سفیر سابق ایران در فرانسه:
خطر اتهام همراهی ایران با روسیه از خطر تحریم های حقوق بشری بیشتر است
سفیر سابق ایران در فرانسه گفت: در اذهان عمومی دنیا مساله اینچنین جا افتاده که ایران به کشور اشغالگر سلاح ارسال می کند و از این سلاح ها برای هدف قرار دادن مواضع ارتش، زیرساخت ها و مناطق مسکونی استفاده می شود. اگر وضعیت با این شیوه ادامه یابد، ما باید منتظر عواقب جدی باشیم و بهای حمایت از روسیه را بپردازیم.
شورای وزیران اتحادیه اروپا اعلام کرده است که در واکنش به اتفاقات اخیر و ناآرامی ها در ایران 11 شخص و 4 نهاد ایرانی را تحریم می کند. همزمان گفت وگو در اروپا برای تصمیم گیری در خصوص تحریم ایران برای اتهام ادعایی ارسال پهپاد به روسیه برای استفاده علیه اوکراین ادامه دارد و در حالی که وزارت امور خارجه هرگونه کمک نظامی به روسیه را تکذیب می کند، احتمال اعمال تحریم های اتحادیه اروپا در این زمینه جدی است. اروپایی ها این اقدام ادعایی را نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد معرفی می کنند. در گفت وگو با ابوالقاسم دلفی، سفیر سابق ایران در کشورهای فرانسه، بلژیک و صربستان به بررسی این مساله پرداخته است. او معتقد است، خطر مساله اتهام همراهی با روسیه بسیار بیشتر از تحریم های حقوق بشری است. این گفت وگو را در ادامه می خوانید.
اتحادیه اروپا در واکنش به اتفاقات اخیر و ناآرامی ها در ایران تحریم هایی حقوق بشری را علیه جمهوری اسلامی وضع کرده است. مقام های ایرانی این اقدام را دخالت در امور داخلی و با انگیزه سیاسی می خوانند اما اروپا معتقد است که دغدغه های حقوق بشری به اتخاذ چنین تصمیمی منجر شده است. ارزیابی شما در این باره چیست؟
برای بررسی این مساله باید به کمی قبل تر بازگردیم و مجموعه ای از مسائل را در نظر بگیریم تا بتوانیم به پاسخ مناسب برسیم. روابط ایران و اروپا پس از انقلاب اسلامی ایران روابط متلاطمی بوده و ما فراز و فرودهایی را در این رابطه تجربه کرده ایم. پس از مذاکرات برجام و توافق وین این روابط شکل جدیدی به خود گرفت. در دولت جدید، طی این چهارده ماهی که از آغاز به کار دولت سیزدهم می گذرد، روابط با اروپا و نوع مناسبات با کشورهای اروپایی بار دیگر دچار تغییر شد. به همین دلیل مذاکرات هسته ای یا به قول مقام های دولت جدید مذاکرات رفع تحریم ها ماه ها ادامه پیدا کرد و به نتیجه نرسید. در مرحله آخر مذاکرات، آقای بورل مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پیشنهادی را ارایه کرد تا ایران و ایالات متحده بر سر موضوعات مورد اختلاف به توافق برسند. ایران پاسخ هایی را داد، امریکا نظرات خود را ارایه کرد و در نهایت دو طرف به نتیجه ای نرسیدند. یعنی امیدها به احیای برجام هم بسیار کم و روابط ایران و اروپا وارد دوران پرتنش خود شد. همزمان با بی نتیجه ماندن مذاکرات هسته ای، اروپا با یک بحران دیگر هم مواجه شد. روسیه حمله نظامی به اوکراین را آغاز کرد و این بحران از نظر امنیتی، اقتصادی و انرژی برای اروپایی ها بسیار پرهزینه بود. در این شرایط روس ها فشار می آوردند و از موضوع انرژی برای افزایش فشار علیه اروپا استفاده می کردند. برای اروپایی ها که به دنبال منابع جدید انرژی می گشتند و سابقا هم همکاری هایی با ایران در این زمینه داشتند، ایران می توانست گزینه خوبی برای تامین بخشی از نیازها در حوزه انرژی باشد. با به سرانجام نرسیدن برجام این گزینه از میان رفت. علاوه بر اینها، ما مشکلاتی بر سر دوتابعیتی ها با اروپایی ها و امریکایی ها داشتیم. به ویژه با فرانسه این مشکل جدی بود و این خود معضلی بود که تنش میان ایران و اروپا را افزایش می داد. مجموعه این عوامل باعث شد ظرفیتی ایجاد شود تا اروپا از مواضع سنتی خود که اصولا مواضع رادیکالی نیست و نسبت به نگاهی که امریکایی ها به ایران دارند موضع متعادل تری است، عدول کنند. گمان آنها این است که ما روابط را از حالت عادی خارج کردیم و به سوی تنش بیشتر پیش رفتیم. در کنار این مساله، موضوع پهپادها هم مساله ساز است.
اروپایی ها ایران را متهم می کنند که تهران به روسیه کمک نظامی انجام می دهد و برای روسیه پهپاد ارسال می کند. به رغم اینکه موضع رسمی ایران دعوت طرفین به گفت وگو و تکذیب کمک نظامی است اما فضای بین المللی به این سمت و سو رفته که ایران و روسیه در جنگ اوکراین در کنار هم قرار گرفته اند. برخی رفتارهای ما نظیر غیبت در نشست اخیر مجمع عمومی که طی آن قرار بود به موضوع روسیه و اوکراین پرداخته شود، برداشت های نابجا درباره ما در جامعه بین المللی را تشدید کرد. همه این دلایل در کنار هم اروپا را به سوی تشدید مواضع علیه ایران سوق داد. تشخیص آنها این است که روش و مکانیسم رفتار با ایران به دلیل نگاه به شرق ایران و هم سویی تهران با مسکو در برخی مسائل باید تغییر کند. اتفاقات داخلی ایران و مسائلی که طی چند هفته گذشته نیز اتفاق افتاد، باعث شد تا اروپایی ها بخواهند از آن به عنوان یک عامل فشار علیه ایران استفاده کنند. در این یکی دو هفته، اروپایی ها هر کدام به نوبه خود واکنش هایی را داشتند، از آلمان و فرانسه گرفته تا سران اتحادیه اروپا و دیگر کشورهای عضو اتحادیه هرکدام مواضعی اتخاذ کردند و تحریم هایی هم علیه ایران وضع شد.
اراده غرب برای تنبیه روسیه جدی است. غرب پس از تجربه کریمه و همه پرسی اخیر برای الحاق چهار منطقه از خاک اوکراین به روسیه، مایل نیست راه را برای تکرار دوباره اینگونه اتفاقات باز بگذارد
همان طورکه اشاره کردید، طی دو هفته گذشته مواضعی از سوی اروپایی ها مطرح شده بود. عملکرد دستگاه دیپلماسی برای جلوگیری از تبدیل این مواضع علیه ایران به تحریم علیه ایران را چطور می بینید؟
به عقیده من تماس های تلفنی و ارتباطاتی که آقای وزیر امور خارجه با برخی وزرای خارجه اروپایی و آقای بورل گرفتند و نوع خبرهایی که از این مکالمات بیرون داده شد، نه تنها در جهت کاهش این تنش در حال افزایش موثر نبود بلکه اروپایی ها نوعی تهدید را از آن برداشت کردند. یکی از رسانه های غربی هم این مساله را درز داد که ایران پیام تهدیدآمیزی را به اروپایی ها ارسال کرده و هشدارهایی داده که اگر تحریمی اعمال شود تهران هم واکنشی جدی نشان خواهد داد. به هرحال همان گونه که ما به زبان تهدید واکنش خوبی نشان نمی دهیم و دنیا نمی تواند مشکلاتش را با ما با زبان تهدید حل کند، بعید است که ما بتوانیم مشکلات مان را از طریق تهدید حل و فصل کنیم. باید توجه کنیم با توجه به مشکلاتی که امروز در داخل کشور با آن مواجه هستیم، افزایش تنش با اروپا مشکلات مان را بیشتر خواهد کرد.
رویکرد ایران در قبال اروپا باید چگونه باشد؟
ما باید زبان تهدید را کنار بگذاریم. شما ببینید، هرگاه که جهان تلاش کرد با ما با زبان زور سخن بگوید، واکنش ما برعکس بود و در مسیر خود مصمم تر عمل کردیم. همین مساله در مورد دیگران نیز صادق است. راه حل عبور از شرایط فعلی گفت وگو با کشورهای اروپایی و به ویژه کشورهای موثر اروپایی برای رسیدن به درکی درست از دیپلماسی ایران است. برداشت های نادرستی که از ایران وجود دارد نتیجه اش می شود همین وضعیت فعلی. ما باید بگوییم به دنبال تنش نیستیم و نمی خواهیم جنجال آفرینی کنیم. ما خواهان حل مشکلات از طریق گفت وگو هستیم. تهدید، مکالمات تلفنی نظیر آنچه در این دو هفته اتفاق افتاده و این مدل خبررسانی که شاهدش بودیم راه درستی برای حل مشکلات نیست.
پولیتیکو در روزهای گذشته ادعا کرد که تهران به گروهی از دیپلمات های اروپایی هشدار داده در صورت اعمال تحریم ها «روابط دوجانبه ممکن است دوام نیاورد». فکر می کنید واکنش تهران به تحریم های اخیر چه باشد؟
به هرحال طبیعی است که ایران نمی تواند عکس العملی نشان ندهد و از کنار هر اتفاقی که افتاد به سادگی بگذرد. ما طبیعتا عکس العملی خواهیم داشت اما عکس العمل ما باید متناسب با اقدام اروپایی ها باشد. قطع رابطه، کاهش رابطه یا تحت تاثیر قرار گرفتن رابطه دیپلماتیک با هر کشوری که امکان حل مشکلات با آن کشور وجود دارد، از بی نتیجه ترین راه هایی است که می توانیم از آن استفاده کنیم. این کانال دیپلماتیک و گفت وگو تنها مسیری است که امکان حصول راه حل از طریق آن وجود دارد و اگر ما خود عمدا این راه را مسدود کنیم، کار درستی نیست. بعید می دانم دولت فعلی و وزارت امور خارجه به دنبال چنین راه حلی باشد و اگر این اتفاق بیفتد نوعی خودزنی است. راه حل های زیادی وجود دارد که بتوانیم با حفظ پرستیژ پاسخ متناسب به اقدام اروپا بدهیم.
اروپایی ها در حال بررسی مساله ادعایی ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه و استفاده از آنها جنگ علیه اوکراین هستند و احتمال اعمال تحریم در این زمینه هم وجود دارد. آنها معتقدند مساله ادعایی ارسال پهپادها به روسیه از سوی ایران، نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد است. به عقیده شما این نوع سیاست ورزی دولت سیزدهم که باعث شده جهان، ایران را در کنار روسیه ببیند چه تاثیری روی روابط ایران خواهد داشت؟
واقعیت این است که در مقطع فعلی نوع رابطه ما با روسیه و نحوه مدیریت ما در این زمینه بسیار حساس و مهم است. ایران و روسیه در حال حاضر روابط نزدیکی دارند. دولت فعلی هم نگاه به شرق را خیلی علنی تر دنبال می کند و از همین رو نحوه بازنمایی رابطه ایران با روسیه نیز متفاوت شده است. در موضوع اوکراین و حمله نظامی روسیه به این کشور نیز، جهان و کسانی که در این زمینه روبروی روسیه قرار گرفتند به دنبال تنبیه مسکو هستند و می خواهند واکنشی داشته باشند که روسیه دیگر چنین اقدامی را تکرار نکند. اراده غرب برای تنبیه روسیه جدی است. غرب پس از تجربه کریمه و همه پرسی اخیر برای الحاق چهار منطقه از خاک اوکراین به روسیه، مایل نیست راه را برای تکرار دوباره اینگونه اتفاقات باز بگذارد. شما ببینید حمایت از اوکراین شدت گرفته؛ هم از نظر آموزش نیروها هم ارسال تجهیزات و هم حمایت مالی. همان طورکه بایدن و بسیاری از سران ناتو اعلام کردند آنها در پی مواجهه جدی با روسیه هستند.
در این شرایط کشورهایی که علنا کنار روسیه قرار بگیرند، تبعات این مساله دامن گیرشان خواهد شد. هرچند وزارت امور خارجه ما می گوید ما چنین نکرده ایم، قائل به گفت وگو هستیم و بی طرفی پیشه کرده ایم در اذهان عمومی دنیا مساله اینچنین جا افتاده که ایران به کشور اشغالگر سلاح ارسال می کند و از این سلاح ها برای هدف قرار دادن مواضع ارتش، زیرساخت ها و مناطق مسکونی استفاده می شود. اگر وضعیت با این شیوه ادامه یابد، ما باید منتظر عواقب جدی باشیم و بهای حمایت از روسیه را بپردازیم. انتظار می رود همان طورکه وزیر خارجه و سخنگوی وزارت خارجه روی بی طرفی تاکید دارند و ارسال سلاح را تکذیب می کنند این اقدام در سطوح بالاتر نیز با جدیت دنبال شود. ما باید بی طرفی رسمی خود را به اثبات برسانیم و بگوییم طرف متجاوز نیستیم. ما زخم تجاوز نظامی را چشیده ایم و هشت سال جنگ نابرابر تحمیلی را از سر گذراندیم. ما کشوری نیستیم که بخواهیم از تجاوز حمایت کنیم. عواقب حمایت از روسیه بسیار بیشتر از تحریم های حقوق بشری اروپا خواهد بود.
پس معتقدید اهمیت جلوگیری از تبعات اتهام همراهی با روسیه در جنگ اوکراین مهم تر از فشارهای حقوق بشری اروپاست؟
الان رفتن به سمت اینکه تحریم های اروپا را بزرگنمایی کنیم و بر اساس آن واکنش داشته باشیم، فرار از واقعیت مهم تری است که ما را تهدید می کند. ما با اروپایی ها می توانیم مذاکره و مساله را حل کنیم اما اکنون که این فرصت وجود دارد باید از آن استفاده کنیم تا اتهام همراهی با روسیه و همراهی با کشور اشغالگر به ما نچسبد.
به عنوان سوال پایانی، با توجه به اینکه برجام اهمیت زیادی برای کشورهای اروپایی دارد و عنصری تعیین کننده در روابط ایران و اروپاست، آیا امکان این را می بینید که پس از انتخابات کنگره امریکا شرایط برای احیای برجام و ترمیم رابطه فراهم شود؟
آنچه الان از جمع بندی مذاکرات برمی آید، این است که چندان نمی شود امیدی به آینده مذاکرات داشت. به هرحال نه ما مطالبات امریکایی ها را قبول داریم و نه آنها خواسته های ما را می پذیرند. ایران و ایالات متحده به نقطه بدون راه حل رسیده اند. اگر در پی انتخابات کنگره آرایش سیاسی کنگره هم تغییر کند و جمهوری خواهان وزن بیشتری پیدا کنند، انتظار این است که مواضع ایالات متحده در قبال ایران تشدید شود. از سوی دیگر انتخابات ریاست جمهوری هم در سال 2024 در پیش است و در آن زمان فشار بر دموکرات ها در موضوع ایران بیشتر خواهد شد. به همین دلیل دور از دسترس است که بخواهیم فکر کنیم پس از انتخابات کنگره گشایش ویژه ای در مسیر مذاکرات اتفاق خواهد افتاد. از طرفی حتی اگر رییس جمهور بعدی هم روی کار بیاید و کنگره را هم کاملا همراه خود داشته باشد، ما به زمانی رسیده ایم که موعد پایان بسیاری از تعهدات ایران فرا رسیده و این یعنی برجام به انتهای راه خود رسیده است. به طور کلی مشکل است که فکر کنیم در این شرایط برجام می تواند مشکلات عمیق ما را حل کند. ضمن اینکه نگاه دولت فعلی و نوع مطالباتی که این دولت از ایالات متحده دارد چشم انداز روشنی پیش روی مذاکرات نمی گذارد که بتوانیم 1+4 یا 1+5 را به سمت اجرای برجام بازگردانیم.
نه بابا ما با لات بازی و قمه قداره کشیدن همه مشکلاتمونا حل میکنیم .
یک آدم کم تجربه ای بخواهد با یک پر تجربه درگیر شود ،،،،مثل رستم با سهراب
این اتفاقات اتفاقی نیست و به نظر می رسد کسانی در عمق نظام خواسته و نا خواسته ولی بازی خورده، وظیفه تخریب اعتماد مردم و ایجاد خشم و نفرت عمومی را عهده دار شده اند و این اگر در کنار خطر خارجی قرا گیرد نتایج سهمگینی برای نظام به همراه خواهد داشت
یادمان باشد که آنها چون قوی تر از ما هستند اجازه دارن مارو تهدید و تحریم و تنبیه کنند. ولی ما که ضعیفیم نباید از گل نازکتر به آنها بگیم.