گفتگوی اختصاصی پروفسور دایکر با خبر فوری؛
تهدیدی بزرگ برای بشر؛ چگونه بحران فرسایش خاک حل می شود؟
فرسایش خاک در ایران 3 برابر میانگین جهانی است. از این رو با یکی از استادان خاک شناسی آمریکا صحبت کردیم تا متوجه عمق این مشکل شویم.
به گزارش خبر فوری، فرسایش خاک یکی از مهمترین بحرانهای محیط زیستی در کشور ماست. بر اساس گزارشها، کشور ما سالانه 16.4 تن در هکتار فرسایش خاک دارد که این میزان بیش از 3 برابر میانگین جهانی است. فرسایش خاک که به دو صورت فرسایش آبی (در قالب رسوبات) و فرسایش بادی (گرد و غبار) کشور را متاثر می کند، از جمله مهمترین تهدیدات خاک کشور هستند. مساله بیآبی، خشکسالی، حفر اشتباه چاه، کشت ناموزون اقلام کشاورزی و به خصوص چرای بیش از حد دام همگی باعث نابودی خاک شده یا به صورت دوطرفه بر آن تاثیر گذاشته و از آن تاثیر میگیرند.
در کشور آمریکا تا چند سال پیش، مشکل فرسایش خاک جدی بود، تا جایی که در دهه 30 قرن 20 طوفانهای گرد و غبار به واشنگتن هم رسید و دولت را به وحشت انداخت. با این حال، این کشور توانست در طول چند دهه مشکل فرسایش را حل کند. حالا آمریکا یکی از کشورهای الگو در زمینه فرسایش خاک است.
پروفسور شورد ویلم دایکر (Sjoerd W. Duiker) ، استاد خاک شناسی دانشگاه پنسیلوانیا یکی از افرادی است که در این زمینه فعالیت بسیار زیادی داشته است. او به مساله فرسایش خاک و تحولات آن در ایالات متحده مسلط بوده و منبع خوبی برای کسب اطلاعات در این زمینه است.
به همین مناسبت، مصاحبه ای اختصاصی با این استاد دانشگاه داشتیم که در ادامه آن را از نظر خواهید گذراند:
***
خبر فوری: در ابتدا مایلم مختصری از جدی بودن مساله فرسایش خاک، تجربه شما از این بحران و اولین مواجهه جدی انسان با آن برای ما بگویید.
پروفسور دایکر: من از هلند به ایالات متحده آمدم زیرا نگران تخریب شدید خاک در جهان بودم و علاقهمند بودم در جهت حفاظت از خاک کار کنم. به همین دلیل، به ایالات متحده آمدم زیرا آمریکا کشوری است که برای اولین بار تحقیقات و اقدامات مربوط به فرسایش خاک در آن اجرا شد. قبل از دهه 1930 مدیریت خاک در ایالات متحده بسیار بد بود که این امر منجر به تخریب عظیم خاک شد. دلیل آن، این بود که پوشش گیاهی طبیعی (جنگل یا دشت) از بین رفت و خاک برهنه شخم زده شد و همزمان علفهای هرز با خاکورزی کنترل می شدند. این کار به این دلیل انجام شد که بسیاری بر این باور بودند که خاک اساساً در ایالات متحده نامحدود است و هرگز نابود نمی شود.
فرسایش خاک یک فرآیند تدریجی است و کشاورزان تا زمانی که یک دوره شدید خشکسالی و عدم باروری محصولات به منطقه دشت بزرگ جنوبی نرسید، به راحتی متوجه نشدند که با خاک چه می کنند و چه خطری آنها را تهدید می کند. دشت بزرگ جنوبی یک منطقه نیمه خشک بود که قبلاً دارای پوشش گیاهی دشتی بوده و خاکش هم از نظر مواد آلی بسیار غنی بود. شخم زدن خاک منجر به تجزیه مواد آلی شد و مقادیر زیادی مواد مغذی و معدنی را آزاد کرد تا اینکه در نهایت، خاک دچار فرسایش شد. البته کشاورزان ابتدا متوجه این مساله نشدند؛ وقتی باران فراوان بود، محصول خوب بود و به نظر می رسید مشکلی وجود نداشته باشد. اما زمانی که دوره خشکی در سال 1931 شروع شد، محصولات به خوبی رشد نکردند و خاکی که قبلاً توسط علفهای دشت در جای خود نگه داشته می شد شروع به حرکت از طریق باد کرد؛ فرآیندی که به آن فرسایش خاکی می گویند.
خبر فوری: بسیار مفید خواهد بود اگر به صورت جزئی و دقیق تری درباره بحران فرسایش خاک در آمریکا و تاریخ مواجهه با آن برای ما توضیح دهید.
پروفسور دایکر: در سال 1931 اولین "کولاک سیاه" شروع به پخش کردن گرد و غبار و بیابان زایی در مناطق جنوبی آمریکا کرد. در سال 1932، 14 طوفان گرد و غبار ثبت شد، 38 طوفان در سال 1933، و بسیار بیشتر در 1934-1936. در ابتدا مردی به نام هیو بنت (Hugh Bennett) بود که در مورد آسیب ها و خطر فرسایش خاک در ایالات متحده صحبت کرد. او به عنوان "پدر حفاظت از خاک" شناخته می شود. بنت به رادیو رفت، با کشاورزان و سیاستمداران و غیره صحبت کرد و سعی کرد مردم را از بزرگی مشکل آگاه کند. مردم ابتدا بسیار مشکوک بودند، اما زمانی که طوفان های گرد و غبار شروع شد، آرام آرام متوجه مشکل شده و استقبال بیشتری از طرحهای بنت کردند.
تا سال 1934، 35 میلیون هکتار از زمینهای زراعی قابلیت خود برای تولید محصولات زراعی را از دست دادند. همچنین، 100 میلیون هکتار از زمینهای زراعی تمام یا بیشتر خاکهای سطحی را خود از دست دادند. در سال 1933 سازمان مبارزه با فرسایش خاک با همکاری و سرپرستی هیو بنت شروع به کار کرد. با این حال، بودجه آن در بهار 1935 تمام شد. اختلافات سیاسی زیادی در مورد اینکه چه باید کرد وجود داشت، زیرا آمریکا با مشکلات دیگری هم دست و پنجه نرم می کرد. باید به یاد داشته باشید که سالهای دهه 30 دقیقا مصادف با دوره «رکود بزرگ» بود. در این دوره، بسیاری از مردم تمام پساندازهای خود را از دست داده و فقر و گرسنگی زیادی در ایالات متحده وجود داشت، بنابراین مردم بیشتر نگران مشکلات معیشتی خود بودند تا فرسایش خاک.
با این حال، هیو بنت در مورد طوفان های گرد و غبار در غرب می دانست، و آن طوفان ها به اندازه ای زیاد شده بود که آرام آرام داشت به شرق ایالات متحده هم می رسید. بنابراین، هیو بنت در کنگره ایالات متحده یک سخنرانی طوفانی کرد تا آنها را متقاعد کند که لایحه HR 7054 را که مربوط به مبارزه با فرسایش خاک است، امضا کنند. در همین زمان در سال 1935 آسمان واشنگتن دی سی تاریک شد؛ گرد و غبار به پایتخت آمریکا هم رسیده بود و نمایندگان کنگره نمی دانستند چه خبر است. آنها وحشت کرده و گمان می کردند آخرالزمان شده است. بعدا مشخص شد که این گرد و غبار از چندین هزار مایل دورتر آمده و همگی ریشه در فرسایش خاک دارند. بعد از این اتفاق، برای نمایندگان کنگره مشخص شد که خطر فرسایش خاک چقدر جدی است و لذا لایحه ای امضا کردند و بخش خدمات حفاظت از خاک در وزارت کشاورزی (USDA) را تأسیس نمودند.
مدتی بعد در روز یکشنبه 14 آوریل 1935، بزرگترین طوفان گرد و غبار به دشت های آمریکا رسید و برای مدتی آسمان دشت های جنوبی را کاملا تاریک کرد. در 27 آوریل، کنگره فرسایش خاک را یک تهدید ملی اعلام کرد. در نتیجه این بحران که حالا با رکود بزرگ ترکیب شده بود، 2.5 میلیون نفر در ایالات متحده مجبور به ترک خانه وکاشانه خود شدند.
خبر فوری: آمریکا چگونه توانست بحران فرسایش خاک را در کشور خود حل کند؟ آیا می توان از این مورد به عنوان یک الگو استفاده کرد؟
پروفسور دایکر: سرویس حفاظت از خاک، با هیو بنت به عنوان مدیرش، یک برنامه ملی و بسیار پیش رونده را برای آموزش کشاورزان در مورد فرسایش خاک و یادگیری اقدامات حفاظتی آغاز کرد. همزمان یک گروه تحقیقاتی نیز شروع به کار کرد تا روشهای حفاظت از خاک را پیدا کند. بعد از مدتی، در سال 1936 قانون حفاظت از خاک آمریکا تصویب و منتشر شد. این قانون ایالتها را تشویق میکرد تا «مناطق حفاظت از خاک» را تحت نظارت هیئتهای کشاورزی ایجاد کنند تا با مشارکت محلی مشکلات فرسایش خاک حل شود.
اقدامات بنت و تیمش مدتی بعد تاثیرات خود را نشان دادند. میانگین نرخ فرسایش خاک در می سی سی پی در سال 1930 بین 13.9-15.9 تن بود. این در حالی است که در سال 1938 حفاظت از خاک به حدی پیشرفت کرد که فرسایش خاک در این منطقه از ایالات متحده 65٪ کاهش یافت.
بخشی از طرح هیو بنت برای نجات خاک، پرداخت پول به کشاورزان بود تا زمین های حاشیه ای را از زیر کشت خارج کنند. شیوههای رایج کشاورزی که در مزارع دنبال می شد من جمله شخم زدن سنتی تغییر کرد و کشتهای پوششی، حصارکشی زمینهای جنگلی، کنترل حفر چاه و توجه مضاعف به کناره رودخانهها بیش از گذشته رعایت شد.
یکی از دلایل فرسایش خاک اجرای تسطیح اراضی توسط دستگاههای اسکریپراست که منبع تامین آب برای کشت آنها درهاله ای ازابهام یا موقتیست. به عبارتی در بعضی از پروژها بیش از حد معمول منبع آب، اراضی تسطیح میشود وهمین امر با توجه به تخریب ساختمان خاک وپوشش طبیعی گیاهان توسط اسکریپر باعث فرسایش وایجاد گردوخاکهای شدید میشود. با توجه به محدودیت آب، مابه جای توسعه سطح زیر کشت بایست بااصلاح خاک وبذروغیره در اراضی مطمئن از آب» راندمان تولید را بالا ببریم.
دوما:به دلیل خشکسالیهای اخیر پوشش گیاهی تنک شده وبایست به سامانه بارشی کمک کرد تا بارش بیشتری صورت گیرد. خشک شدن جلگه دجله وفرات در عراق وبخش داخلی وعراقی هورالعظیم و زمینهای خشک شده تالاب شادگان واراضی حد واسط بندر امام تا اهواز که در گذشته سهم بسزایی در تقویت رطوبتی سامانه بارشی از سمت دریای احمر داشتند اکنون برعکس با تولید ریزگردها به جای رطوبت باعث عقیم شدن سامانه بارشی شده اند. لذا بایست این مناطق به هر شکل ممکن حتی با آب شور دریا با مکانیزم خاکریزی به شکل کرتهای بزرگ از آب مملو تا با رطوبت دهی میزان بارش افزایش یابد، بعداز چند سال طول درمان این کرتها مجددا با آب شیرین پر شود. همانگونه که انسان بیمار مجبور به خوردن داروی تلخ است ما بایست به جای تثبیت خاکهای تالابی خشک شده با مالچ وغیره آنهارا موقتا با آب دریا با ایجاد مرزهای خاکریزی باعث بارور شدن سامانه بارشی شویم.