یعنی جایی است که ابزار قدرت و سرمایه وجود دارد. اگر پول و سرمایه از مسیر خودش خارج شود بزرگترین منکر در جامعه خواهد شد.»
عضو مجمع محققین و مدرسین حوزهی علمیه قم اضافه کرد: «اسلام خواسته است تا مردم در برابر منشاء فساد و قدرت که عمدتاً از ناحیهی حکومتها و دولتها است نهی از منکر کند اما متاسفانه در بعضی از جوامع مثل جوامع ما عکس این موضوع است. معنای امر به معروف و نهی از منکر این شده است که بخشی و یا جریانی از دولت در خیابان بیاید تا در برابر عملی از مردم مثلاً بدحجابی برخورد کند در صورتی که این فلسفهی درست آن نیست.
در هر حال این موضوع که چنین مواردی را به بخش خصوصی و یا دولتی واگذار کنیم امر غلطی است. امر به معروف و نهی از منکر به این معنا باید به بخش خصوصی واگذار شود که بخش احزاب و رسانههای مستقل آزادانه جلوی فساد مفسدان را بگیرند تا فساد در تمام ابعاد جامعه رخنه نکند. اینکه در جامعه ماشینهای گشت وجود داشته باشد تا به طور مثال به دلیل بد حجابی جلوی دخترها را بگیرند، اصلاً در فلسفهی نهی از منکر وجود ندارد و باید دید منشا این امر چه بوده است.
نهی از منکر به ریشههای عوامل کار دارد و نه به مسائل فرعی جامعه، ریشهها هم معمولا از ناحیهی قدرتها به وجود می آید، نهادها و ستادهایی مثل امر به معروف و نهی از منکر اگر به بخش خصوصی واگذار شوند قطعاً تاثیرگذاری بیشتری خواهند داشت. موضوع امر به معروف از طرف دولت در جامعه تاثیر زیادی ندارد به ویژه در جامعهای که اعتماد بین ملت و دولت کم باشد. حال اگر در جامعه این اعتماد بین دو طرف کم باشد، دولت هر کاری میکند مردم عکس آن را انجام میدهند و دیگر اصلا تاثیری ندارد.
یکی از شرطهای امر به معروف اثر گذاشتن آن بر جامعه است، مثلاً اگر هر سال بودجهی امر به معروف بیشتر شد ولی از طرفی دیدیم منکر در جامعه کم نشد به فرض آقایان بدحجابی، اعتیاد، دعوا و موارد دیگر بیشتر شده است، باید در این موضوع تجدید نظر صورت گیرد. اما اگر این امر الهی در دست بخش خصوصی یعنی احزاب، رسانهها و نهادهای آگاه و دلسوز جامعه قرار بگیرد اعتماد مردم بیشتر خواهد شد و در واقع فرهنگسازی صورت میگیرد، اگر فرهنگسازی شود آن وقت یعنی عملکرد موفقیت آمیز بوده و تاثیر داشته است.»
میبدی در مورد تاثیر جامعهی حال حاضر از ستاد امر به معروف در بخش خصوصی گفت: «این موضوع به اعتماد مردم بستگی دارد، مثلاً فرض بگیرید که وقتی اعتمادی به صدا و سیما وجود ندارد، تبلیغ هر چیزی را که انجام دهد، میسر واقع نخواهد شد. اگر مردم به مطبوعات و احزاب مستقل اعتماد کنند و از آنها صداقت ببینند آن وقت تاثیر خواهد داشت. امروزه به دلیل بیاعتمادی و کماعتمادی به بخشی از نهادهای فرهنگی جامعه از جمله صدا و سیما اگر بخواهیم از آن بخشها نهی از منکر به جامعه صورت بگیرد، طبق آماری که تاکنون بوده این موضوع میسر واقع نخواهد شد.
امیدوارم که ما ریشهی منکر را بشناسیم و آن را بخشکانیم، یعنی به جای برخوردهای فیزیکی با افراد برخوردهای علمی، فرهنگی و قضایی را انجام دهیم. اما اگر بخواهیم ریشهها را رها کنیم و به امور فرعی بچسبیم من معتقدم تاثیری ندارد و بودجهی مردم را بیهوده صرف کردهایم، به طور مثال وقتی نهی از منکر و امر به معروف در موضوع بدحجابی خلاصه میشود، به نظر من اصلا کار درستی نیست. دولت اگر بخواهد کاری کند باید نهادهای دولتی را مامور کند تا ارشاد کنند، البته ارشاد هم زمانی موثر واقع میشود که مردم به آن مهارتهای فرهنگی اعتماد داشته باشند.»
70