اتهامزنی به چین «بیماری آمریکایی» را درمان نمیکند
«جو بایدن»، رئیس جمهور ایالات متحده، اخیراً در یک گردهمایی سیاسی گفت که نرخ بالای بیکاری و پیر شدن نیروی کار چین در حال تبدیل شدن به یک «بمب ساعتی» برای اقتصاد جهانی و تهدیدی پنهان برای سایر کشورها است.
لوئو لایی آن، تحلیلگر سیاسی و روزنامه نگار چین در ادامه نوشت: این اظهارات بایدن پر از اشتباه است و گویا از سوی رسانههای اجتماعی بیوجدان منتشر شده که اصلا رفتار و سطحی را که رئیسجمهور یک کشور بزرگ باید داشته باشد، نشان نمیدهد و حتی رسانههای آمریکایی هم نمیتوانند آن را تحمل کنند.
مجله آمریکایی «فورچون» مقالهای برای تکذیب اشتباهات سخنان بایدن نوشت: در نیمه اول سال 2023، نرخ رشد اقتصادی چین 5.5 درصد بود و اصلاً 2 درصدی نیست که بایدن گفته است. علاوه بر این، در همان دوره، نرخ بیکاری شهری چین به طور متوسط 5.3 درصد بود که اصلاً بالاترین سطحی نیست که بایدن گفت.
«بلومبرگ» هم گزارش داد که بایدن گفته «جمعیت در سن بازنشستگی چین از تعداد جمعیت در سن کار فراتر رفته است.» این یک اشتباه دیگر بایدن است چرا که فاصله تعداد افراد در سن کار با جمعیت بازنشسته چین صدها میلیون نفر است!
«جان راس»، اقتصاددان بریتانیایی نیز اظهارات بایدن را در شبکههای اجتماعی رد کرد و گفت که ایالات متحده، نه چین، اخیراً بدترین ورشکستگی بانک در تاریخ را تجربه کرده است.
اگر واقعاً یک «بمب ساعتی» در اقتصاد جهان تیک تیک کرده باشد، اولین چیزی که مردم به آن فکر میکنند انفجار احتمالی بحران بدهی ملی ایالات متحده است. در ژوئن سال جاری، بدهی دولت فدرال ایالات متحده از 32 تریلیون دلار فراتر رفت. چند روز پیش گزارش شد که اوراق قرضه خزانه 284.2 میلیارد دلاری آمریکا که در اختیار دولت ژاپن بود در اواخر جولای منقضی شده است، اما دولت آمریکا بازپرداخت آن را متوقف کرد. توضیحی که وزارت خزانه داری ایالات متحده داده است این است: 68 درصد از اوراق قرضه تازه منتشر شده توسط دولت ایالات متحده خریدار پیدا نکردهاند و وجوه حساب کافی نیست!
از یک سو، درآمدها و مخارج دولت ایالات متحده از تعادل خارج شده است، بنابراین تنها میتواند به افزایش سقف بدهی برای استقراض پول به منظور بقا ادامه دهد؛ از سوی دیگر، در حال حاضر «دلارزدایی» در جهان در حال افزایش است. خریداران بینالمللی نه تنها اوراق قرضه جدید آمریکا را نمیخرند، بلکه حتی پی در پی داراییهای خود از اوراق قرضه ایالات متحده را کاهش میدهند. «فیچ» که یک آژانس بینالمللی رتبه بندی است، رتبه اعتباری ایالات متحده را به دلیل نگرانی از بدتر شدن وضعیت مالی و تواناییهای مدیریت مالی دولت آمریکا کاهش داد. روزنامه «وال استریت ژورنال» در تحلیل این موضوع نوشت کاهش رتبه به منزله رای عدم اعتماد به رهبران سیاسی آمریکا و نشان دهنده شکست رهبری سیاسی ایالات متحده است. این اقدام فیچ واکنش شدید مقامات ایالات متحده را برانگیخت. در واقع این مربوط به این واقعیت است که سیاستمداران آمریکایی اخیراً تلاشهای خود را برای کوچکنمایی چین افزایش دادهاند. آنان امیدوارند که این امر تا حدی از فشار انتقادات عمومی داخلی بکاهد.
در حال حاضر، مشکلاتی مانند بدهی بالا در ایالات متحده، قطبی گرایی، خشونت با اسلحه و سوء مصرف مواد مخدر روز به روز جدی تر میشود. دولت بایدن نمیتواند راه حل های موثری ارائه دهد و هر روز در فکر آن است که چین را مقصر قلمداد کند.
«تام اورلیک»، اقتصاددان آمریکایی گفت که بایدن قبل از انتخابات سراسری سال 2024 اظهارات تحریک آمیز و نادرست بیشتری مطرح خواهد کرد، زیرا سیاستمداران آمریکایی همیشه با تخریب روابط آمریکا و چین، حمایت رایدهندگان داخلی را کسب میکنند.
از ابتدای سال جاری، اقتصاد جهان دچار نوسان و نزول شده است، با این حال اقتصاد چین تحت فشار رو به جلو حرکت کرده و به بهبود کلی دست یافته است. در نیمه اول سال، تولید ناخالص داخلی چین 5.5 درصد نسبت به سال قبل رشد کرد و نرخ سهم مصرف در رشد اقتصادی به 77.2 درصد رسید که نسبت به سال گذشته 44.4 درصدی افزایش داشته است. در مقایسه با جوامع اقتصادی توسعه یافته، رشد اقتصادی چین در نیمه اول سال بسیار جلوتر است. در عین حال، بهبود کیفی اقتصاد چین بیشتر محسوس شده است.
«شیا هوآشنگ» اقتصاددان در «بنیاد اف جی وی» در برزیل، خاطرنشان کرد که حوزههای فناوری پیشرفته، اقتصاد دیجیتال و انرژیهای جدید به سرعت در حال رشد هستند و وزن آنها در اقتصاد چین در حال افزایش است و توسعه اقتصادی با کیفیت بالا را ارتقا میدهد. وی تصریح کرد: «چین پیوسته در مسیر درست پیش میرود.»
به نظر می رسد دولت بایدن کوچکنمایی چین را به عنوان یک گزینه سیاسی برای نجات اقتصاد ایالات متحده لحاظ میکند، اما تاریخ بارها ثابت کرده که در برابر واقعیتها، کوچکنمایی چین محکوم به شکست بوده و نمیتوان بیماریهای داخلی آمریکا را با آن درمان کرد. سیاستمداران آمریکایی باید حل مشکل را بیشتر در سیاستهای مالی و پولی خود بجویند و به جای اینکه تناقضها را به دوش بکشند و از تقصیر شانه خالی کنند، دلیل اصلی را که ناشی از دستکاری سیاسی «قطع ارتباط و زنجیره تامین با چین» است، پیدا کنند.