اظهارات رئیس دانشگاه فردوسی درباره دخالت های گروه ها و شخصیت ها در دانشگاه ها

دخالت ها از سوی گروه ها و شخصیت های بیرون دانشگاه، هزینه فعالیت های فرهنگی و سیاسی دانشجویان را سنگین می کند.

اظهارات رئیس دانشگاه فردوسی درباره دخالت های گروه ها و شخصیت ها در دانشگاه ها

دانشگاه همیشه کنشگر بسیار مهمی در مسایل سیاسی و فرهنگی کشور بوده است به طوری که برخی اتفاقات سیاسی و فرهنگی دانشگاهی مانند وقایع کوی دانشگاه یا انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها در تاریخ ایران به عنوان نقطه‌های قابل توجه و اثرگذار شناخته می‌شوند. نمونه‌های بسیاری از این دست وقایع را در دهه‌های گذشته می توان نام برد. اما چیزی که امروز نقش دانشگاه را در حوزه مسائل فرهنگی و سیاسی تحت الشعاع قرار داده، اشکالاتی است که سبب شده دیگر نهاد دانشگاه نتواند نقش واقعی خود را چه در حوزه علمی و چه در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی به خوبی ایفا کند. با محمد کافی، رئیس دانشگاه فردوسی مشهد دراین باره گفت‌وگویی کرده‌ایم که آن را در ادامه خواهید خواند.

حرف و حدیث‌های بسیاری در مورد کاهش سرعت رشد علمی کشور در چد سال اخیر مطرح بوده است، از نظر شما از این حیث در چه جایگاهی هستیم و چرا چنین وضعیتی در دانشگاه حاکم است؟

کافی: اگر بخواهم در حوزه شتاب و رشد علمی و همچنین روند و سرعت پیشرفت این حوزه به عنوان استاد دانشگاه، مسئول دانشگاه فروسی مشهد و به عنوان کسی که از پیشرفت علمی کشور شناخت دارد، اظهار نظر کنم پاسخ های متفاوتی باید به این سوال داده شود؛ ولی در سطح کلان واقعیت اینگونه است که اگر اراده این نظام و کشور این بوده که در حوزه علم و فناوری شتاب فزاینده‌ای داشته باشد باید به همان نسبت توجه فزاینده ای هم به این بخش شود. واقعیتی که با آن مواجه هستم این است که توجه به پژوهش و فناوری اصل بوده و حفظ شتاب علمی کشور یک ضرورت است، به طور مثال بودجه به عنوان پارامتری است که می‌تواند در شتاب علمی مؤثر باشد، توجه داشته باشید تولید ناخالص ملی یک معیار است و درصدی از تولید ناخالص ملی که صرف پژوهش و فناوری می‌شود ملاک است و کشورهای مختلف خود را با آن تنظیم می‌کنند، در کشور ایران این عدد زیر نیم درصد بوده و در طول تاریخ دولت‌های مختلف، تفاوتی نکرده و هیچ زمانی از نیم درصد بالا نرفته است.

در زمانی که ظرفیت‌های ویژه‌ای همچون پذیرش دانشجوی دکترا ایجاد شد شاهد آن بودیم که جوانان و دانشجویان از ظرفیت‌های موجود استفاده کرده و توانستند با تولیدات علمی خود یک جهش در تولید علم ایجاد کنند.

انجام پژوهش روزآمد نیاز به امکانات و تجهیزات روزآمد نیز دارد، با گذشت زمان دستگاه‌ها، امکانات و تجهیزات دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها فرسوده و تخریب شده است و باید جایگزین می شدند، حتی با پیشرفت تجهیزات باید این تجهیرات جدید خریداری و اضافه ‌شوند که در این زمینه توجه لازم وجود ندارد.

خلاصه عرض می‌کنم که من چشم‌انداز شتاب علمی را با توجه به شرایط موجود و نکاتی که عرض کردم، مثبت نمی‌بینم و فکر می‌کنم که اگر ما به صورت واقعی بخواهیم پیشرفت علمی داشته باشیم نیازمند توجه بیشتر به دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و مراکز علم‌و‌فناوری هستیم.

واقعیت دیگری که نیاز به توجه و تمرکز دارد این است که تعداد مراکز علمی و دانشگاهی رشد نرمالی نداشته است. تنها در یک مقطع زمانی بین سال‌های 89 تا 92 رشد بسیار سریعی از حیث تعداد موسسات آموزشی دولتی و غیردولتی را شاهد بودیم. دانشگاه‌ها و مؤسسات غیردولتی‌ به این دلیل که از منابع خود استفاده می کنند، هر زمان که تشخیص بدهند فعالیتشان مقرون به صرفه نیست ممکن است که مراکز خود را ساماندهی یا تعطیل کنند. ولی این رشد کمی در تعداد مراکز دولتی موجب کاهش سطح اعتبار تخصیص داده شده به هر واحد برای فعالیت علمی می شود. در یک دهه گذشته دانشگاه فردوسی در مشهد، سبزوار و نیشابور حضور داشت اما اکنون در تمام شهرستان‌های مهم استان دانشگاه وجود دارد و این ها بخشی از اعتبار آموزش عالی را به خود اختصاص داده‌اند و طبیعی است که در این زمینه سرعت رشد کاهش می‌یابد.

باید تولید علم و حرکت در مرزهای دانش را در مراکز ویژه ای برنامه ریزی و ساماندهی کنیم به این صورت که دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌های ویژه در مرزهای علم و دانش حرکت کنند و بقیه مراکز برای ترویج علم کار آموزشی را انجام دهند.

البته ناگفته نماند که در حال حاضر برنامه‌هایی وجود دارد که از تعدادی مراکز علمی کشور حمایت شود تا این‌ها در یک برهه زمانی 10 ساله در میان پنج دانشگاه برتر ایران و 200 دانشگاه برتر جهان قرار بگیرند. چنین برنامه‌ای تا اجرایی شدن فاصله زیادی دارد، بنابراین بنده چشم‌انداز شتاب علمی را چشم‌انداز روشنی نمی‌بینم، شتاب بخشی به این حرکت نیازمند حمایت ویژه از نیروی انسانی به عنوان مهمترین مؤلفه پیشرفت علم است.

نهاد دانشگاه در این زمینه دقیقا چه حمایت‌هایی را نیاز دارد؟ لطفا در مورد جزئیات آن بیشتر توضیح دهید.

کافی: حمایت اول بودجه است یعنی منابع مالی در اولویت ابتدایی شتاب علمی قرار دارد و اولویت دوم تمرکززدایی و اعتماد به مراکز علمی است. اکنون این تمرکز در مرکز وجود دارد، دانشگاهی همچون دانشگاه فردوسی مشهد که با هر معیاری سنجیده شود دانشگاه تراز اول علمی در پیشرفت علم محسوب می شود باید هنوز برای کوچک‌ترین کارها از مرکز دستور بگیرد؛ چنین شرایطی نمی‌تواند به بالندگی مراکز علمی و رشد علمی کمک کند.

پس سه مؤلفه مهم؛ بودجه و اعتبار، اختیاردهی و عدم دخالت نیروها و مقامات غیرمرتبط در امور مراکز علمی و پژوهشی برای حمایت از دانشگاه ها در مسیر رشد علمی مهم است.

دانشگاه فردوسی مشهد خوشبختانه در حوزه شتاب علمی براساس معیارهای ملی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و رتبه بندی دانشگاهی در حال حاضر سومین دانشگاه جامع کشور است. در گذشته رتبه دانشگاه فردوسی پایین‌تر بود، خوشبختانه طی سه تا چهار سال گذشته تلاش و فعالیت‌های زیادی شده و اکنون هدف ما در کشور رسیدن به جایگاه دانشگاه دوم است.

در حوزه بین‌المللی و رتبه بندی‌های بین‌المللی وضعیت بسیار مطلوب تری نسبت به گذشته داریم. در دو سال گذشته باتلاش بسیار توانسته‌ایم در رتبه بندی " شانگهای و تایمز" جایگاه بهتری را نسبت به گذشته به دست بیاوریم. در سالی که بنده دانشگاه فردوسی مشهد را تحویل گرفتم در یک رتبه بندی بین المللی رتبه 708 را داشتیم و اکنون رتبه انشگاه فردوسی به 530 رسیده است، در رتبه بندی" سایماگو" که اخیرا اعلام شد دانشگاه فردوسی مشهد در مقیاس جهانی، دانشگاه 490 جهان شد و این واقعا پیشرفت مثبتی است. با شرایطی که اکنون می‌بینیم خوش بین نیستم که بتوانیم همین شتاب را ادامه دهیم.

در حوزه دانشگاه‌های سبز، دانشگاه فردوسی مشهد مقام دوم کشوری و 286 جهانی را کسب کرده که این رتبه‌ها در حوزه دانشگاه‌های سبز رتبه خوبی است.

به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر محیط دانشجویی و دغدغه های دانشجویان هم با آن چیزی که شما درباره شتاب علمی کشور می گویید فاصله گرفته، چرا این اتفاق افتاده است؟

کافی: انگیزه یک جوان به دست آوردن شغل و حرفه مناسب است. وقتی که بهترین دانشجویان بعد از فارغ اتحصیلی شغل ندارند انگیزه لازم برای پژوهش و تلاش در حوزه علمی کم می شود. به نظر من مهمترین مؤلفه این است که میزان تربیت دانش آموخته‌ها بیش از تقاضای جامعه است و همین سبب می‌شود که انگیزه جوانان برای تحصیل کم شود؛ این مهمترین پارامتر موجود است.

مولفه دیگر تفاوت میان دانش‌آموختگان مراکز دانشگاهی تراز اول و موسسات غیرانتفاعی است، شما وقتی که لیسانس داشته باشید، مهم نیست از یک مؤسسه دور افتاده ضعیف باشد یا از دانشگاه فردوسی مشهد. اگر براساس کیفیت دانشگاه‌ها مدرک برای استخدام اعتبار ویژه خود را داشته باشد، جایگاه دانشجو حفظ می‌شود. فاصله زیادی بین سطح آموزش و پژوهش دانشگاه ها وجود داشته ولی مدرک یکی است و این نکته‌ می‌تواند مؤثر باشد.

عامل موثر دیگر در محیط دانشگاه امکانات پژوهشی و فوق برنامه ضعیف است، کمبود بودجه‌ها موجب کاهش فعالیت‌های علمی، اجتماعی و فرهنگی شده است و این ها دست به دست هم می‌دهد تا باعث کاهش انگیزه دانشجویان شود.

به مسئله اشتغال اشاره کردید؛ یکی از انتقاداتی که به محیط دانشگاهی وارد می‌شود این است که دانشگاه‌های ما صرفا محفوظات را انتقال می‌دهند و مهارت‌های مورد نیاز جامعه را در اختیار دانشجو نمی‌گذارند، نظر شما دراین باره چیست؟

کافی: به هرحال مهارت افزایی و تربیت دانش آموختگان ماهر بحثی است که همیشه از سوی کارفرمایان و محیط کسب و کار در صنعت و کشاورزی و... مطرح می‌شود. اینکه این ادعا چقدر درست است و یا اشتباه الان در مورد این مسئله نمی خواهیم صحبت کنیم ولی آنچه که اتفاق افتاده، این است که طی سه یا چهار سال گذشته سرفصل‌های بسیاری از دروس بازنگری شده است و تمام سرفصل‌ها به شکلی تنظیم شده که دانشجو به عنوان مثال در رشته کشاورزی بدون حضور در مزرعه و گلخانه نمی‌تواند دروس را بگذراند، یعنی ما آمده‌ایم سرفصل‌ها را تغییر داده ایم و اکنون هم دولت طرح مهارت افزایی دانش آموختگان را در دستور کار خود قرار داده است.

مشکلی که وجود دارد این است که نیاز بازار کار هم به خوبی به دانشگاه منتقل نمی شود و در این زمینه ارتباط صنعت و دانشگاه از هر دو طرف باید اصلاح شود.

البته دانشگاهی مثل دانشگاه فردوسی باید در مرز دانش حرکت کند و مهم نباشد که صنعت ما الان در چه سطحی دارد کار می‌کند چون ما اعتقاد داریم بسیاری از دانشگاه‌های فنی و حرفه‌ای باید فن آور تربیت کنند و کار ما تربیت مدیران، طراحان و برنامه ریزانی است که در محیط صنایع روش ها را مدیریت و اصلاح کنند و به ارتقای صنایع کمک کنند. این دیدگاه برای دانشگاه‌های سطح یک بازدهی بهتری دارد و آن ها می توانند آینده نگری و آینده پژوهی کنند و کشور را در این جهت پیش ببرند.

در سال‌های اخیر شاهد ظرفیت‌های خالی در دانشگاه‌ها هستیم؛ واقعا چرا ظرفیت دانشگاه ‌ها خالی می ماند؟ راه برون رفت از این مرحله چیست؟

کافی: دلیل اینکه چرا در دانشگاه‌ها ظرفیت خالی وجود دارد این بوده که ما در یک فرازی به آموزش عالی به عنوان یک زمینه سیاسی و اقتصادی نگاه کرده ایم و واقعیت این است که ظرفیت آموزش عالی از نیاز کشور بیشتر است؛ یعنی آن قدر دانش آموخته در کشور وجود دارد که با توجه به نرخ رشد جمعیت و شرایط موجود مطابقت ندارد.

در آینده احتمالا چنین جهشی را برای آموزش عالی نیاز نداریم، برای این که این مسئله سامان دهی شود مدیران محلی، امام جمعه شهرستان‌ها، فرماندارها به ویژه نمایندگان مجلس که فکر می‌کنند باید یک دانشگاه جامع در حوزه مدیریت آن ها وجود داشته باشد باید واقعی تر به مساله نگاه کنند. نمی‌توان منابع را تکه تکه کرد که در هر شهرستان کوچک یک دانشگاه جامع وجود داشته باشد. این اتفاقا به ضرر دانشجویان آن دانشگاه است یک شهرستان کوچک وقتی پیشرفت دارد که جوانان آن شهرستان بروند در بهترین دانشگاه کشور درس بخوانند.

بنابراین مهم ترین نکته این است که دیدگاه مدیران از دید بخشی به ملی تبدیل شود و با این کار ساماندهی شکل گیرد. اکنون در خراسان رضوی حدود 300 هزار دانشجو وجود دارد، تازه ما استانی هستیم که تعداد دانشجویان نسبت به جمعیت آن کم است، یک سوال اساسی این است که با این جوانان پس از دانش آموختگی چه می‌خواهیم بکنیم؟!

اکنون طرح آمایش آموزش عالی تدوین شده است آن هم باز در چارچوب برنامه‌های اقتصاد مقاومتی است ولی هر کجا که دست می‌گذاریم و می خواهیم وارد شویم نیروهای غیرعلمی وارد بحث شده و می‌گویند چرا این شهرستان که مرزی و محروم است دانشگاه نداشته باشد و یکی حتی ادعا می‌کند که اینجا شغل وجود ندارد این دانشجویان بیایند اینجا تا اشتغال ایجاد شود؛ وقتی به دانشگاه با این رویکرد نگاه شود نمی‌توان انتظار ساماندهی آموزش عالی را داشت و سیستم آموزش عالی کشور اگر ساماندهی نشود قطعا آینده مطلوبی نخواهد داشت.

یکی از مسائلی که در مورد پویایی دانشگاه مطرح بوده است جنبش‌های سیاسی و دانشجویی در دانشگاه هاست، دیدگاه مدیریت دانشگاه نسبت به این مسئله چیست؟ آیا این فعالیت‌ها را برای فضای علمی دانشگاه مضر می‌دانید و یا اگر نگاهتان مثبت است برای تقویت جنبش‌های دانشجویی چه کرده اید؟

کافی: درس خواندن و تلاش علمی اولویت هر دانشگاه است و دانشجویی که در دوره تحصیل فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ورزشی نکند دانش آموخته موفقی نیست و توان نقش آفرینی در کشور را ندارد. یک رسالت اصلی دانشگاه‌ها این است که در کنار آموزش علم یا رشته تخصصی، فرد را آماده حضور در جامعه کنند. اگر چنین انتظاری از دانشگاه وجود دارد دانشجو باید فعالیت‌های مختلف را در محیط دانشگاه تمرین کند و قانون گذار به خوبی این مسئله را دیده و گفته است که در دانشگاه اجازه سعی و خطا به دانشجو داده شود، اگر دانشجو از این حیث در دانشگاه جرمی هم مرتکب شود به دادگاه مراجعه نمی‌شود و کمیته انظباطی دانشگاه موضوع را بررسی می‌کند. اگر دانشجو مطلبی نوشت که خلاف قوانین است هیچ وقت به هیات منصفه مطبوعات نمی‌رود و هیات منصفه دانشگاه مساله را بررسی می کند.

برخی دخالت‌ها از سوی گروه‌ها و شخصیت‌های بیرون دانشگاه، هزینه فعالیت‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشجویان را در دانشگاه سنگین می‌کند بنابراین به نظر بنده اگر از بیرون دخالت‌ها کم تر شود و بگذارند که مدیران دانشگاهی و تشکل‌های دانشجویی براساس قوانین موجود در دانشگاه فعالیت کنند آن وقت جنبش دانشجویی به معنای واقعی خود می‌ رسد و زمینه برای تشکل‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فراهم تر می‌شود. اگر دانشجو در دانشگاه فعال نباشد باعث خمودگی محیط دانشگاه می‌شود و این مسئله قابل تحمل نیست؛ در طول تاریخ انقلاب اسلامی دانشگاهیان و دانشجویان نقشی کلیدی داشته‌اند.

15

کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید