وضعیت زندگی مردم در ششسال گذشته چقدر تغییر کرده؟
اسرار اقتصادی خانواده ایرانی به روایت مرکز آمار
هزینه خانوار شهری در سال ۱۴۰۰ بهطور متوسط ۹۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بوده که میشود ماهی هفت میلیون و ۷۰۰ هزار تومان. از این رقم ماهی دو میلیون و ۵۴ هزار و ۵۰۰ تومان هزینه خوراکی شده و سهم هزینههای غیرخوراکی معادل پنج میلیون و ۶۵۴ هزار تومان است. گزارش رسمی مرکز آمار که بهتازگی منتشر شده نشان میدهد، سال گذشته هزینه خانوار شهری در مقایسه با سال ۹۹ معادل ۴۹ درصد افزایش پیدا کرده است.
هزینه خوارکی ۵۳ درصد رشد کرده و پولی که برای خرید کالا یا خدمات غیرخوراکی صرف میشود با ۴۷ درصد رشد روبرو بوده است. مرکز آمار در ادامه بدون فوت وقت، سراغ متوسط درآمد خانوار رفته و تاکید کرده هر خانوار شهری سال گذشته بهطور متوسط ۱۱۲ میلیون و ۴۲۱ هزار و ۷۰۰ تومان درآمد داشته. با تقسیم این عدد بر ۱۲ به متوسط درآمد ماهیانه ۹ میلیون و ۳۶۸ هزار و ۵۰۰ تومان میرسیم که بهگواهی مرکز آمار ۵۰.۵ درصد بیشتر از متوسط درآمد سال ۱۳۹۹ است. این عددها عصبانیتان میکند و نمیدانید دقیقا به چه دردی میخورند؟ برخلاف تصور شما آمار آنقدرها علم بهدردبخوری نیست. در ادامه این مسئله را اثبات میکنیم.
جزییات زندگی خانوار ایرانی
گزارش مرکز آمار نشان میدهد، ۵۴ درصد جمعیت ساکن شهرهای کشور در سال ۱۴۰۰ دارای اتومبیل شخصی بودهاند. در سال ۹۹ این عدد معادل ۵۳ درصد بود که ظرف ۳۶۵ روز تقریبا یک درصد بیشتر شده است. با این حال جمعیت خانوار صاحب موتورسیکلت، بدون تغییر همان ۱۲.۷ درصد باقی مانده است. گزارش مرکز آمار همچنین نگاهی به وسایل و لوازم زندگی مورد استفاده خانوار ایرانی انداخته و متوجه شده درصد افرادی که در خانهشان تلویزیون رنگی دارند ظرف یکسال از ۹۸.۱ درصد به ۹۷.۶ درصد کاهش پیدا کرده است. همچنین جمعیت ۷۱.۹ درصدی خانوار صاحب یخچال فریزر به ۷۰.۸ درصد کاهش پیدا کرده و آنهایی که در خانه مایکروویو داشتهاند از ۱۲.۴ درصد به ۱۱.۹ درصد تقلیل پیدا کرده است. در عوض جمعیت افرادی که در خانه جاروبرقی دارند از ۹۱.۵ به ۹۲.۱ درصد رسیده. آنهایی که ماشین لباسشویی در خانه دارند از ۸۷.۳ به ۸۸.۱ درصد رسیده و جمعیت مالکان ماشین ظرفشویی از ۷.۶ درصد به ۸.۳ درصد افزایش پیدا کرده.
وضعیت واحد مسکونی خانوار ایرانی
خانوار شهری ایرانی در سال ۱۴۰۰، حدود ۳۶ درصد درآمد خود را بابت مسکن، سوخت و روشنایی هزینه کرده
آمار مربوط به جزییات محل سکونت خانوار ایرانی از دیگر نکات جذاب گزارش مرکز آمار است. شش سال پیش، ۶۵.۸۲ درصد جمعیت ساکن شهرهای ایران مالک واحدی بودند که در آن زندگی میکردند. این عدد سال ۱۳۹۶ کمی آب رفته و به ۶۵.۶۴ درصد رسیده. سال بعد این عدد تا ۶۴.۱۳ درصد تقلیل پیدا میکند، اما از سال ۱۳۹۸ دوباره شاهد رشد تعداد صاحبخانهها هستیم. در این سال ۶۷ درصد خانوارهای ساکن شهر، مالک واحدی بودهاند که در آن زندگی میکردند. سال ۹۹ این عدد به ۶۸.۴۴ درصد و بالاخره در سال ۱۴۰۰، این عدد به ۶۸.۳۴ درصد میرسد. بههمین میزان از نسبت مستاجران کاهش پیدا کرده است؛ در سال ۱۳۹۵، جمعیتی معادل ۲۵.۲۱ درصد ساکنان خانههای شهری مستاجر بودهاند. این عدد در سالهای بعدی به ۲۴.۹۵ درصد، ۲۶.۳۳ درصد، ۲۴.۱۲ درصد و بالاخره در سال ۱۳۹۹ به ۲۲.۹۱ درصد کاهش پیدا میکند. عجیب نیست؟ دقیقا در سالهایی که فشار تحریمها از نظر اقتصادی ایرانیها را آزار میداده، میزان تصاحب ملک به بیشترین حد رسیده و تعداد مستاجران در کمترین حالت قرار داشته است. گزارش مرکز آمار میگوید در سال ۱۴۰۰، جمعیت مستاجران در شهرها دوباره رشد کرده و به ۲۳.۱۶ درصد رسیده است. در این سال ۸.۵ درصد خانوارهای شهری ساکن واحدهایی بودهاند که در دسته متفرقه قرار میگیرند؛ احتمالا چیزی شبیه خانه سازمانی و...
چگونه بر اساس آمار رسمی بودجهبندی کنیم؟
گزارشهای مرکز آمار کاملا براساس علم اقتصاد و مفاهیم ریاضی استوار هستند. وقتی متوسط هزینه خانوار در سال گذشته را ماهی هفت میلیون و ۷۰۰ هزار تومان ذکر کرده یعنی این عدد متوسط هزینه کل خانوارهای شهری کشور اعم از خانوار یکنفره، دونفره، سهنفره، چهار نفره و بیشتر است. متوسط درآمد ۹ میلیون و ۳۶۸ هزار و ۵۰۰ تومانی نیز چنین وضعیتی دارد. تعداد افراد خانوار که شغل دارند یا درآمد ایجاد میکنند در این عدد تاثیرگذار نیست. پس قبل اینکه عصبانی شوید حواستان به این نکات باشد. همچنین عددها متعلق به سال گذشته است و اگرچه علمی و دقیق نیست، اما توصیه میکنیم برای محاسبه متوسط هزینه در سال جدید، عدد ۵۴.۶ درصد را بهعنوان تورم سالیانه خوراکی و عدد ۳۳ درصد را برای محاسبه تورم سالانه هزینههای غیرخوراکی به آمارها اضافه کنید. در این صورت متوسط هزینه ماهیانه اقلام خوراکی در سال جدید به سه میلیون و ۱۷۶ هزار تومان و متوسط هزینه ماهیانه غیرخوراکیها به هفت میلیون و ۵۳۱ هزار تومان میرسد. باز هم کم است نه؟ یادتان نرود درباره میانگین حرف میزنیم.
اگر دخلوخرج شما شاید با عددهای ذکر شده در گزارش همخوانی نداشته باشد، کاملا طبیعی است، چون متوسط و میانگین درآمد و هزینهها در گزاش ذکر میشود، اما وقتی پای بودجهبندی وسط بیاید، میتوانید از گزارش مرکز آمار بهطور کاربردی در زندگی بهره ببرید. بهعنوان مثال خانوار شهری ایرانی در سال ۱۴۰۰، حدود ۳۶ درصد درآمد خود را بابت مسکن، سوخت و روشنایی هزینه کرده است. ۲۷ درصد هزینهها صرف خوراکی شده و چهار درصد به پوشاک و کفش اختصاص داشته است. سهم لوازم، اثاث و خدمات خانوار دقیقا همین چهار درصد بوده. سهم هزینه بهداشت و درمان و حملونقل و ارتباطات هرکدام ۱۰ درصد برآورد شده. هشت درصد دیگر سهم کالا و خدمات متفرقه است و بالاخره تفریحات، سرگرمی و خدمات فرهنگی با سهم ناچیز دو درصدی در قعر جدول قرار گرفته که نشان میدهد ایرانیها حداقل در این یک مورد خیلی بهخودشان نمیرسند یا اصولا پولی برایشان باقی نمیماند که خرج تفریح شود. شما جزو کدام دسته قرار میگیرید؟
ای دوصدلعنت براین تقلیدباد که بود ونبود این جماعت را بربادداد ازجمله تقلیدی چنین بی حاصلان که کردشان مسروربرجهلشان