گروه اول شهروندان اهوازی هستند که کسی از جانب مدیریت شهری با آنها گفت وگو نکرده است. ضعف دیالوگ هیات حاکمه با مردم، آنها را به سمت بیان اعتراضات بهحق از وضع موجود در شهر به فضای مجازی کشانده است، شبهاتی دارند که باید رفع کرد.
گروه دوم معترضین انتخابات شورای ششم است. چند صد نفری که از فردای آن انتخابات پر ماجرا تا امروز، نه قانع شدند و نه تلاشی برای اقناع آنها صورت گرفت.
گروه سوم منتقدین دلسوزی است که عمیقا درد اهواز را دارند و فاصله این شهر با سرانههای استاندارد را مایه تاسف پنداشته و دلشان برای اهواز فردا میتپد.
دسته چهارم، گروهی از پیمانکاران و مدیرانی است که منافع آنها که میلیاردی است توسط شهردار فعلی، قطع شده است.
پنجمین گروه، رقبای سیاسی است. از شورا تا مجلس. خوراک آنها در تنش و بحران و دعواست. آرامش مردم برای این گروه اهمیتی ندارد. هم مجلسنشینند و هم برای مجلس دورخیز کردهاند.
و گروه ششم، از ساختار سیاسی بدنه شهرداری میآیند. شبکهای داخلی که کارکرد خود را دارد.
در این میان، با وجود تحلیل فوق، تخریبهایی که علیه دکتر موسیپور صورت میگیرد تابعی از گزارههای شش گانه فوق است.
او اما عافیتطلبانه میتوانست در سایه نشسته و شورای ششم و شهردار امینی را به خود واگذارد. اما علاقه به توسعه شهر و عبور از موانع موجود، موسیپور را به میدان کشاند. تسویهحساب با او به دلیل نقشی است که در ایجاد ثبات در اهواز بازی میکند. چه کسی یا گروهی، اهواز باثبات را نمیخواهد؟؟؟