یک تناقض: چرا «افزایش سن بازنشستگی» را از تامین اجتماعی شروع نمیکنند؟
کارشناس تامین اجتماعی میگوید: اصلاحات پارامتریک و افزایش سن بازنشستگی، یک بحث کارشناسیست؛ اما وقتی وزیر کار اصرار دارد که سن بازنشستگی افزایش یابد، به چه دلیل سازمان متولی بازنشستگی اصرار فراوان دارد پرسنل خود را کاهش دهد؟
افزایش سن و سابقهی بازنشستگی، یکی از خطوط راهبردیِ گفتمان فرادستان و دولتیها در ماههای اخیر بوده است؛ قرار است این راهبرد در متن برنامهی هفتم توسعه گنجانده شود، در عین حال، وزیر کار و مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی نیز مدافع این طرح هستند و تاکید دارند که برای رهایی تامین اجتماعی از بحران و ورشکستگی، بایستی اصلاحات پارامتریک با محوریت افزایش سن و سابقهی بازنشستگی برای بیمه شدگان و جامعهی تحت شمول اجرایی شود.
در روزهای اخیر، صولت مرتضوی (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) ضمن دفاع از افزایش سن و سابقه بازنشستگی در ارتباط با زمان اجرایی شدن آن گفت: دولت این برنامه را دارد و هرچه تبدیل به قانون شد، همان ملاک عمل خواهد بود.
در ارتباط با این مساله به سراغ عباس اورنگ (کارشناس شاغل در سازمان تامین اجتماعی و کارشناس ارشد حقوق عمومی) رفتیم؛ او اصلاحات پارامتریک در سازمانهای بیمهگر به خصوص بیمهگرهای مادر مانند سازمان تامین اجتماعی را یک «ضرورت انکارناپذیر» توصیف میکند و میگوید: شکی نیست که با گذشت زمان و بروز نشانههای عدم تعادل، بایستی اصلاحات پارامتریک صورت بگیرد، این یک اصل ضروریست.
این کارشناس تامین اجتماعی میگوید: اخیراً وزیر کار از افزایش سن بازنشستگی دفاع کرده و اعلام نموده دولت به دنبال افزایش سن بازنشستگیست؛ این یک ضرورت است اما یک مساله را نباید نادیده بگیریم؛ وقتی به این ضرورت میرسیم باید از خودمان اصلاحات را شروع کنیم. چرا سازمان تامین اجتماعی اصرار دارد پرسنل خود را زود بازنشست کند؟
وی میافزاید: نمیشود مدعی باشیم سن بازنشستگیِ جامعهی کارگری بالا برود اما خودمان به دلایل و طی رویههای مختلف، سن بازنشستگی را پایین بیاوریم. اینجا یک پاراددوکس وجود دارد و مصداق سیاست یک بام و دو هواست.
اورنگ با بیان اینکه « سازمان تامین اجتماعی تحت شمول مادهی ۷۸ قانون تامین اجتماعی است و بنابراین پرسنل خود را قبل از اینکه درخواست بدهند، تا پنج سال بالاتر از سن بازنشستگی نمیتواند بازنشست کند» اضافه میکند: این در حالیست که در سال ۹۴ آییننامه را اصلاح کردهاند به گونهای که پرسنل را بدون درخواست، بازنشست کنند و از سازمان خارج نمایند. خب وقتی مدعی هستیم سن بازنشستگی باید بالا برود، چرا از خودت شروع نمیکنیم، این چه مدل استدلالیست؟
او ادامه میدهد: در تامین اجتماعی، نیروهای توانمند و متخصص را با سی سال سابقه بیرون میکنند علیرغم اینکه اینها تمایل دارند بمانند و کار میکنند؛ این بازنشستگی هیچ توفیری برای سازمان ندارد چراکه بازنشست نشوند، باید از خود سازمان حقوق بگیرند، بعد از بازنشستگی نیز بازهم از خود سازمان حقوق میگیرند؛ پس چه اصراری به بازنشستگی به اجبار دارند؟
اورنگ معتقد است؛ بهترین روش برای به ثمر رساندن اصلاحات پارامتریک این است که یک سازمان اول از خودش شروع کند و این اصلاحات را ابتدا روی نیروهای خودش انجام دهد و امتحان نماید بعد به جامعهی هدف تسری دهد.
این کارشناس تامین اجتماعی در ادامه میگوید: سر اصلاح ماده ۶۵ آییننامهی استخدام سازمان تامین اجتماعی، یک شکایت هم در دیوان عدالت ثبت کردهایم و خواستار شدهایم که اصلاحات باید صورت بگیرد؛ در دورههای قبلی مدیران عامل، یک عده را بیدلیل بازنشست کردند و آییننامه را به گونهای اصلاح کردند که مجوزی برای مدیران عامل تامین اجتماعی پیدا شود که هر نیرویی را تمایل داشتند، بازنشست کنند، این کار در زمان مرحوم نوربخش صورت گرفت. بنابراین ما از دیوان عدالت درخواست کردهایم که این اصلاحات نادرست از میان برداشته شود.
به گفتهی وی، اصلاحات پارامتریک و افزایش سن بازنشستگی، یک بحث کارشناسیست؛ اما وقتی وزیر کار اصرار دارد که سن بازنشستگی افزایش یابد، به چه دلیل سازمان متولی بازنشستگی اصرار فراوان دارد پرسنل خود را کاهش دهد؟
اورنگ تاکید میکند: این رفتار، کاملاً پارادوکسیکال است؛ سازمان تامین اجتماعی، متولی اصلیِ امر بازنشستگیست، لیکن پرسنل خود را کاهش میدهد و به اجبار بازنشست میکند، اما وزیر کار از افزایش سن بازنشستگی دفاع میکند و اصرار دارد این مولفه باید برای جامعهی کارگری افزایش یابد؛ اینجا باید پرسید « آیا مرگ خوب است اما فقط برای همسایه»؟
وقتی نیروی کار ایران بطور گسترده بیکار است و شغل بیمه شده ای ندارد و از طرفی سرانه درآمد ناچیز افراد شاغل تکافوی اکتفا به یک شغل را نمی کند و فرد پس از بازنشستگی با وجود کهولت سن و تحلیل رفتن قوای جسمانی و فکری برای تأمین معاش مجبور است سراغ شغل و حرفه خصوصی دیگری برود معنی و مفهوم ندارد سن و سابقه بازنشستگی در قانون تأمین اجتماعی تغییر نموده و افزایش پیدا کند! ضمن اینکه منابع درآمدی سازمان تأمین اجتماعی تماماً از محل حق بیمه های وصول شده از کارفرمایان و کسر شده از دستمزد کارگران تأمین می گردد و دولت نیز تاکنون سهم ۳ درصدی خود از سهم ۳۰ درصدی حق بیمه بیمه شدگان اجباری و ۲ درصدی خود از حق بیمه اختیاری بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی را نپرداخته است! چنانچه صندوق های بازنشستگی کشوری و لشکری (نیروهای مسلح) در حال ورشکستگی هستند دولت می تواند سن بازنشستگی کارکنان دستگاههای اجرایی را تا ۶۰ سال سن با دارا بودن حداقل ۳۵ سال سابقه پرداخت بیمه افزایش دهد.
یه طرحم اگه قرار تصویب بشه باید راجبه کسایی تصویب شه که هنو بیمه بااونا قرارداد نداره نه مایی که ۱۵سال حق بیمه داریم
چنانچه قانون بازنشستگی اعم از بیمه شدگان دستگاههای اجرایی (کشوری و لشکری) و سازمان تأمین اجتماعی خدای ناکرده تغییر پیدا کند قطعاً قانون عطف به ما سبق نمی شود و صرفاً مشمول بیمه شدگان جدید خواهد شد!
کسی که با تامین اجتماعی قرادادبسته ۱۵ سال پیش با قانون امروزی که تصویب میشه چرا باید بازنشستگیش عقب بیفته؟ اینکاریعنی زدن زیر قرارداد
آقا جان کل کشور مشکلاتش رفع شد حالا گیر دادین به افزایش سن بازنشستگی؟جان مادرتون نمیخواد شما کاری کنید بیخیال بشید بزارید ملت زندگيشون رو بکنن.اون از جراحی اقتصادی که امروز دلار شده ۴۰۵۰۰ اینم از افزایش سن بازنشستگی!ما بچه های متولد ۵۶تا ۶۳ که به بچه های دهه ۶۰ و بیچاره ترین جوانهای این کشور مشهور شدیم تو هر دوران زندگی که به ما رسید با تلاطم بود.زمان درس خوندن مابا شدیدترین برخوردها از طرف معلم و ناظم ومدیر وبا کمترین امکانات در کلاسهای پنجاه نفره ومیزهای سه نفره شکسته ومدارک سه شیفت وگل همه اینها موشکباران صدام بود که فقط من دانش آموز اول ابتدایی که در تهران بودم و هستم چیزی که یادم میاد اینه که آژیر میکشیدن و فوری مثل گله گوسفندان از کلاس فرار میکردیم به پناهگاه.بعدش دوران فلاکت بار مدارس که تموم میشد میرسیدیم به دوران اسفناک کنکور که از جمعیت یک میلیون و صدهزار نفری نهایتایازده هزار نفر تو کل رشته و دانشگاه قبول میشدن و اگر قبول نمیشدی یکراست باید میرفتی خدمت سربازی.حتی یکسال وقت برای شرکت دوباره هم وجود نداشت.خدمت سربازی نه مثل الان که هر کی شهر خودش برای نهار خونه باشه طرف شهرش شمال کشور بود میرفت جنوب خدمت میکرداون یکی غرب کشور بود مینداختن شرق و همینطور.اگر سالم و مثل آدم واقعی خدمت تموم میشد باید دنبال کار میگشتیم حالا که تقریبا اکثر اون دهه با سابقه کار ۲۳تا ۲۵ یا ۲۶دنبال این بودن که حالا دولت به اصطلاح مردمی کاری برای کاهش سن بازنشستگی انجام بده و این دهه شصتی ها حداقل ده پونزده سال آخر عمر رو ذره ای نفس بکشن نه تنها دولت محترم کاردان با ورودش از مجلس خواست طرح کاهش سن بازنشستگی رو فعلا مسکوت بکنه بلکه در صدد افزایش سن بازنشستگی هستش تا این بچه های دهه شصت در کامل شدن زندگی فلاکت بارشون دیگه چیزی کم نداشته باشن.جنابین مسئولین محترم صندوق تأمین اجتماعی که هلدینگ شستا جزئی بسیار کوچکی از صندوق هستش اگر شرکتها و موسسات هلدینگ به افراد لایق و کاردان سپرده بشه و دست دولت به عنوان بزرگترین بدهکار به صندوق و همچنین بزرگترین عامل برداشت غیرمجاز از ذخایر صندوق که کاملا غیر قانونی هست کوتاه بشه هیچ اتفاقی برای درآمد صندوق تأمین اجتماعی پیش نمیاد.ضمنا اگر اینقدر وضع کل صندوقهای بازنشستگی فرقی نمیکنه کلیه صندوقها از کشوری بگیر تا تأمین اجتماعی به علت شرایط اقتصادی حاد کشور هستش.وقتی که تعامل با جامعه جهانی نباشه و هیچ صادرات و واردات و ورود ارزی تو کشور نباشه که همیت هم جای بحث داره که نخواستیم صادرات غیر نفتی بزارید همون کشور به نفت اداره بشه خوب مطمئنا وضع اقتصادی کشور و به تبع اون دولت و صندوقها خراب میشه و دولت همه چیز دان اقتصادی بعد از اینکه کشور رو با ندانم کاری شخم میزنه تنها جایی که فکر میکنه شاید بشه ذره ای صرفه جویی کرد همین افزایش سن بازنشستگی چه تأمین اجتماعی و چه کشوری هست.چون هم اکنون خیلی از کارمندان دولت هم بیمه و صندوق خودشون رو تأمین اجتماعی انتخاب کردن پس فرقی نمیکنه که افزایش سن برای کدوم صندوق و صنفی ایجاد بشه که همه رو درگیر خواهد کرد.خواهشا خواهشا تو کشورمون ایران ما دهه اواخر پنجاه و اوایل شصت که با فلاکت و بدبختی و جنگ و فقر و نبود امکانات و بیماری و صف های طویل از نانوایی بگیر تا گوشت و مرغ کوپنی وهمچنین با انواع سرخوردگی و عقده که از کچل کردن مو سر دانش آموز چهارم دبیرستانی نه دبستانی که حداقل هفده هجده سال سن داشت و آماده رفتن به دانشگا بوداونم با نمره شماره ۲بگیر تا سرخوردگی از اینکه تا قبل ورود به دانشگاه و منتظر نتایج بودن که باید در اکثر رشته ها گزینش نیز جواب مثبت به سازمان سنجش میداد و تا ورود به دانشگاه که حتی برای صحبت با دختر مورد علاقت که از قضا احتمال داشت هم دانشگاهی باشه و بخواید چند دقیقه تو دانشگاه قدم بزنید و صحبت کنید باید به صد تا مرجع حفاظتی و امنیتی تو دانشگاه جواب پس میدادی عقده ای بار اومدیم خواهشا دیگه بیشتر از این زندگی ما رو تباه نکنید و بزارید این ده پونزده سال آخر رو که اگر انواع بیماری و آلودگی و بیماریهای عصبی و روان شناختی اجازه بده زندگی کنیم هر چند مطمئنم همین قشر و همین نسل بعد مرگش هم مشکل خواهد داشت که ظرفیت این قبرستان پر شده ،گفتن ده تا ده تا دفن کنیم،گفتن اصلا دفن کردن زود اجساد برای آب و خاک ضرر داره و ....هزار تا درد سر ندیده و نشنیده که سر اجساد نگون بخت ما خواهد اومد که اگر روحی وجود داشت که باز هم از دیدن اجسادمون زجر میکشیم مگر اینکه با مرگ همه چیز تموم بشه و دیگه زجر نکشیم!ببخشید طولانی و عامیانه شد چون فی البدائه بود حتی حس و حال گرفتن ایرادات املایی رو هم ندارم.لطفا و خواهشا منتشر کنید
اين هم سنك خمدشو به سينه مي زنه
یک کلام از ننه عروس بشنو
چون تامین اجتماعی ها زیادی خوشخوشانشان میشود ، ضمنا تامینی ها همین الان بالای ۳۵ سال حکومت میکنند