روانشناسی/ آیا میتوانیم رابطهی عاطفی مناسبی داشته باشیم؟
با انجام برخی آزمونهای روانشناسی میتوانید متوجه این موضوع شوید که آیا قادر هستید رابطه عاطفی مناسبی با شریک خود برقرار کنید یا خیر؟
بزرگترین علت شکست در روابط عاطفی فراموش شدن و از بین رفتن ارزش ها و معیارهای واقعی و یا اولویت بندی نادرست آنهاست. در سالیان گذشته چه بر سر ما آمده؟ بیایید نگاهی کوتاه به مسیری که طی کرده ایم بیاندازیم.
در سال هایی که بچه بودم بهترین شوهر برای یک دختر، آقای مهندس یا دکتر بود. به سن جوانی که رسیدم معیارهای تحصیلی کم کم کمرنگ شدند و همه چیز جای خود را به پول داد.
"دیدی دختره آخر چه کسی رو تور کرد؟ طرف پولش از پارو بالا میره!"
و این معیار تا به امروز برای اغلب مردم ما تنها معیار انتخاب همسر مناسب به شمار می رود. اما آیا واقعا افرادی که با این معیار ازدواج می کنند به خوشبختی می رسند؟
آمارهای بسیاری از جدایی این افراد در کوتاه مدت به گوش می رسد. چرا که سایر معیارهای مهم را در نظر نگرفته بودند. امروزه اغلب منتظر یک شاهدخت یا شاهزاده با اسب سفید هستند که بیاید و همه مشکلات آنان را به یکباره از بین ببرد. اگر شما هم جزو این دسته افراد هستید، باید تا آخر عمر منتظر بمانید. رویاپردازی را کنار بگذارید! واقعیات زندگی را بپذیرید و روی پاهای خودتان بایستید. اگر خودتان برای تحقق خواسته هایتان تلاش نکنید هیچ کس آنها را به شما تقدیم نمی کند، اگر هم بکند حتما انتظاری پشت آن خواهد بود.
داستان عشق
طبق تجربه افراد موفق، بزرگترین عامل پایداری یک رابطه عشق و صبوری ست و در بسیاری موارد از خود گذشتگی که خاصیت عشق است. در رابطه ای که عشق در جریان باشد پایه های زندگی به درستی شکل می گیرند و با تلاش هر دو نفر زندگی ساخته شده و رویاها تحقق می یابند. و تنها این شکل از زندگی ست که با طوفان های سخت مشکلات درهم نمی شکند و پابرجا می ماند.
در زندگی امروزه که حتی خواهر و برادری که در شرایط یکسان بزرگ می شوند با هم اختلاف نظر و مشکل دارند چگونه می توان از فردی که در خانواده و شرایط متفاوتی رشد کرده توقع هماهنگی و تفاهم داشت؟ چطور می توان در کنار چنین فردی زندگی کرد؟
باور کنید فقط عشق است که راهگشاست. فقط عشق می تواند پذیرش و ظرفیت و تحمل افراد را بالا ببرد. هیچ چیز دیگر حتی میلیاردها تومان نمی تواند چنین تاثیری داشته باشد. و علت شکست بیشتر روابط همین بی اعتقادی به عشق است. بی اعتقادی ای که ریشه در اولین شکست رابطه عاطفی ما در سنین نوجوانی دارد. پس از آن تصمیم می گیریم برای جلوگیری از تجربه مشابه، در قلبمان را برای همیشه ببندیم.
سوال اینجاست که آیا ما برای موفقیت در مسایل دیگر زندگی مانند شغل بارها و بارها شکست نمی خوریم؟ آیا بی خیال شغل و کار می شویم؟ حتما می گویید "نه، بدون کار که نمی توان زندگی کرد؟" اشتباه شما این است که باور ندارید "بدون عشق هم نمی توان زندگی کرد". البته می توان زندگی کرد ولی زندگی ای ماشینی و بی روح و به دور از لذت واقعی. مطمئن باشید که اگر زندگی با عشق را تجربه نکنید معنای حقیقی زندگی را از دست داده اید.
آیا او مناسب من است؟
تست زیر به شما کمک می کند تا در مورد درستی انتخاب خود اطمینان بیشتری کسب کنید. سوالاتی که می بینید به معیارهای مهم و پایه ای مورد نیاز در زندگی مشترک (بجز معیارهای مادی) می پردازند که اغلب مورد توجه قرار نمی گیرند. به سوالات به خوبی فکر کنید و صادقانه پاسخ دهید.
اکنون برای جمع زدن امتیاز خود، به هر کدام از گزینه هایی که انتخاب کردید یک امتیاز بدهید و امتیازهای خود را با هم جمع بزنید:
خیلی کم = ۱ امتیاز، کم = ۳ امتیاز، متوسط = ۵ امتیاز، زیاد = ۷ امتیاز، خیلی زیاد = ۱۰ امتیاز
اگر بین ۱ تا ۳۰ امتیاز کسب کردید، باید انتظار بروز مشکلات عدیده در آینده را داشته باشید.
اگر بین ۳۱ تا ۶۰ امتیاز کسب کردید، هر چند از حالت ایده آل فاصله دارید اما با قدری تدبیر می توانید طعم خوشبختی را بچشید.
اگر بین ۶۱ تا ۱۰۰ امتیاز کسب کردید، به شما تبریک می گویم چرا که زندگی سرشار از عشق و تفاهم در انتظار شماست.
منبع: راستمرد
38