ساعت کار جدید: 6 صبح؛ بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار
اگر ساعت 6 صبح موجب کاهش مصرف انرژی میشود، مثل هر سال خود ساعت را جلو میکشیدید.چون حسب ظاهر ساعت 7 صبح و قرادادی بود در حالی که در واقع و از حیث زمانی همان 6 بود. ساعت را جلو نکشیدید تا کارمندان را عقب بکشید؟!
از امروز قرار است شروع کار ادارات از ساعت 6 صبح باشد! بله، درست خواندهاید: 6 صبح. ادارات و بانکها را هم درست خواندهاید. طباخی و کلهپزی منظور نیست، ادارات و دستگاههای دولتی را گفتهاند.
عقربهها جلو نرفت و به جای آن میخواهند کارمندان را عقب بکشند. تنها موردی که ظاهرا خواستار جلو کشیدناند روسری نسوان است. در باقی امور طرفدار عقب کشیدناند. (چرا با شبکه نمایش خانگی مخالفاند چون دلشان لک زده برای روزگاری که تلویزیون دوشبکه بیشتر نداشت!)
سحرخیزی البته خوب است اما مراجعان دستگاه های دولتی چه؟ آنها که از 6 صبح نمیآیند. ضمن این که روز برای کارمندی که 6 صبح سرکار می رود کش دارتر به نظر می رسد. آن هم در روزهای طولانی یعنی ساعات کاری که تمام می شود به اندازه آن و بلکه بیشتر با ساعات بیکاری رو به رو میشود که ملالآور است و اگر هم سر کار برود از حق خانواده و اوفات فراغت زده است.
در دهه 60 وقتی که جعبه کبریتهای بزرگی به قصد صرفهجویی ساخته شد به اندازه بیسکوییت مادر، لطیفه ای بر سر زبانها افتاد با این مضمون که ژاپنیها تلویزیون میسازند قدِ قوطی کبریت، ما هم کبریت ساختهایم به اندازه تلویزیون! سالهای جنگ بود و کم تجربگی و امکانات کم. بعد از 45 سال اما تصمیماتی این گونه هم اسباب شگفتی است و هم انبساط خاطر.
سحرخیزی خوب است اما اختیاری و نه بالاجبار و مثل سرباز به پادگان رفتن. سحرخیزی خوب است اما برای نرمش و ورزش صبح گاهی و تورق کتاب و گوش سپردن به رسانه ای و آماده شدن نه خواب آلود سمت اداره شتافتن.
خانوادهای را در نظر بگیرید که زن و شوهر هر دو کارمند باشند و فرزند خردسال را به مهد میسپارند. مهد هم خصوصی است و 6 صبح باز نمیکند.
اگر یک ساعت تا محل کارشان فاصله باشد و مرد اول همسر را برساند و بعد خود سر کار حاضر شود، در آن ساعت بچه را به کی و کجا بسپارند؟ مگر نمیگویند فرزند بیاورند و دنا بگیرند؟ نکند منظورشان این است که سه فرزند بیاورید و زن هم دیگر کار نکند. حال بچه را کجا بگذارند؟ گیرم نزد مادربزرگ. بنده خدا به خاطر نوه باید زودتر بیدار شود. آن کارمندان کجا صبحانه بخورند؟ لابد در اداره.
مغازهداری که شب تا 12 بیدار بوده طبعا صبح ساعت 10 باز میکند و تازه 11 به بانک میرود و طبیعی است که در ساعات پایانی حجم مراجعین انباشته میشود. از 6 تا 9 صبح به صبحانه و گپوگفت میگذرد و از 9 تا یک بعدازظهر به کار فشرده.
معلوم نیست دقیقا دنبال چه هستند؟ یک بار کسی از مقام سابقی پرسیده بودید آیا فلان کار نقشه خودتان نبوده و از قبل برنامهریزی نشده بود و او پاسخ داد: اگر این قدر برنامهریز بودیم که اوضاع این نبود!
به نظر می رسد از این که کارمندان مثل موم در مشتشان باشد لذت میبرند. دیگر مثل سابق صدای اعتراضی هم از کارمندان نمیشنویم و این میزان تبعیت باب میل است. زنان کارمند با رعایت پوشش مورد نظر و مردان کارمند هم از این پس با سحرخیزی پادگانی. اگر سعدی علیهالرحمه زنده بود به جای «خوش بود دامن صحرا و تماشای بهار» در مصراع دوم این شعر زیبا چه بسا این گونه میسرود:
بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار
مثل کلهپزها میرویم ما سرِ کار!
البته که کاهش مصرف انرژی در ماههای گرم سال یک ضرورت جدی است اما مگر وضعیت هوا در همه کشور یکسان است که یک حکم کلی را برای همه ایران صادر کردهاید؟ چرا تصمیمگیری را به خود استانها نسپردهاید؟ رابطه بین بانکها به هم میخورد؟ آن طرف چه؟ کارمندی که در کرج زندگی میکند و در تهران شاغل است چگونه خود را برساند؟ شب کی بخوابد؟ با چهره پفکرده و خوابآلود بیاید؟ بعد از ظهر چه کار کند؟ مدیرانی که گاه تا غروب در ادارهاند چه؟ کارمندان را مرخص کنند یا اضافه کار بدهند؟
با این طرح عملا 6 تا 7 و حتی 8 صبح بیارباب رجوع سپری خواهد شد و ساعت کار فشرده و بی کیفیت میشود. شاید هم به این نتیجه رسیده اند که دو ساعت کافی است و باقی را باید استراحت کنند.
مهم ترین آموزه فرهنگ و ادبیات ایران کمآزاری است ولی در این طرح بچه را باید صبح زود بیدار کنند و بیازارند تا به مادربزرگ بیچاره بسپارند و او را هم بیازارند.هم خردسال را بیازاراند و هم کهنسال را. علم و هنر و فناوری و انواع تدابیر در جهان همه برای آن است که از رنج آدمی بکاهند تا این چند صباح را با دردسر کمتر به پایان برساند. آن وقت عده ای در اینجا مراقب اند یک وقت خدای ناکرده از رنج ما کاسته نشود. به قول خیام دوزخ، شرری ز رنج بیهودۀ ماست.
رییس اداره که دیشب تا دیر وقت بیدار بوده صبح خوابآلود بر سر کار بیاید و بساط نان بربری و پنیر لیقوان و گردو با چای شیرین یا کره و عسل یا مربا با تخم مرغ عسلی بچیند و اگر شرکت پردرآمدی باشد آب پرتقال و نیمرو یا املت هم اضافه شود و اسم این طرح را بگذارند کاهش مصرف انرژی. را؟ چون با جلو کشیدن ساعت مخالف اند. اگر مشکل فقط در مصرف انرژی و بیم قطع برق است بسیار خوب با دورکاری مشکل را حل کنید.
با این طرح از ساعت یک بعد از ظهر و در حالی که مردم همه در حال فعالیت اند ادارات و دستگاه های دولتی به تعطیلی می روند تا صبح روز بعد. یکی هم نیست بگوید این همه نبوغ حاصل کدام اندیشه درخشان است و چرا ساعت ها را جلو نکشیدید؟ می توانستید اسم را عوض کنید و مثلا بگویید خنثیسازی توطئه عقربهها!
مگر پادگان نظامی است که ۶صبح سرکار حاضرباشیم من تاساعت ۸باید بخوابم دیگه سرکارنمی رم
از قدیم گفته اند میخوای یه مملکتی رو خراب و داغون کنی کارهای بزرگ رو به آدمهای کوچک و کارهای کوچک رو به آدمهای بزرگ بسپار نتیجه میشود وضعیت فعلی کشور ما ایران
6صبح تا 15میشه همون ساعت قبلی مدیران بی فکر ونالایق واز خونه فراری نتیجه اش میشه همین
امان از بی سوادی