چگونه گردوغبار زندگی را در ایران مختل کرده و چه باید کرد؟
تصور کنید در اهواز هستید؛ صبح که از خواب بیدار میشوید، آسمان بهجای آنکه آبی باشد، خاکستری است. گردوغبار، چون پردهای سنگین، سراسر شهر را پوشانده، نفس کشیدن دشوار شده و مدارس تعطیلاند. این صحنه، واقعیتی آشنا برای میلیونها ایرانی در خوزستان، سیستان، ایلام و دیگر مناطق کشور است.

گردوغبار دیگر صرفا یک پدیدهی طبیعی نیست؛ بحرانی است که سلامت، اقتصاد و محیطزیست را تهدید میکند. این ذرات ریز که با وزش باد از زمین برمیخیزند، گاه از بیابانهای عراق و سوریه میآیند و گاه از تالابهای خشکشدهی هامون و هورالعظیم. اما چرا شدت گردوغبار اینقدر افزایش یافته است؟ منشأ این طوفانها چیست و چگونه میتوان با آنها مقابله کرد؟
گردوغبار چیست و چگونه به وجود میآید؟
گردوغبار زمانی شکل میگیرد که باد، ذرات ریز خاک را از زمینهای خشک و بیپوشش به هوا بلند میکند. این ذرات، که گاهی کوچکتر از یکدهم میلیمتر هستند، میتوانند ساعتها در هوا باقی بمانند و طوفانهایی پدید آورند که میدان دید را به صفر میرسانند. به گفتهی کارشناسان، سرعت بادی معادل ۸ متر بر ثانیه برای بلند شدن خاک بیابان کافی است؛ اما وقتی سرعت به ۱۵ متر بر ثانیه میرسد، طوفانهایی شدید شکل میگیرند که آسمان را تیره و زندگی را مختل میکنند.
این ذرات، تنها خاک ساده نیستند. در هر گرم از آنها ممکن است تا ۱۰ میلیون باکتری و یک میلیون قارچ وجود داشته باشد. گاهی نیز فلزات سنگین با آنها همراهاند که برای ریهها و محیطزیست خطرناکند. گردوغبار به دو نوع اصلی تقسیم میشود:
- طوفانهای ماسهای با ذرات درشتتر (میانگین ۰.۶ تا ۱ میلیمتر) که سنگیناند و سریعتر تهنشین میشوند،
- و طوفانهای گردوغبار با ذرات ریزتر (کمتر از ۰.۶ میلیمتر) که میتوانند تا صدها کیلومتر جابهجا شوند.
عواملی مانند خشکسالی، نبود پوشش گیاهی، و خاک سست باعث تشدید این طوفانها میشوند.
در ایران، ماجرا پیچیدهتر است. سالهاست که تالابها خشک شدهاند، مراتع از میان رفتهاند، و باد، خاک را آسانتر با خود میبرد. از خوزستان، با دشتهایی سرشار از رسوبات ریز رودخانهها، تا سیستان، با بادهایی بیرحم که خاک را در چشمبرهمزدنی میبرند، گردوغبار به بخشی از زندگی روزمره بدل شده است. اما این ذرات دقیقاً از کجا میآیند؟
منشا گردوغبار: داستانی از داخل و خارج
همسایههای غبارآلود: گردوغبار از آنسوی مرزها
ایران در قلب یکی از غبارخیزترین مناطق جهان قرار دارد. حدود ۷۰ درصد گردوغبار در غرب و جنوبغرب کشور، از بیابانهای کشورهای همسایه سرچشمه میگیرد. باد شمال، که از فروردین تا شهریور میوزد، پس از گذر از کوههای ترکیه و سوریه، به بیابانهای عراق میرسد و خاک آن مناطق را به خوزستان، ایلام و کرمانشاه میبرد.
محققان چند کانون اصلی گردوغبار را شناسایی کردهاند:
- سه کانون در مرکز سوریه، جایی که خشکسالی و جنگ، زمینها را نابود کردهاند.
- یک کانون در مرز سوریه و عراق، منطقهای پر از خاک سست و بیپوشش.
- چهار کانون در شمال عراق، در حوزهی رود فرات، جایی که روزگاری تالابهای سرسبز وجود داشت.
- یک کانون در مرکز عراق، در نزدیکی تالابهای خشکشدهی بینالنهرین.
بیابانهای شرق عربستان، امارات، یمن، کویت و حتی شمال آفریقا نیز گاهبهگاه غبار خود را به آسمان ایران میفرستند. اما چرا این مناطق اینقدر گردوغبار تولید میکنند؟
سدهای بزرگی مانند سد آتاتورک در ترکیه، جریان آب رودهای دجله و فرات را کاهش داده و تالابهای عراق را به بیابان تبدیل کردهاند. جنگهای پیاپی، زمینهای کشاورزی را نابود و آنها را رها کردهاند. خشکسالیهای متوالی نیز پوشش گیاهی را از میان بردهاند. نتیجه؟ شمار کانونهای گردوغبار در این کشورها طی یک دهه، چهار برابر شده و روزهای غبارآلود ایران افزایش یافته است.

یورونیوزCopyright 2022 The Associated Press. All rights reserved. This material may not be published, broadcast, rewritten or redistribu
ذرات غبار چه رازی دارند؟
دانشمندان با نگاه به ذرات غبار، میتوانند رد منشأ آنها را بگیرند؛ درست مثل یک کارآگاه که سرنخها را دنبال میکند. این ذرات ریز، همانند امضایی پنهان، اطلاعات زیادی از خاستگاه خود فاش میکنند:
- ترکیب شیمیایی : اگر ذرات سرشار از کلسیم باشند، احتمالاً از بیابانهای عراق آمدهاند. اگر میزان کوارتز در آنها بالا باشد، ممکن است منشأشان کویر لوت یا دشتهای سیستان باشد.
- شکل ذرات : ذرات گردتر معمولاً مسیر طولانیتری طی کردهاند؛ مثلاً از سوریه آمدهاند و در مسیر فرسایش یافتهاند. در مقابل، ذرات زاویهدار نشان میدهند از مناطق نزدیکتری، مانند دشتهای خوزستان، برخاستهاند.
- مواد زنده : هر گرم خاک ممکن است حاوی ۱۰ میلیون باکتری و یک میلیون قارچ باشد. نوع این موجودات زنده میتواند نشان دهد که غبار از یک تالاب خشکشده مانند هامون آمده یا از بیابانی خشک همچون الانبار.
این تحلیلها نیازمند آزمایشگاههای پیشرفتهاند که در ایران کمتر در دسترساند. با این حال، مطالعات محلی نشان دادهاند که در خوزستان، منشأ اصلی گردوغبار بیابانهای عراق است؛ در حالی که در سیستان، منبع اصلی، تالاب خشکشدهی هامون است. دانستن منشأ دقیق، کمک میکند تا راهکارهای مؤثرتری برای مهار این بحران طراحی شود.
گردوغبار چه بلایی سرمان میآورد؟
گردوغبار تنها خاک نیست؛ تهدیدی چندجانبه برای سلامت، اقتصاد، محیطزیست و زندگی روزمره است:
- سلامت مردم : ذرات ریز (PM10 و PM2.5) وارد ریهها میشوند و بیماریهایی مانند آسم، برونشیت و حتی مشکلات قلبی را تشدید میکنند. وجود باکتریها و فلزات سنگین در این ذرات، خطر را دوچندان میکند. در اهواز، در روزهای غبارآلود، بیمارستانها از بیماران تنفسی پر میشوند.
- کشاورزی و اقتصاد : گردوغبار روی برگ گیاهان مینشیند و مانع فتوسنتز میشود، در نتیجه میزان محصول کاهش مییابد. تعطیلی ادارات، مدارس و کارخانهها نیز خسارت اقتصادی بهبار میآورد. تنها در سال ۱۳۹۷، گردوغبار خوزستان بیش از ۱۰۰۰ میلیارد تومان خسارت وارد کرد.
- محیطزیست در خطر : تالابهایی مانند شادگان به دلیل آلودگی غباری، کیفیت آب خود را از دست دادهاند. جمعیت ماهیها و پرندگان کاهش یافته و اکوسیستم منطقه در معرض نابودی است.
- زندگی روزمره : در روزهایی که دید به صفر میرسد، پروازها لغو میشوند، جادهها بسته میشوند و زندگی مردم مختل میگردد. کودکان، سالمندان و بیماران، آسیبپذیرترین گروهها در برابر این بحران هستند.
چرا گردوغبار اینقدر شدت گرفته؟
داستان گردوغبار در ایران، داستان طبیعتی زخمی و تصمیمهایی نادرست است. خشکسالیهای پیدرپی، که با تغییرات اقلیمی تشدید شدهاند، زمینها را خشک و بیپوشش کردهاند. در آنسو، سدهای بزرگ بر رودهای دجله و فرات در ترکیه و عراق، تالابهای بینالنهرین را به بیابان تبدیل کردهاند. در ایران نیز، سدسازیهای بیرویه و برداشتهای گسترده از منابع آب، تالابهایی چون هامون و هورالعظیم را خشک کردهاند.
کشاورزی ناپایدار نیز سهم بزرگی در این بحران دارد. شخمهای عمیق و تبدیل مراتع به زمینهای زراعی، خاک را سست و بیثبات کرده است. چرای بیشازحد دام، پوشش گیاهی را نابود کرده و تردد ماشینآلات صنعتی، و حتی بقایای جنگ در برخی مناطق، خاک را آمادهی فرسایش کردهاند. نبود سنگریزه و پوشش گیاهی، راه باد را برای بردن خاک باز گذاشته است.
راهکارها: چگونه آسمان را دوباره آبی کنیم؟
مقابله با گردوغبار مانند حل یک پازل پیچیده است؛ هر قطعه باید در جای درست خود قرار گیرد. از تجربههای محلی تا همکاریهای بینالمللی، راهکارهای متعددی وجود دارد:
۱. طبیعت را احیا کنیم
- کاشت درخت و گیاه: گونههای مقاومی مانند تاغ و گز میتوانند خاک را تثبیت کنند. در برخی مناطق کرمان، کاشت این گیاهان باعث کاهش محسوس غبار شده است.
- حفاظت از مراتع: نباید مراتع را به زمین کشاورزی تبدیل کرد. پوشش گیاهی سالم، مانند سپری در برابر باد عمل میکند.
- جنگلها را حفظ کنیم: جنگلهای زاگرس و درختان بلوط نقش حیاتی در مقابله با فرسایش دارند. قطع درختان باید متوقف شود.
- تعادل دام و مرتع: تعداد دامها باید با ظرفیت مراتع هماهنگ باشد تا خاک زیر پا نابود نشود.
۲. تالابها را زنده کنیم
تالابها قلب تپندهی طبیعتاند. اگر تالابهایی چون هورالعظیم، هامون و گاوخونی آب کافی داشته باشند، دیگر غباری از آنها برنمیخیزد. تأمین «حقآبهی تالابها» حیاتی است. وقتی هامون خشک شد، سیستان غرق در گردوغبار شد؛ اما با بازگشت آب، میتوان امید را به منطقه بازگرداند.
۳. از مهندسی کمک بگیریم
- آبخیزداری: ذخیرهی آب باران و جلوگیری از فرسایش خاک، زمین را در برابر طوفانها مقاومتر میکند. پروژههای آبخیزداری در یزد نتایج مثبتی داشتهاند.
- پوششهای طبیعی: به جای مالچ نفتی که به محیطزیست آسیب میزند، میتوان از پوششهای گیاهی یا مواد طبیعی برای تثبیت شنهای روان استفاده کرد.
- مزارع بادی: نیروگاههای بادی هم سرعت باد را کاهش میدهند، هم برق پاک تولید میکنند. برخی کشورها در مناطق بیابانی از این راه بهره گرفتهاند.
۴. تابآوری جوامع را تقویت کنیم
تابآوری یعنی آماده شدن برای طوفانها، سازگاری با آنها، و سریعتر بلند شدن. چگونه میتوان این کار را کرد؟
- آموزش مردم: آموزش به کشاورزان برای روشهای پایدار، مثل کم کردن شخم، و به مردم برای حفاظت از خود در روزهای غبارآلود (مثل استفاده از ماسک) ضروری است. در سیستان، برخی روستاییان با آموزش کاشت بوتههای محلی غبار را کم کردهاند.
- تقویت زیرساختها: بیمارستانها باید برای روزهای غبارآلود آماده باشند. سیستمهای هشدار زودهنگام میتوانند به مردم بگویند کی در خانه بمانند.
- حمایت از جوامع محلی: ایجاد شغلهای سبز، مثل کاشت درخت یا گردشگری پایدار، به مردم کمک میکند کمتر به زمین فشار بیاورند. در خوزستان، برخی جوامع با حمایت دولتی شروع به احیای زمین کردهاند.
- انعطافپذیری اقتصادی: تنوع دادن به اقتصاد مناطق غبارخیز، مثل سیستان، باعث میشود مردم در برابر خسارتهای گردوغبار مقاومتر شوند.**
۵ . با همسایهها دست به کار شویم
گردوغبار مرز نمیشناسد. همکاری منطقهای با کشورهای عراق، سوریه و ترکیه ضروری است. احیای تالابهای بینالنهرین، کاشت کمربندهای سبز در مرزها و ایجاد سامانههای پایش مشترک میتواند شدت طوفانها را کاهش دهد. عراق با حمایتهای بینالمللی توانسته بخشی از تالابهایش را احیا کند؛ ایران نیز میتواند چنین گامی بردارد.
۶. سیاستها را اصلاح کنیم
سدسازیهای بیرویه در ایران و ترکیه ریشهی بسیاری از مشکلات است. با کاهش آب تالابها، بستر گردوغبار گسترش مییابد. بازنگری در سیاستهای آبی و در نظر گرفتن حقآبهی محیطزیست، ضرورتی انکارناپذیر است. دولتها باید حفظ طبیعت را در اولویت قرار دهند.
٧. مردم را همراه کنیم
مردم محلی، کلید اصلی موفقیتاند. آموزش کشاورزان در زمینهی روشهای پایدار، مانند کاهش شخم و حفاظت از خاک، میتواند اثربخش باشد. در سیستان، برخی روستاییان با کاشت بوتههای بومی موفق به کاهش غبار شدهاند. مشارکت مردم، تفاوت را رقم میزند.
گردوغبار در ایران، داستانی است از تالابهای فراموششده، بیابانهای بیپناه و انتخابهایی که طبیعت را خسته کردهاند. از خوزستان، جایی که با هر وزش باد، خاک به آسمان میرود، تا سیستان، که تالاب هامون دیگر رمقی ندارد این ذرات ریز، زندگی را برای میلیونها نفر سخت کردهاند.
اما این، پایان داستان نیست. علم به ما نشان داده که غبار از کجا میآید و چرا شدت گرفته است. امروز میدانیم که با احیای طبیعت، همکاری منطقهای، و تقویت تابآوری، میتوان بار دیگر آسمان را آبی دید.
تابآوری یعنی آمادگی برای طوفان، سازگاری با آن، و بازگشت سریعتر به زندگی. با آموزش، توانمندسازی جوامع محلی، و ساخت زیرساختهای مقاوم، میتوان اثرات گردوغبار را کاهش داد.
هر درختی که کاشته میشود، هر تالابی که دوباره جان میگیرد، و هر تصمیم هوشمندانهای که گرفته میشود، قدمی است بهسوی آیندهای پاکتر و پایدارتر. ایران میتواند نهتنها با گردوغبار کنار بیاید، بلکه آن را به فرصتی برای بازسازی طبیعت، امید و زندگی تبدیل کند.
نوش جان ولایتمداران خوزستان
قربون ولایت و ولایتمداران بروی
چرا درخت یا درختچه یا بوته نمی کارید لب مرز ایران و عراق درختانی که در برابر کم آبی مقاوم هستن
درد كشورمان يكي دوتا نيست بلاباي زميني سماوي وغيره