واکنش مقام اسبق وزارت علوم به خبر ایجاد دفتر تعامل با نیروهای مسلح در دانشگاه ها: سؤال برانگیز و نگران کننده است
معاون وزیر علوم در دولت اصلاحات گفت: در چنین شرایطی با این نگرش منفی که دانشگاه نسبت به برخی از سیاست ها و رویه ها دارد، به نظر می رسد که هم زمان سنجی مناسبی را برای این گونه اقدامات ندارند و هم اینکه بحث امریه می تواند بخشی در وزارت علوم باشد و به طور خاص به امریه های دانشجویی بپردازد.
غلامرضا ظریفیان در واکنش به خبر ایجاد دفتر تعامل با نیروهای مسلح در دانشگاه ها گفت: به نظر می رسد این گونه سیاست ها و رویه ها بیش از اینکه کمک کننده به فضای آرام دانشگاه باشد، سؤال برانگیز و نگران کننده است. حتی اگر هدف کار اداری صرف باشد، دوستانمان زمان خوبی را برای این کار در نظر نگرفته اند.
مشروح گفت و گوی با غلامرضا ظریفیان را در ادامه می خوانید:
من نمی دانم دقیقا منظور ایشان چیست. چون یک توضیح ناکافی داده شد که منظور دفتری برای بحث امریه است. اگر چیز دیگری باشد، مغایر با قوانین و قواعد دانشگاه است. یعنی منع ورود مراکز انتظامی و نظامی به شدت مورد تأکید بوده؛ چون این مسأله به مصلحت جامعه و دانشگاه نیست. ما شاهد بوده ایم که هر وقت این تداخلات صورت گرفته چه آثار بسیار مخربی را برای دانشگاه داشته که حوادث تلخ سال 78 را می شود یکی از آنها به حساب آورد.
اما به نظر می رسد منظور این نیست و منظور تأسیس دفتری برای بحث امریه سربازی است. حتی اگر این باشد، زمان شناسی درستی نسبت به مسأله نداشته ایم. درست زمانی که جامعه و دانشگاه در حال التهاب است، بیان چنین مسأله ای حکایت از این هست که درک درستی از نسبت دانشگاه با جامعه و بخش های مختلفش وجود ندارد و خود این بیان، حتی اگر نارسا باشد یا خوب منتقل نشده باشد، بیشتر از آرامش بخش بودن برای دانشگاه ها، موضوعی برای تشدید نگرانی ها است.
نکته دوم اینکه به دلیل کارویژه ای که دانشگاه ها دارند، با ده ها مرکز، وزارتخانه و بخش خصوصی ارتباط و قرارداد دارند. دانشگاه به هر حال هم مورد رجوع صنعت هست و هم در بخش علوم انسانی مورد رجوع مراکزی هست که از دانشگاه ها پژوهش و تحقیقات یا تربیت نیروی انسانی می خواهند. اگر امریه سربازی نیازمند داشتن دفتر باشد، بر این اساس کارخانه ها، وزارتخانه ها و سایر مراکز مورد رجوع دانشگاه ها ده ها برابر بیشتر از این امر لازم است که در دانشگاه ها دفتر داشته باشند.
به نظرم در هر دو صورت جز ایجاد تشویش و نگرانی بیشتر برای دانشگاه ها پیامد دیگری ندارد.
وزیر علوم در توضیح این خبر گفته که این مسأله چیز تازه ای نیست و قبلا هم وجود داشته است. شما سابقه چنین چیزی را به خاطر دارید؟
من سالیان مدید در سطوح مختلف مالی – اداری، حقوقی و دانشجویی کار دانشگاهی کرده ام و هم در سطوح مختلف وزارت علوم بوده ام و چنین چیزی را یادم نمی آید. ولی فرض می کنیم چنین چیزی هم باشد، در چنین شرایطی با این نگرش منفی که دانشگاه نسبت به برخی از سیاست ها و رویه ها دارد، به نظر می رسد که هم زمان سنجی مناسبی را برای این گونه اقدامات ندارند و هم اینکه بحث امریه می تواند بخشی در وزارت علوم باشد و به طور خاص به امریه های دانشجویی بپردازد.
به هر حال، به نظر می رسد این گونه سیاست ها و رویه ها بیش از اینکه کمک کننده به فضای آرام دانشگاه باشد، سؤال برانگیز و نگران کننده است. حتی اگر هدف کار اداری صرف باشد، دوستانمان زمان خوبی را برای این کار در نظر نگرفته اند.
توصیه شما به مسئولین وزارت علوم برای دور کردن فضای به تعبیر شما نگران کننده، از دانشگاه ها چیست؟
با توجه به اتفاقاتی که افتاد، من فکر می کنم در دانشگاه ها خیلی کار داریم؛ که از یک سو بحث مسأله مهاجرت دانشجوها و نخبگان را داریم و از یک سو متأسفانه همین بحث را حتی در مورد مهاجرت اساتید داریم. مسأله کارآمدی دانشگاه و پاسخگویی جدی به نیازهای جامعه هست. از سوی دیگر بحث گفت و گو و ارتباط بیشتر دانشگاه با جامعه و دانشگاه با دانشجو هست. ما خیلی کارهای جدی داریم که به نظر من آنها اولویت دارد و به نظرم بهتر است که مسئولین دانشگاه ها و وزارت علوم به این اولویت ها بپردازند.
حضرت امام فرمودند خطر دانشگاه از بمب خوشه ای هم بیشتر است. متاسفانه آقایان فقط به پایین انداختن دانشجویان از طبقه چندم خوابگاه و ضرب و جرح آنها با قمه و شمشیر توسط سربازان گمنام ارازل و اوباش اکتفا کردند.دانشگاه را دست کم گرفتند.الان هم میبایست تانک و تیربار در دانشگاه مستقر کرد و هر دانشجویی را که خواست اغتشاش ایجاد کند مستقیما به توپ بست.
خودشون میدونن رفتنین. دستپا زدن قبل از مرگه
.
عماد افروغ اصولگرا گفت: طردشدگی آمادگی اولیه برای اعتراض خیابانی را فراهم کرد راه چاره اصلاحات ساختاری است.
آقای افروغ،
اصلاحات ساختاری فقط در صورتی میسر است که جمهوری اسلامی مخالفانش را به رسمیت بشناسد و با آنان وارد گفتگو گردد.
امروز ز بی عقلی ی ما کار خراب است، بنیاد کهنسال وطن بر سر آب است.
بیچاره وطن خسته و آواره و فرد است، رخساره ی ما از غم این واقعه زرد است.
سرور گرامی،
تنها راه نجات میهن اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
1- قطع دشمنی با آمریکا برای دفع تهدیدات خارجی.
2- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی.
با تشکر از توجه شما.