صعود بورس چقدر جدی است؟
دو عامل بسیار مهم برای برگشت بورس تهران به مسیر صعودی در گام نخست نرخ سود و در گام بعدی تداوم روند صعودی نرخ دلار نیماست.
با نگاهی اجمالی به روند بازار سهام مشاهده می کنیم که استارت سرازیر شدن جریان پول به بازار سهام با تغییر یکی از این دو مولفه اثرگذار آغاز خواهد شد. بنابراین اگر همچنان شاهد حجم بالای دادوستدها نیستیم و بازار عاری از هیجان در صف خرید است، به این دلیل است که تکلیف این دو متغیر مهم و اثرگذار مشخص نیست و سرنوشت آنها در ابهام محض است.
بسیاری از بانکهای ناتراز نیز که حتی گزارشهای مالی آنها از جذابیت برخوردار نیست، پولهای بزرگ و اعداد بالای ۳۰ درصد را پیشنهاد میدهند تا وقتی چنین مواردی کنار دست بازار سهام قرار دارد و چشمانداز مشخصی برای آن قابلتصویر نیست؛ دل بستن به رشد P/E تاحدودی دور از انتظار خواهد بود. اگر فرض کنیم نرخ تورم در حال کاهش است قاعدتا نرخ بهره اسمی هم باید در مسیر کاهشی حرکت کند.
بازار سرمایه از ابتدای سال تحت فشار تعدد ریسکهای سیاسی بوده است. به نظر میرسد هرچه این فضا به سمت آرامش حرکت کند، واکنش معاملهگران سهام نیز منطقیتر شود. البته این امر منوط به این است که پرونده دامنه نوسان ۲درصدی نیز هرچه زودتر بسته شود. آنچه در بازار سرمایه میگذرد حاکی از آن است که طی روزهای گذشته سهامداران خرد تغییراتی را در استراتژی معاملاتی خود ایجاد کردهاند. رفتار این دسته از معاملهگران نشان میدهد آنها حداقل در کوتاهمدت دست از فروش در نمادهای کوچک بازار کشیدهاند. همین امر منجر به مثبت شدن بازار سهام از ابتدای شهریورماه شده است.
به این ترتیب حتی میتوان گفت در کوتاهمدت نیز شانس تقاضا به سمت سهام کوچکتر خواهد بود. بنابراین احتمال اینکه سهامداران از نمادهای بزرگ و شاخصساز فاصله بگیرند، زیاد است. مهمترین علت اصلی توجه بازار به کوچکترها را میتوان مرتبط با گزارشهای ماهانه دانست که روانه کدال شده و راه برخی از نمادها را از کلیت بازار جدا کرده است. با توجه به شرایط فعلی بازار انتظار میرود روزهای آینده نیز همین روند ادامه یابد و کوچکترها عملکرد مطلوبتری را به نمایش بگذارند.
با نگاهی به عملکرد برخی سهمها درمییابیم که از ۱۳فروردین تاکنون بسیاری از نمادها ۳۰ تا ۴۰درصد از ارزش خود را از دست دادهاند. البته در بیان چرایی این موضوع باید رخدادهای سیاسی و منازعات منطقهای را در صدر متغیرهای اثرگذار بر روند منفی بورس دانست که نقش پررنگی در این میان ایفا کردهاند. وضعیت فوق سبب شده شاخص کل بورس از ابتدای سال ریزش 5.41درصدی را تجربه کند. مقایسه تمامی سنجههای آماری در این بازار نیز گویای همین موضوع است.
از درآمد فروش و P/E گرفته تا سود، ارزش دلاری و ارزش معاملات خرد، اکنون همگی در سطوح پایین قرار دارند. البته این مهم میتواند از سویی نجاتدهنده بورس باشد و انگیزهای برای حرکت شاخصها شود. علاوه بر آن با توجه به کاهش ریسکهای سیاسی و اصلاح قیمت در تالار شیشهای، این قابلیت وجود دارد که جریان پول متعادل و با سرعتی اندک روانه بازار شود. گزارشهای ماهانه و ششماهه پیش رو میتواند فضای نسبتا منطقی را برای کفسازی بنیادی بازار رقم بزند و حتی میتواند بازار را در مرز جذابیت جدی قرار دهد.
با دامنه 2مثبت ومنفی وبازی با شاخص توسط شاخص سازان وارزش سهمهها که در کف کف خود هستن علا هیچ
-1دامنه را مثبت 10و منفی 5 کنید
2-سرمایه خارجی باید وارد بورس بشه
3- شرکتهای ناتراز وانها که سود نمیدن از بورس اخراج
4- باید سهام تشویقی پرداخت بشه به همان تعداد سهم برا اونا که 5ساله نفروختن
6-قیمت پایه سهمها ارزش اسمی باید تغییر کند وخرید وفروش زیر این قیمت ممنوع بشه
7-سود وبهره بانکی کم بشه
8- زمان طولانی کارها طول نکشه در لحظه باشه همان جور که سقوط در لحظه بود
9-حرف زیاد زده نشه عمل کرد
10-وزیر سری به بورس بزنه و یک تیم اونجا مستقر کنه
بورس از همه بازارها با توجه به تورم جا مانده است .
ارزشد دلاری افتضاج بورس موید این امر است .
اینایی که از سال 99 توی ضرر هستن اگر تورم هم محاسبه کنن عملا پولی براشون باقی نمونده است .
اگر بزارن جدی هست دیگه سهام 36تومن هم شد سهم هر سهم باید زیر 1000تومن نباشه ارزش واقعی سهمها این هست