معتادان یقهسفید؛ آنها که نه اعتیاد را میپذیرند نه درمان را
تصور اکثر مردم از یک مصرفکننده، کسی است که ظاهری ژولیده و نامناسب دارد؛ در حالی که این گروه از مصرفکنندهها آماری زیر ده درصد دارند و بخش بزرگ مربوط به اعتیاد یقهسفیدهاست که آسیبی به مراتب بیشتر از متجاهرها دارند.
«مصرفکنندهای که از بین شمشادها بیرون میآید، صورت سیاه و کثیفی دارد با لباسهای مندرس و پاره». «هجوم پلیس برای دستگیری گروهی از مصرفکنندهها در حاشیه اتوبان یا پارکها»، «خانوادهای که اعتیاد آنها را به منتهای فقر رسانده، در پایینترین محلههای شهر و در خانههایی متروک زندگی میکنند و .. ». این تمام تصویری است که از مصرفکنندهها برای ما ساختهاند. یک معتاد ژولیده، طردشده، متجاهر و تمام. از گزارشهای توصیفی با تم غمنامه در رسانهها گرفته تا سریالها و فیلمهای سینمایی که تصورشان از مصرفکننده تماما معتاد متجاهر است و دلیل آن احتمالا تمرکز بر ظواهر و حتی سوءاستفاده از این گروه است. در حالی که این گروه از مصرفکنندهها آماری زیر ۱۰ درصد دارند و بقیه این آمار مربوط به مصرفکنندههای یقهسفید است. یقهسفیدها چه گروهیاند؟ طبقهای که نه میشود از ظاهرشان و نه از سبک زندگیشان فهمید که این افراد مصرفکننده هستند.
محمدهادی پناهی، رئیس کانون درمانگران اعتیاد هم در توضیح این گروه میگوید: «یقهسفیدها شامل خردهبورژواها، کارمندها و افرادی است که مصرف موادمخدر، عوارض کلاسیک اعتیاد را برایشان ندارد. منظور این است که از روی ظواهرشان بهسادگی نمیتوان تشخیص داد که مصرفکننده هستند. نوع موادشان هم قالبا روانگردان است تا مواد سنتیتر مثل تریاک و .. . هم گروههای یقهسفید که مفهوم خاص اجتماعی دارند ذیل این اعتیاد شیک قرار میگیرند هم گروههای نوجوانی که اعتیاد به داروهای خاص دارند و در گروه اعتیاد داروخانهای قرار میگیرند. شکل اعتیاد این افراد اعتیاد شیک است؛ بهطوری که گاه به گاه با ایده تفنن مواد روانگردان مصرف میکنند. حتی گاه مصرف این مواد در برخی گروههای جمعیتی شکل خردهفرهنگ به خود گرفته است.»
تصور عموم از مصرفکنندهها، کسانی است که کارتنخواب باشند، ظاهر ژولیده داشته و به نوعی متجاهر باشند، چقدر این تصویر با واقعیتهای امروز اعتیاد در ایران همخوانی دارد؟
در واقع این تصویر، یک تصویر قدیمی است. دستکم نزدیک به یک دهه است که الگوی مصرف در ایران رو به تغییر بوده است. بنابراین امروز ما شکلهای جدید اعتیاد را داریم که یک نمونهاش اعتیاد شیک است که به آن اعتیاد یقهسفیدها هم میگویند. البته اعتیاد داروخانهای هم جزو اعتیاد شیک است و همینطور شکلهای دیگر که در واقع تابع خردهفرهنگهای اجتماعی است و به شکل سنتی نیستند.
اعتیاد یقهسفیدان در واقع به چه گروه از معتادان گفته میشود و آن را به چند بخش میتوان تقسیم کرد؟
تقسیمبندی به شکل واضح در اعتیاد رخ نمیدهد ولی بهعنوان یک فرآیند اجتماعی بخش عمدهای از اعتیاد یقهسفیدها شامل خردهبورژواها، کارمندها و افرادی است که مصرف موادمخدر، عوارض کلاسیک اعتیاد را برایشان ندارد. منظور این است که از روی ظواهرشان بهسادگی نمیتوان تشخیص داد که مصرفکننده هستند. نوع موادشان هم قالبا روانگردان است تا مواد سنتیتر مثل تریاک و .. . هم گروههای یقهسفید که مفهوم خاص اجتماعی دارند ذیل این اعتیاد شیک قرار میگیرند هم گروههای نوجوانی که اعتیاد به داروهای خاص دارند و در گروه اعتیاد داروخانهای قرار میگیرند. شکل اعتیاد این افراد اعتیاد شیک است؛ بهطوری که گاه به گاه با ایده تفنن مواد روانگردان مصرف میکنند. حتی گاه مصرف این مواد در برخی گروههای جمعیتی شکل خردهفرهنگ به خود گرفته است.
پس میتوان گفت که مصرف تفننی مواد مخدر هم در این راستا است؟
بله همینطور است؛ البته عوارضش را بهجا میگذارد و کاملا نمیشود گفت که تفننی است ولی بههر حال در این تعریف میگنجد.
این گروه از معتادان در فرآیندهای درمانی چه مسائل و مشکلاتی دارند؟
در واقع درمان اینها گاهی دشوارتر است؛ بهاین دلیل که عواقب کوتاهمدت جسمی و اجتماعی را که اعتیاد کلاسیک بههمراه داشت تجربه نمیکنند؛ یعنی از نظر ظاهری، ارتباطات و کارکرد اجتماعی ممکن است افتشان در کوتاهمدت مشخص نشود. معتاد کلاسیک نمیتوانست بهموقع در محل کارش حاضر شود، ظاهرش اعتیادش را لو میداد، از نظر اقتصادی در مضیقه بود، در ارتباط با اطرافیانش دچار مشکل میشد و بنابراین این موانع احتمالا کمک میکرد که اعتیادش را بپذیرد و آن را کنار بگذارد؛ ولی مصرفکننده شیک این علائم را در کوتاهمدت ندارد و در ظواهرش تغییر جدیای ایجاد نمیشود. حتی ممکن است بعضی موادی که مصرف میکند در کوتاهمدت جنبههایی از کارکردش را تقویت کند. فرض کنید شغلی دارد که میگوید بهخاطر آن شیشه مصرف میکنم تا زمان بیشتری بیدار بمانم تا کارکردم را بالا ببرم. هرچند این نوع مصرف در درازمدت تاثیرش را میگذارد اما در کوتاهمدت ممکن است کارکردش را زیاد مختل نکند. تفننی میکشد، میتواند پنهانش کند و در روابط اجتماعیاش هم تاثیر کمتری میگذارد. این افراد از نظر اقتصادی هم غالبا در وضعیتی هستند که در کوتاهمدت ورشکست نمیشوند و اعتیادش در وضعیت اقتصادیاش تاثیر چندانی نمیگذارد. بنابراین همه این پارامترها باعث میشود کنترل اعتیاد سختتر شود.
آیا این تصور میتواند زمینهساز عدم درمان معتادان یقهسفید شود؟
این افراد تا مدتها با واژه اعتیاد مقابله میکنند و معتقدند که معتاد نیستند و برای تغییر در بخشی از تواناییهای جسمی یا کنشهای ذهنیشان مواد مصرف میکنند. یعنی خودشان نمیپذیرند که معتادند و اقدام به ترک نمیکنند و در مقابل درمان هم مقاومت میکنند.
با توجه به اینکه در اکثر فیلمهای سینمایی، گزارشها و .. چهرهای که از مصرفکننده نشان داده میشود یک معتاد متجاهر است، چه تعداد از افراد دارای اعتیاد به این شکل هستند؟
معتادان متجاهر کمتر از ده درصد معتادان هستند؛ تاکید میکنم کمتر از ده درصد و حتی به ده هم نمیرسد. این گروه از این جهت اهمیت دارند که شکل شهر را مخدوش میکنند و نه تنها پیام خوبی نمیدهند که برای افکار عمومی ناامنی هم ایجاد میکنند؛ اما چرا تمام تمرکز بر معتادان متجاهر است؟ به این دلیل که ما فقط نشانهشناسی میکنیم. این ظواهر را میبینیم و سعی میکنیم پاکش کنیم یا بهگونهای مدیریتش کنیم که اشکال است. ضمن این که قبول داریم این گروه باید مدیریت شوند ولی باید بهخاطر داشته باشیم که اعتیاد شیک جمعیت مولد را نشانه میگیرد. بنابراین کارکرد اقتصادی و اجتماعی جامعه را مخدوش میکند. طبقات متوسط را بیشتر درگیر میکند و در طولانیمدت جامعه را درگیر میکند. افرادی را درگیر میکند که در جامعه نقشهای مهمتری دارند و بنابراین آسیب پنهان بیشتری میزند و ممکن است آسیبی که میزنند بسیار بیشتر از آسیبی است که یک معتاد متجاهر دارد.
آیا شما با طرحهای بازداشت معتادان متجاهر موافقید؟ بهنظر شما کارکرد و تاثیری دارد؟
از دو دیدگاه باید جواب بدهم؛ از دیدگاه علمی خیر. هم از نظر تعریف حقوقی معتاد متجاهر ابهام داریم و هم از نظر مدل مدیریتی و درمان آنها و الگوی کاملی را نداریم. از طرف دیگر اما برای خیلی از نهادها گریزناپذیر است که به جهات امنیتی یککاری بکنند. در واقع از نظر علمی و حقوق شهروندی اشکالات بسیار جدی دارد ولی در واقعیات اجتماعی امروز ایران برخی از این اقدامات اجتنابناپذیر است.
منبع: خبر آنلاین
1981