خودروی 28 میلیونی را 47 میلیون می فروشند / قیمت ها را کنترل نمی کنند ؟

خودروی 28 میلیونی را 47 میلیون می فروشند / قیمت ها را کنترل نمی کنند ؟

وقتی بازار خودرو در کشور گرم می شود و هر خودرو ساز یا وارد کننده ای از فرصت ها به دلخواه بهر برداری می کند نتیجه این خواهد بود که خودروی رنو ساندرو که در انگلیس 28 میلیون قیمت دارد در ایران 47 میلیون تومان قیمت می خورد و کسی هم به فکر خریدار نیست تا از حقوق او دفاع کند .

خودروی 28 میلیونی را 47 میللیون می فروشند / قیمت ها را کنترل نمی کنند ؟
یکی از محصولاتی که تقریبا از سال گذشته به جرگه خودروهای کشورمان پیوست، رنو ساندرو نام دارد که در شرکت پارس خودرو، از زیر مجموعه‌های سایپا مونتاژ و عرضه می‌شود. در همین باره جام نیوز نوشت :چند ماه پیش هم از نمونه استپ وی ساندرو با تغییراتی اندک چون افزایش ارتفاع و نمای چراغ‌های جلو در همین شرکت رونمایی شد تا با توجه به استقبال خیلی خوب خریداران، بتواند سود بیشتری را به سمت سازندگانش جاری سازد.
ساندرو در اصل چیست؟
بی‌تردید کمپانی رنو را باید یکی از شرکت‌های موفق در عرضه خودرو در یکی دو دهه اخیر دانست که محبوبیت خوبی نیز بین مردم کشورمان دارد. اما ساندروی مورد اشاره ما، در اصل محصول کمپانی داچیا در رومانی است که به عرضه ماشین‌های ارزان و مقرون به صرفه شهرت داشته و همین تندر ۹۰ هم از تولیدات دیگر این شرکت است که در نمونه نخست، سال ۲۰۰۷ معرفی و از ۲۰۰۸ تولیدش آغاز شد. البته مدل جدیدتر آن در سال ۲۰۱۲ معرفی شد و جایگزین نمونه قدیمی‌تر (و در ایران جدیدتر) گردید و آخرین کشوری که نسخه اولیه را تولید می‌کرد، کلمبیا نام داشت که آن هم بساطش را در سال ۲۰۱۵ برچید!
داچیا از زیر مجموعه‌های رنو محسوب می‌شود و به همین خاطر این سازنده فرانسوی در بازارهایی که می‌داند نام خودش محبوبیت بیشتری دارد، اسم داچیا را برداشته و از رنو استفاده می‌کند تا بدین وسیله، سود بیشتری را کسب کند و دیگر کجای دنیا بهتر از ایران؟ آن هم در کشوری که برای بسیاری اسم برند مهم‌تر از کیفیت خودروست، چرا نباید رنو از چنین کاری حذر کند؟

وقتی که هیوندای i10 که ارزان‌ترین محصول این کمپانی است، حتی با عنوان مونتاژ داخل قیمت ۷۲ میلیون تومانی به خودش می‌گیرد و یا نیسان ایکس تریل با بهای ۲.۵ برابری وارد کشور می‌شود، چرا پارس خودرو به دنبال منفعتش نباشد؟

ده‌ها میلیون پول بدهید تا سوار ساندروی قدیمی شوید!

خیلی جالب است بدانید که قیمت ساندروی جدید در وب‌سایت داچیا در کشور انگلستان، از ۶۰۰۰ پوند شروع می‌شود که با بهای ارز آزاد در حدود ۲۸ میلیون تومان می‌شود! خیلی ارزان است؟ آن هم برای ماشینی که در بازار کشورمان حداقل ۴۷ میلیون تومان برای مدل قدیمی‌اش (گیربکس دنده‌ای) قیمت دارد. البته قیمت این ماشین در نسخه پایه و بدون احتساب مواردی چون مالیات اعلام شده است و به طور معمول تا حوالی ۱۰ هزار پوند هم بالا می‌رود که با این شرایط تازه خودش را نزدیک به ساندروی موزه‌ای ما می‌کند! البته مدل گیربکس اتوماتیک ساندرو در کشورمان حدود ۵۲ میلیون تومان بها دارد. جالب است بدانید که بسیاری به چهره ساندروی جدید هم گیر می‌دهند که چندان به روز نبوده و برای محصولی که در سال ۲۰۱۷ عرضه می‌شود، چهره مناسب و جذابی ندارد!

داچیا ساندرو، در واقع یک خودروی کاملا اقتصادی محسوب می‌شود که به واسطه قیمت پایینش، توانسته در برخی از کشورها به موفقیت دست یابد. بالاخره اگر شما یک پدر مهربان هستید و بخواهید خودرویی برای فرزندتان بخرید که آن را وقتی به در و دیوار زد، غصه نخورید، ساندرو یک انتخاب خوب است! و یا اگر ورشکست شده‌اید، سطح درآمدتان پایین است و خلاصه بی‌پول هستید، ساندرو در خارج از ایران برای شماست! اما در کشور ما، اگر ماهانه ۲ میلیون تومان هم بتوانید پس انداز کنید (حقوق وزارت کار که کم‌تر از ۱ میلیون تومان است!) باز هم ۲ سال طول می‌کشد تا به ساندروی موزه‌ای دست یابید! اوف، چقدر تفاوت! اصلا چه کسی به شما گفته ساندرو بخرید؟ همان پراید را سوار شوید، شاید کیفیتش پایین‌تر باشد اما حداقل دلتان نمی‌سوزد که به اسم خودروی جدید آن را به شما قالب کرده‌اند!

چرا پارس خودرو نمونه جدیدتر را عرضه نکرد؟

خیلی واضح است، سود بیشتر، خطر کم‌تر! البته، این دو واژه تنها برای سازنده مصداق دارد و برای کاربران هیچ معنای خاصی نمی‌دهد، چون همچنان باید پول بیشتری بپردازند و سوار خودروی چندان بی‌خطری نیز نشده‌اند، اگرچه نسبت به بسیاری از محصولات داخلی باز بهتر است!
مشخص است که واگذاری خط تولید ساندروی از رده خارج شده، هزینه بسیار کم‌تری دارد و رنو با کمال میل چنین کاری را انجام داده است، بالاخره خیابان‌های ایران تبدیل به موزه محصولات فرانسوی شده و وقتی پژو ۴۰۵ دهه ۹۰ میلادی و پژو ۲۰۶ هنوز تولید می‌شود، اصلا چه دلیلی دارد که خط تولید رنو ساندروی جدید به ایران بیاید؟ تازه رنو احتمالا با خودش گفته: حیف که ساندرو قبل از ۲۰۰۷ تولید نمی‌شد وگرنه محال بود ماشین جدیدتر از سال ۲۰۰۰ را به ایران بدهم!

از سوی دیگر، مشترک بودن پلتفرم ساندرو با تندر۹۰ که قاعدتا سال‌های سال همچنان مهمان ما خواهد بود، سبب می‌شود تا هزینه ساخت بسیاری از قطعات پایین‌تر آمده و در مسایلی چون خدمات پس از فروش و گارانتی نیز به سود شرکت سازنده تمام شود. خب وقتی این همه سود وجود دارد، واقعا چه دلیلی دارد که ماشین جدیدتر تولید شود؟

گل بود به سبزه نیز آراسته شد!

پس از استقبال بسیار خوب هموطنان عزیز از رنو ساندروی موزه‌ای، شرکت پارس خودرو به منظور تکمیل کردن خدمات و بالا بردن سطح رضایت این مردم، اقدام به عرضه نسخه استپ وی ساندرو نیز کرد، محصولی که به دلیل کمی افزایش ارتفاع، می‌توانست در رده مینی کراس اوورها قرار بگیرد و قاعدتا طیف جدیدی از خریداران را به سمت خودش جذب کند. البته حواس‌تان باشد برای آنکه طرفداران ساندروی موزه‌ای ناراحت نشوند، این نسخه هم از همان ورژن عهد عتیق استفاده کرده تا هارمونی کار برهم نخورد.

در واقع استپ وی از نظر ظاهری دارای تغییراتی اندک است که مهم‌ترین آن افزایش ۵ سانتی‌متری ارتفاعش است اما از لحاظ فنی، همین تغییرات را هم به خودش ندیده و با همان موتور قدیمی ۱.۶ لیتری عرضه می‌شود. اگر به دنبال مثلا نمونه‌های متفاوتی می‌گردید، باید بگوییم استاپ بزنید، حق شما نهایت انتخاب رنگ خودرو و گیربکس است، اصلا چه معنی دارد که بتوانید قدرت موتور و حجم آن را تعیین کنید؟ در ایران برخلاف سایر نقاط دنیا که یک ماشین دارای چندین موتور مختلف بسته به نیاز و علاقه مشتری است، یک موتور ساخته می‌شود و انواع و اقسام بدنه بر رویش سوار می‌شود تا شما حق انتخاب بهتری داشته باشید! در واقع در اینجا شما یک موتور ماشین می‌خرید، سپس بدنه آن را انتخاب می‌کنید که در اینجا قرعه به نام ساندروی موزه‌ای خورده است، اگر هم خوشتان نیامد، ساندرو استپ وی، تندر ۹۰ و حتی مگان‌های قدیمی نیز از این موتور شما استفاده می‌کنند و می‌توانید بدنه خودرویتان را در صورت نیاز عوض کنید! (البته رکورددار این داستان، موتور TU5 است که از تولید ملی گرفته تا پژوی فرانسوی و اچ۳۰ کراس چینی، همگی از آن بهره می‌برند)

اصلا چرا باید یک ساندرو خرید؟

در واقع خریدارخودرو در کشور ما به مانند فرد گرسنه‌ای می‌ماند که از پشت یک ویترین، انواع و اقسام کیک و شیرینی‌های رنگارنگ را می‌بیند اما می‌داند که آخر سر، باید بین نان لواش دست راست و تافتون دست چپ، یکی را انتخاب کند و آن خوردنی‌های رنگارنگ، برای وی نیست، حتی اگر پولش را داشته باشد! بالاخره اگر این نانی که در دستمان است را نخوریم، نانوایی از کار می‌افتد، نانوا بیکار می‌شود، کارگرش بی‌خرجی می‌ماند و بایستی به‌خاطر حمایت از این نانوایی، سال‌های سال تاوان بدهیم به امید روزی که تبدیل به قنادی شود! اگرچه تجربه این همه سال به خوبی نشان داده این نانوا، نه تنها پتانسیلی برای ارتقا به قنادی را ندارد، بلکه هر سال آردش بدتر شده و نان سوخته‌تری را به شما می‌دهد. پس با این حساب، چرا ما باید این نان سوخته را بخوریم؟

منبع: رکنا

15

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد