«گلیل» جواهری در مرز خراسانشمالی و ترکمنستان
سالهاست مردم خوگرفته باآب وآفتاب،باسرو وسبزه دیاری راچون جان،عزیزش میدارند.سربرآورده خاکی ازدل کوهستان که ییلاق یادهای سبز مردم است.گلیل همان که برای مردم عشایراین استان گلِ ایل بوده،زیبانامِ دیارآراسته این مردم است
گلیل(دیار کرمانجها) دشتی بلند است. در شمال شیروان که عطر گلهایش، زلالی چشمهسارانش، قد برافراشتگی برخی سروهای به یادگار مانده از جور تبر هیزمشکنانش، شتاب قوچ اوریال و پرواز عقاب و کبکهایش تماشایی است. با خنک نسیم و هوایی که حسرت دلها در تابستان است.
عشایر خراسانشمالی در ترانههایشان، در تاریخ و بودنشان، در رزم و وطنپروریشان و در خشم خونین برنوی دیروز اجدادشان این خاک را، این خطه را «گلیل» نامیدهاند و مینامند.
گلیل را کسانی میشناسند که غیرت بزرگ مرزدارانی چون «سردار عیوض» را شناخته باشند! کسانی که بدانند «زاوه خوینی» یا «دره خونین» یعنی چه! کسانی که بدانند این مردم، این ایلیاتیان مرزدار و رازهداران روزهای سیاه رفته بر آنان چه عشق و امید و حسرتهایی از «گلیل» و با «گلیل» در دل دارند!
مردم عشایر این استان از آن روز که چشم بر این خاک گشودهاند، این دیار را گلیل نامیدهاند، گلیل یادآور تاریخ و هویت و حماسه و میهندوستی این مردم است.
گلیل، گلِ زیبای ایل! گل زیبای زندگی که هر بهار دریایی دل را به سمت خویش میخواند و بخشیها، با شکوهی شیرین در ترانهها به سبزه مینشانندش و رهگذران را سیر نوش زلال چشمههای روان از دل سپید برفهایش میکنند.
گلیل بیتاب مثل مرخهایش(درخت ارس)، مثل آهوان، قوچ اوریال، پرنده همایش، مثل نسیم و چشمههایش، مثل دل مردمش بیتاب است! بیتاب حضور عشایر.
منبع: ایسنا
763