ناامیدی در نقطه صفر مرزی
شانس معلمشدن دانشآموزان کنکوری بلوچستان کم شد
سهمیه دانشگاه فرهنگیان در استان سیستانوبلوچستان نسبت به پارسال ۱۵۰۰نفر کم شده است.
حنیف، پاداش آن دوریهای طولانی از خانه را گرفته است؛ پاداش درس خواندن زیر نور فانوس را، پاداش سالها امیدواری برای معلم شدن، درس دادن به بچهها و آب دادن بذر امید در دل کودکانی که جز خاموشی خانه در نبود برق و دوری از درس در نبود مدرسه و آرزوهای کوچک در نبود پول، در زندگی سراغ ندارند. حنیف رتبه ۷۷۰ رشته انسانی را آورده و شادیاش خیلی زود به اندوه تبدیل شده چون سهمیه معلمی کم شده و مسیر رسیدن به رویای دور درس دادن به بچهها، سختتر.
حنیف، پسرجوان چوپانزاده، یکی از چند دانشآموز روستای رحمتآباد بمپشت، آخرین نقطه مرزی سراوان بلوچستان است که سالها بیچراغ درس خواندند و کنکور امسال را که دادند، یک نفس راحت کشیدند؛ نفسی البته با یک نگرانی.«نکند حالا که سهمیه دانشگاه فرهنگیان کم شده، به ما صندلی دانشگاه نرسد و معلم نشویم؟»
پدر حنیف چوپان است و در روستای رحمتآباد بمپشت زندگی میکند؛ روستایی که هنوز برق ندارد و فاصله دبیرستان حنیف تا محل زندگیاش، ۷۰کیلومتر است. حنیف درازهی، در سهمیه منطقه ۳ (سهمیه منطقه محروم)، رتبه ۷۷۰ انسانی را به دست آورده است، در روستایی که غیر از حنیف فقط سهنفر دیپلم دارند. «روستای ما توی نقطه صفر مرزیه. از هر سهطرفش برق رد میشه و فاصله خونه تا طرفی که برق رد شده، کمتر از ۱۰متره، اما ما برق نداریم. یک سمت روستای ما هم سیمخاردارهای مرزه. مدرسه هم نداریم. یعنی سال ۹۸ خواستن یه دبستان دوکلاسه با یک دفتر بسازن، هنوز تموم نشده. یعنی بعد از کرونا ساختنش رو متوقف کردن و کسی اصلا نیومد پیگیری کنه. الان دانشآموزها توی دوتا اتاق کرایهای درس میخونن که نه روشنایی داره، نه خنکی میاد و نه گرمی داره. تازه برای همین هم هرماه خانواده دانشآموزها کرایهخونههارو میدن. مدرسه راهنمایی دوکیلومتر اونورتره، توی روستای حقآباد. دبیرستان هم یکی تو سیرکان هست، یکی تو سراوان. من رفتم مدرسه سراوان که نمونهدولتی بود. فاصله دبیرستان به روستای ما نزدیک ۹۰کیلومتر بود. با یه جاده خاکی که تقریبا هفتساعت توی راه بودیم. سال آخر برای کنکور نزدیک یکسال خونه نیومدم، چون رفتوآمد سخت بود. هیچکسی باور نداشت پسر یه چوپان اونم زیر نورفانوس، موفق بشه. خیلیها به من میگفتن تو دیوانهای چرا نمیای مرز کار کنی. اینجا بیشتر از معلمشدن پول در میاری، ولی من میخواستم الگویی باشم که اگر کسی خواست درس بخونه، بفهمه توی سختی هم میشه درس خوند. رتبه من خوبه اما با این وضعیت سهمیهها، توی سراوان، رشتهای که من میخوام دو،سه نفر برمیدارن. پارسال دانشگاه فرهنگیان ۲۹۶نفر سهمیه برای سراوان و بمپشت اعلام کرده بود، امسال فقط ۹۹سهمیه اعلام کرده. حالا اصلا نمیدونم بعد از اینهمه سختی و تلاش، با این شرایط چه رشتهای قبول میشم.»
حنیف در مدرسه نمونهدولتی مطهری سراوان درس میخواند. مدرسهای که با آزمون ورودی در آن قبول شده است. نظرمحمد اربابی، مدیر دبیرستان نمونهدولتی شهید مطهری سراوان هم با این وضعیت سهمیهها و امکانات بسیار محدود دانشآموزان برای تحصیل، بسیار نگران حنیف و باقی دانشآموزانش است. او میگوید: «حنیف میتواند برای بچههای مدرسه اسطوره باشد. اگر حنیف قبول شود، باعث تشویق و امیدواری دانشآموزان روستایشان خواهد بود. امسال ظرفیت پذیرش دانشگاه فرهنگیان در سهمیه بومی منطقهای، نسبت به سال گذشته کاهش بسیاری پیدا کرده است. بچهها امسال تلاش بیشتری داشتند، در برنامههای مطالعاتی گروهی و اعتکافهای علمی متعددی شرکت و در شرایط خیلی سختی مطالعه کردند و رتبههای خوبی بهدست آوردند. نهفقط دبیرستان ما که در دبیرستانهای دیگر هم رتبههای زیر هزار داشتیم. پارسال رتبههای بالاتری بودند که توانستند رشتههای دبیری قبول شوند، اما امسال رتبههای زیر هزار هم امیدی به قبولی دبیری ندارند، چراکه ظرفیتها کاهش پیدا کرده و تنوع رشتهها کم شده است. این موضوع باعث نگرانی بچهها شده که بعد از اینهمه زحمت، آیا میتوانند رشته مناسب و مورد علاقهشان را انتخاب کنند. بهطور خلاصه باید بگویم امسال بچهها رتبههای خوبی کسب کردند، اما نمیتوانند رشتههای خوبی را انتخاب کنند. در خبرها اعلام شده سهمیهها زیاد شده، اما این افزایش سهمیه برای کل کشور است و باتوجه به نیازی که در منطقه ماست، بیشترین و بالاترین بازنشستگی را میان فرهنگیان در دو،سهسال آینده خواهیم داشت. اگر فکری نشود که این کمبود جبران شود، فاجعهبار خواهد بود. افزایش سهمیه کشوری با نیازمندیهای منطقهای تراز نیست.»
صحبتهای این مدیرمدرسه از کاهش سهمیه دانشگاه فرهنگیان، درحالیاست که حسنعلی میرعبدی، مدیرکل آموزشوپرورش سیستانوبلوچستان فروردینماه امسال گفته بود: «کمبود نیروی انسانی یکی از مهمترین مشکلات آموزشوپرورش استان است که باتوجه به نرخ رشد جمعیت دانشآموزی همواره با تشدید این مشکل مواجه هستیم.» او خردادماه گذشته هم گفته بود: «تامین نیروی انسانی در آموزشوپرورش باید از طریق دانشگاه فرهنگیان و استخدام ماده ۲۸ صورت گیرد و نیروهای آزاد که در قالب خرید خدمات تا حقالتدریس تاکنون در مدارس فعالیت داشتهاند نیز باید از طریق قبولی در آزمون متمرکز دستگاههای اجرایی کشور که همان سهمیه استخدام ماده ۲۸ است، انجام شود.»
بااینحال، هنوز وضعیت کمبود معلم در مدارس استان سیستانوبلوچستان هنوز سر جای خودش است؛ این نگرانی از میان حرفهای فداحسین مالکی، نماینده زاهدان هم پیداست. او بهتازگی با وزیر آموزشوپرورش تماس گرفته و از کاهش هزارنفری سهمیه دانشگاه فرهنگیان در استان سیستانوبلوچستان نسبت به سال گذشته انتقاد کرده است. او به کاهش ۱۵۰۰نفری سهمیه دانشگاه فرهنگیان نسبت به سهمیه ۲۸۰۰نفری سال گذشته، اعتراض کرده و از وزیر خواسته برای بازگرداندن ۵۴درصد سهمیه کسرشده و اختصاص سهمیه جذب به میزان سال گذشته، اقدام فوری کند.
میخواهیم معلم باشیم
بمپشت، یک مدرسه شبانهروزی پسرانه و یک مدرسه دخترانه دارد و عبدالستار شیرانزهی، مدیر دبیرستان شبانهروزی پسرانه است. او از مشکلات بمپشت میگوید: «مشکلات بسیاری در سیستم آموزشوپرورش این استان وجود دارد، ولی درحالحاضر مهمترین مشکلات در بمپشت، نبود امکانات آموزشی مناسب بهخصوص برای دوره متوسطه و پایه دوازدهم است. بهعلاوه بعد مسافت؛ در همه منطقه بمپشت که جمعیتی حدود ۳۰هزار نفر دارد، یک دبیرستان شبانهروزی پسرانه و یک دبیرستان روزانه دخترانه داریم. مدارس بزرگسالان و غیردولتی هست، اما تعداد دولتیها همین دو مدرسه است. همچنین بحث معیشت و مشکلات اقتصادی که در منطقه بمپشت وجود دارد، باعث شده بسیاری از ساکنان، اینجا را ترک کنند و اکثر معلمها و همکارها بهخاطر کمبودهایی که هست، مایل به زندگی در اینجا نیستند و رفتوآمد میکنند. تمام اینها در کیفیت آموزش تاثیرگذار است. درمورد سهمیهها هم گلایه اصلی این است که دانشآموزان اینجا با این شرایط و امکانات آموزشی را با دانشآموزانی که در تهران یا یک کلانشهر تحصیل میکنند، یکی نکنند. درواقع باید سطح آموزشی ما را بسنجند و باتوجه به شرایطی که داریم به ما امکانات و سهمیه بدهند. مثلا اگر دانشآموزی بخواهد دانشگاه تهران در رشتههای پزشکی قبول شود، فقط بحث سهمیه منطقه سه را دارد و جز این سهمیه دیگری ندارد. الان در همین سهمیه هم، میبینیم که سراوان جزو سهمیه منطقه سه قرار دارد، نیکشهر و بمپشت هم در این سهمیهبندی هستند. امکانات آموزشی سراوان با بمپشت که از نظر بعد مسافت به پاکستان نزدیکتر است تا سراوان، اصلا قابلمقایسه نیست. از یک طرف، در کنکورها شاهد هستیم که خیلی از سوالهای آزمونهای سراسری بهشکلی طرح شده که دانشآموز نمیتواند فقط از طریق محتوای کتاب، درکی از سوال داشته باشد، بنابراین باید امکاناتی خارج از کتابهای درسی و مدرسه در اختیار آنها باشد که متاسفانه باید گفت ما حتی کتابها را بهصورت گروهی برای دانشآموزان خریداری میکنیم. اگر بخواهیم از اینترنت هم استفاده کنیم، در منطقهای مثل بمپشت، هفتهای نیست که قطعی اینترنت نداشته باشیم. هرچند تلاشهایی برای بهبود وضعیت آموزشی این منطقه شده، اما تا نقطه مطلوب فاصله بسیاری دارد. مثلا در سالهای قبل ما حتی تصور نمیکردیم بتوانیم از سراوان دانشجوی پزشکی به دانشگاه بفرستیم که در یکی،دو سال اخیر این اتفاق افتاده است، اما هنوز وضعیت آموزشی این منطقه مشکلات بسیاری دارد. امسال نزدیک ۱۶دانشآموز بمپشتی مجاز به انتخابرشته در دانشگاه فرهنگیان شدند که باتوجه به سهمیهها، معلوم نیست قبولی نهایی آنها به چهصورت باشد.»
ماجرای سهمیه کنکور، تصمیمی سرنوشتساز برای دانشآموزان سیستانوبلوچستان است. بسیاری از سوختبران مناطق مرزی این استان، گفته بودند که نبود امکانات آموزشی و بهتبع آن، بیسوادی و کمسوادی و بیکاری، مهمترین عامل انتخاب سوختبری و بازی با زندگی و جانشان است.
مصطفی دلوشزهی، از دانشآموزان یک مدرسه نمونهدولتی در نیکشهر است. مصطفی توانسته در رشته انسانی با رتبه چهارهزار مجاز به انتخاب رشته شود، اما نگران است که با این کاهش سهمیهها، نتیجه نهایی قبولیاش چه خواهد شد. «سهمیهها هم که خیلی افتضاح شده. تا اونجایی که من میدونم ۵۴درصد دانشگاه فرهنگیان کاهش پذیرش داشته. این خیلی زیاده. درواقع برای این دانشگاه، هزاروخردهای نفر افزایش کشوری داشته، اما برای سیستانوبلوچستان، نسبت به پارسال کاهش سهمیه داشته. من خودم بومی قصرقندم که سهمیهش به ۱۰نفر نمیرسه. اینجا فقط یه مدرسه ۲۸تا قبولی داده. کل قصرقند ۱۰۵تا قبولی داره. حالا این سهمیه میخواد به کی برسه؟ گذشته از این مهمترین مشکل ما برای درسخوندن، مشکل کتاب بود. کتاب داشتیم، نه اینکه نداشته باشیم اما قدیمی بود. یعنی کتابها روزبهروز تغییر میکنه. از نظر مالی هم دانشآموزها همه مشکل دارن. من خودم مشکلات مالی زیادی دارم و خیلی وقتها مدرسه و معلمها هزینههای آزمون و کلاسهای آموزشی منرو پرداخت میکردن. حتی من چهارماه تعطیلات که نزدیک کنکور بود، مجبور بودم برم کار کنم، اما مثلا با هم جمع میشدیم، کتاب میخریدیم و نوبتی استفاده میکردیم. الان هم که درسمون تموم شده، کتابهامونرو گذاشتیم توی مدرسه. حالا ما وضعمون بهتره، اما توی دشتیاری سطح آموزش و زندگی خیلی پایینه.»
عمر حسینزاده، مدیر مدرسهای است که مصطفی در آن درس خوانده. او هم حرفش همان است که مدیران و دانشآموزان دیگر میگویند. «تقریبا سهمیه امسال در دانشگاه فرهنگیان نسبت به سال قبل در استان ما نصف شده است. این در حالی بود که تبلیغات بسیاری برای افزایش سهمیهها شد، اما نتیجه برعکس بود. سال قبل دانشآموزان با رتبههای بالا میتوانستند رشتههای دانشگاه فرهنگیان قبول شوند، اما امسال اگر سهمیهها اصلاح نشود و افزایش نداشته باشد، تقریبا ۷۰درصد آنهایی که دانشگاه فرهنگیان مجاز شدند، قبول نخواهند شد. در رشتههای پزشکی و پیراپزشکی هم سهمیهها استانی شده است. یعنی قبلا اینطور بود که حوزه علوم پزشکی هر منطقهای سهمیه جدایی داشت، اما امسال سهمیه را استانی کردهاند که قبولی را سختتر کرده است. ما سهتا دانشگاه علوم پزشکی داریم؛ ایرانشهر، زاهدان و زابل. حوزه علوم پزشکی ایرانشهر نصف جمعیت استان را در بر میگیرد. با این جمعیت پذیرش دانشجو در رشته پزشکی ایرانشهر پنجنفر است که در این قسمت قبولی برای مناطق جنوبی استان سخت میشود. درباره خرید کتابها هم که باید بگویم دانشآموز ما این توان را ندارد که بهطور شخصی کتابهای کمکدرسی خریداری کند. هرچه هست از طریق خیرین خریداری میشود که دانشآموزان بهصورت گروهی استفاده میکنند. اینترنت هم که در کل استان قطعی دارد.»
تنها امید مدیران مدرسه که از مشکلاتشان میگویند، این است که شاید حرفهایشان به گوش مسئولی برسد و تغییرات یا اصلاحیههایی در شرایط انتخاب رشته دانشآموزان شهرشان انجام شود.
در کنار مسائل اقتصادی و مشکلاتی که سالهاست گریبان آموزش سیستانوبلوچستان را گرفته، از سال ۹۸ و با شیوع کرونا، سختیهای دانشآموزان و معلمان این استان ۱۰۰برابر شد؛ در قدم اول، تهیه ماسک، ژل ضدعفونیکننده و محصولاتی برای پیشگیری از کرونا، بهراحتی برای دانشآموزان امکانپذیر نبود. بسیاری از دانشآموزان توان خرید حتی ماسک را هم نداشتند. مشکل بعدی پس از آنلاین شدن دورههای آموزشی شروع شد. بسیاری از خانوادهها توانایی تهیه گوشیهای تلفن هوشمند را نداشتند. مهمتر از آن اینکه حتی اگر گوشی هوشمند در اختیار تمام دانشآموزان قرار میگرفت، قطعی یا کندی اینترنت در تمام شهرستانها و روستاهای این استان، قابل چشمپوشی نبود. تمام این مشکلات باعث شد که سطح آموزشی این استان کاهش پیدا کند.
حالا کاهش سهمیه پذیرش دانشگاهها بهویژه دانشگاه فرهنگیان هم اضافه شده. یکی از فعالان فرهنگی قصرقند، درباره اختصاص سهمیه به هممیهن میگوید: «پارسال تلاش زیادی برای افزایش سهمیه فرهنگیان و پزشکی شد ولی درنهایت برای فرهنگیان وزیر موافقت نکرد. پزشکی هم داستانش همین بود.»
رویای دانشگاه در گرو اصلاحیه
سلمان بلوچزهی، فعال اجتماعی-سیاسی سیستانوبلوچستان از دیگر افرادی است که از کاهش سهمیه فرهنگیان در رشته انسانی خبر میدهد. «تمام استان با کمبود شدید نیروی فرهنگی (معلم) روبهرو است. یعنی اگر نیروهای خرید خدمات ما، بار آموزش شهر را به دوش نمیکشیدند، عملا آموزشمان فلج میشد. درحالیکه این نیروها بازوی آموزشوپرورش شدند، باز هم مورد کملطفیهای زیادی واقع شدند. یعنی بخش اعظم آموزشهایمان را مدیون سربازمعلمها هستیم که باید در قدم اول نیروهای خرید خدمات را بهصورت قراردادی یا پیمانی جذب کنند. با این حال، حتی اگر این نیروها هم جذب شوند، بهشدت با کمبود معلم در سطح استان روبهرو هستیم. در سطح شهر نیکشهر، جز بخش بنت که آموزشوپرورش مستقلی دارد، آهوران و بخش مرکزی نیکشهر، ۱۱۸نفر مجاز به انتخاب رشته در دانشگاه فرهنگیان بودند اما سهمیههای تعلقگرفته به دانشآموزان نیکشهری، ۱۵نفر است که با ظرفیت تکمیلی نهایتا به ۲۰نفر خواهد رسید. اگر دفترچه در رشته انسانی اصلاحیه نخورد، با فاجعه روبهرو خواهیم شد و تمام رویاهای یک دانشآموز برای ورود به دانشگاه فرهنگیان از بین میرود.»
بلوچزهی درباره تمایل دانشآموزان به رشته انسانی دانشگاه فرهنگیان میگوید: «قبولشدن در رشته انسانی و دانشگاه فرهنگیان، آسانتر است و دبیر تخصصی نیاز ندارد. برای همین گرایش دانشآموزان به این رشته زیاد شده است. بنابراین بخش زیادی از محصلان این منطقه، برای ورود به دانشگاه فرهنگیان تلاش کردند که اگر سهمیهها اصلاح نشود، واقعا سرخورده و ناامید خواهند شد. از طرفی، سطح آموزش در شهرستانهای مختلف استان متفاوت است، مثلا رتبههای دانشآموزان سراوانی ممکن است بهتر از دانشآموزان نیکشهری باشد و راحتتر بتوانند سهمیه پذیرش را استفاده کنند. سهمیه منطقه محروم، همان سهمیه مناطق گروه سه هم در اینجا قابلاستفاده نیست، چون سطح آموزش در اینجا پایین است و دانشآموزان به سختی میتوانند در کنکور موفقیت کسب کنند. هنر میخواهد دانشآموز در شرایطی که دبیر تخصصی کنکور نیست، توان مالی ندارد و زیرساختهای مناسب برای آموزشوپرورش وجود ندارد، بتواند رتبه خوبی در کنکور کسب کند. باتوجه به نوع خانوادهها در اینجا، امکان مطالعه در خانه برای دانشآموز وجود ندارد. بنابراین باید مکانی آرام و کتابخانهای مناسب برای دانشآموز فراهم باشد تا بتواند بر درسهایش تمرکز کند. در کل نیکشهر، یک کتابخانه شبانهروزی و سالن مطالعه نیست. نه شرایط مالی مناسب دارند و نه شرایط آموزشی. در این وضعیت، هر موفقیتی که کسب کردند بسیار ارزشمند است. بحث دیگر این است که سیاستهای آموزشی در اینجا واقعا اشتباه است. یعنی اگر ما به دانشآموزان آگاهی میدادیم که رشتههای دیگری هم هست که آیندهای بهمراتب بهتر از فرهنگیان دارد، عموما وضعیت بد مالی خانوادهها، دانشآموزان را مجبور میکند که به رشتههای دانشگاه فرهنگیان جذب شوند تا علاوه بر کمهزینهبودن تحصیل، آینده شغلیشان هم تامین شود. یعنی اگر شرایط مالی مناسبتری داشتند، میتوانستند رشتههای دیگری با آینده بهتری انتخاب کنند. کنکور، جنگ نابرابری است بین استان سیستانوبلوچستان با کل کشور، چون سرانه فضای آموزشی در استان خیلی پایینتر از استانهای دیگر کشور است. هزینهای که دولت برای دانشآموز تهرانی لحاظ میکند، با هزینهای که برای دانشآموزی در سیستانوبلوچستان میپردازد، فاصله قابلتوجهی دارد. شاید اگر خیرین مدرسهساز نبودند، عملا سرانه فضای آموزشی ما فاجعهبار بود. آموزشوپرورش ما قربانی رانت شده است. هر فردی که نماینده میشود، برخی از نزدیکانش را منتصب میکند، بدون آنکه به مهارتها و توانمندیهای او توجه شود. درواقع دخالتهای نمایندگان مجلس در انتصابات استانی بسیار مشکلساز شده است؛ آموزشوپرورش نیکشهر هم از این قضیه مستثنی نبوده و هیچ تصمیم جدیای برای تغییر این شرایط نیست. نماینده مردم چابهار گفته بود که بهطور اختصاصی سهمیه پذیرش ۳۰نفر از بومیهای حوزه انتخابیاش (چابهار، دشتیاری، کنارک، نیکشهر و زرآباد) را در رشته پزشکی و دندانپزشکی گرفته و بعد مجموع سهمیه کل حوزه انتخابیه معینالدین سعیدی و ایرانشهر که حوزه انتخابیه عبدالناصر درخشان بود، شد ۲۵نفر پزشکی و پنجنفر دندانپزشکی. آیا این عوامفریبی نمایندگانمان نیست؟ سهمیه تخصیصدادهشده چرا در دفترچه لحاظ نشده است؟»
اولینها در سیرکان
مصطفی درازهی، در دبیرستان شبانهروزی شهر سیرکان –مرکز بخش بمپشت شهرستان سراوان- درس خوانده؛ با قطعی مدام اینترنت و برق و با کمترین امکانات در نقطه صفر مرزی. در سیرکان برای اولینبار بعد از چند دهه، پنجنفر از دانشآموزان پسر و سهدانشآموز دختر در رشتههای دانشگاه فرهنگیان و پیراپزشکی رتبه کسب کردند که مطصفی نفر اول رشته تجربی سیرکان شده است. «روستایی که ما زندگی میکنیم، اینترنت نداره. یعنی فقط علامت اینترنت میاد بالا، اما شما فکر کنید که کلا قطعه. اینترنت که هیچ، آنتن تلفن هم نداره. برای همین مشکلات مجبور شدم تا کلاس هشتم و نهم بیام ایرانشهر درس بخونم. کلاس نهم هم اومدم سیرکان مدرسه شبانهروزی که نزدیک ۳۰کیلومتر از محل زندگیم فاصله داره. مشکل آموزشی دیگه هم که داریم، کمبود معلم و دبیر تخصصیه. من شاهد بودم دبیر زبان اومده جای معلم زیست هم درس داده، چون کمبود دبیر داشتیم. سهمیهها هم که خیلی پایین اومده. راستش نمیدونم چرا اما سازمان سنجش معدل منرو روی رتبهام نیاورده و الان دارم پیگیری میکنم. معدلم بالای ۱۹ بود که اگه توی رتبه تاثیر داده بشه، احتمال قبولیم بیشتر میشه.»
حبیباله دهمردی، نماینده سیستانوبلوچستان (زابل و زهک) در مجلس یازدهم درباره تغییرات مورد نیاز برای سهمیه کنکور استان سیستانوبلوچستان به هممیهن میگوید: «من از کمیسیون آموزش و تحقیقات، خود وزارت آموزشوپرورش و وزارت بهداشت و درمان و آموزش عالی، پیوسته دنبال میکنم که سهم اینجا افزایش پیدا کند.»
بهگفته دانشآموزان، معلمان و فعالان اجتماعی، فرهنگی سیستانوبلوچستان، باتوجه به مشکلات آموزشی در این استان، دانشگاه فرهنگیان بهدلیل پذیرش راحتتر در دانشگاه و ورود آسانتر به بازار کار پس از فارغالتحصیلی، بسیار مورد توجه دانشآموزان است. در سالهای گذشته بهویژه امسال، برخلاف پیگیریهایی که برای سهمیه دانشگاه فرهنگیان در این استان انجام شده بود، تعداد پذیرش در دفترچه انتخابرشته پایین بوده و تنوع رشتههای انتخابی برای دانشآموزانی که مجاز به انتخاب رشته شدهاند، کم بود.