مرگ ۲ کودک در تیراندازی جشن عروسی
پدر داماد در مراسم جشن ازدواج پسرش دست به اسلحه و باعث مرگ ۲ کودک ۶ و ۹ ساله در شهریار شد.
رسیدگی به این جنایت خونین از ساعت یک بامداد 6 خرداد بدنبال تیر اندازی مرگبار و مصدومیت چند نفر در یک عروسی توسط پدر 61 ساله دریکی از محله های شهریار شروع شد.
مجروحین به بیمارستان منتقل شدند وخیلی زود گشت کلانتری در بیمارستان حضور یافت و برابر اعلام پزشک بیمارستان 4 نفر هدف گلوله قرار گرفتند، اول دختر 9 ساله از ناحیه قفسه سینه دچار جراحت شده بود که قبل از حضور در بیمارستان به کام مرگ فرو رفت.
مرگ 2 کودک در تیراندازی جشن عروسی
دوم زن جوانی 31 که از ناحیه دست چپ مورد اصابت گلوله قرار گرفته است و سوم دختر 7 ماهه از ناحیه دست چپ مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود و چهارم پسر 6 ساله از ناحیه شکم مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود که به بیمارستان بوعلی تهران انتقال داده شد که علی رغم تلاش کادر درمان او هم قربانی این ماجرا شد.
به دنبال مرگ دو کودک در این پرونده تیمی از کارآگاهان جنایی پس از بررسی موضوع اقدام به تشکیل سه اکیپ تخصصی کرده و پس از اخذ دستور قضایی از بازپرس ویژه قتل با شگرد های خاص پلیسی عامل این تیراندازی مرگبار به نام اکبر 61 ساله به همراه اسلحه شکاری با یک عدد پوکه آبی رنگ دستگیر شد
متهم درتحقیقات جنایی به کارآگاهان گفت: پس از پایان مراسم در تالار جهت جشن پایکوبی به جلو منزلم مراجعه کردیم و من اسلحه شکاری که جواز دارد از منزل آوردم تا برای شادی تیراندازی کنم اما چون مشروب خورده بودم تعادل نداشتم و اسلحه از دستم زمین افتاد و تیر شلیک کرد که منجر به قتل دو نفر شده است.
شلیک مرگبار بخاطر باشکوه شدن جشن عروسی
با توجه به اینکه در اقوام ما برای هر چه با شکوه تر شدن مراسم ازدواج در شب عروسی به صورت نمایشی اقدام به تیراندازی میکنند، بنده هم با توجه به این موضوع و اینکه داماد فرزند آخر خانواده بود و به خود قول داده بودم سنگ تمام بگذارم.
به همین دلیل یک قبضه اسلحه شکاری که در شهرستان مجوز آن را در زمان کشاورز بودنم گرفته بودم را با 5 تیر آماده که در شب عروسی بعد از اتمام مراسم و بدرقه داماد به منزلشان در بدو ورود ایشان به منزل از آن استفاده کنم.
شب عروسی با تعداد زیادی مهمان که دعوت کرده بودم خیلی خوب پیش می رفت. چون مشروبات الکلی خورده بودم گذشت زمان رو حس نمی کردم، اعمالی که انجام می دادم رو متوجه نمی شدم.
تا این که بعد از مدتی که مراسم به اتمام رسید و من چون از قبل آمادگی داشتم و در ذهنم در کل روز به تیر اندازی فکر کرده بودم، سریع خودم رو به در ورودی ساختمان عروس و داماد رساندم و به محض پیاده شدن عروس و داماد از ماشین عروس و رفتن به داخل ساختمان شروع به تیراندازی کردم در این فاصله کوتاه که نمیدانم چطوری گذشته بود، تعداد 5 تیر شلیک کرده بودم که از آن تعداد دو تیر به دو کودک 6 و 9 ساله اصابت کرد که باعث مرگ آنها شد.
زمانی به خودم آمدم که توسط مامورین کلانتری دستگیر شدم و شاهد گریه و شیون عروس و داماد و مهمانها بودم.
در بی خیال ترین حالت ممکن باعث قتل دو نفر و به هم خوردن مراسم ازدواج پسرم و تبدیل شدن آن به عزا شدم.
خاطره انگیز ترین شب عروس و داماد تبدیل به کابوس شبانه و بازداشت شدن داماد و پدرش در بازداشت گاه شد.
کاشکی بمیرم و به خانه بر نگردم. من جواب گوی پدر و مادرهایی که فرزندانشون را آورده بودند که در مراسم عروسی شادی کنند و لذت ببرند ولی با کار احمقانه من به زیر خاک رفتند، نیستم.
صفر تا صد زندگی پدر خانواده که دست به قتل ناخواسته زد
اکبر 60 ساله با تحصیلات ابتدایی، فرزند سوم از خانواده 8 نفره دارای 3 خواهر و 2 برادر است.
از لحاظ رفتار و تعامل اجتماعی با خانواده و دوستان، رضایت بخش، صمیمی، دوستانه و توام با امنیت روانی تفسیر میکنند.
در نوجوانی پر انرژی بوده به طوری که از کار در مزرعه خسته نشده و علاوه بر آن با دوستان و همسالان ورزش های سنتی انجام می دادند. رابطه بسیار مطلوب و مثبتی با پدر و مادر داشت به طوری که همیشه با دلسوزی و حمایت نسبت به آنها رفتار می کرد. در سن 17 سالگی با دختر خاله خود که 15 ساله بود ازدواج و دو سال بعد به سربازی می رود.
بعد از بازگشت چندین سال در کنار خانواده زندگی و صاحب 4 فرزند به تعداد 2 پسر و 2 دختر میشود. به دلیل عدم شغل ثابت و درآمد مشخص به مهاجرت و مشغول به کارگری در زمینه های (چاه کنی، کارگری ساختمانی، پیمان کاری) می شود و به دلیل مشکلات اقتصادی و بی کاری فصلی با توجه به بافت محل زندگی و در دسترس بودن مواد مخدر، اقدام به فروش مواد مخدر میکند و پس از مدتی دستگیر و به مدت 18 ماه در زندان به سر می برد.
بعد از آزادی و شروع مجدد کار آبرومندانه، زندگی اش رونق بهتری می گیرد. در سالهای بعد که فرزندان بزرگتر و هر کدام تحصیل کرده و صاحب شغل می شوند، در کنار پدر و به حمایت از ایشان می پردازند و در مشاور املاکی که با حمایت پسران راه اندازی میکنند فعالیت می کند.
در طول این سالها به دلیل تحمل عدم ثبات شغلی، سابقه زندان و سختی کار و امور خانواده، ایشان دچار ضعف اعصاب (تحریک پذیر و بروز پرخاشگری) نسبت به مخالفت های محیط و حرف غیر منطقی اطرافیان می شود و بلافاصله به ثبات خلقی میرسد. این رفتار همیشگی نبوده ودر شرایط خاصی ایجاد و بلافاصله تعادل اولیه ایجاد می گردد.
از لحاظ روابط اجتماعی نیز با افراد محدودی از اقوام وهمسایه ها و سایر دوستان، در ارتباط است وارتباط گرم و صمیمی بسیار محدودی با آنها دارد.
مصرف سیگار جزء عادتهای هر روز ایشان است. مشروبات الکلی نیز در موقعیت های مهمانی و جمع های دوستانه مصرف می کرده اند به طوری که از حال طبیعی خارج نشوند. اما این شرایط همیشه ثابت و قابل پیش بینی نیست. به طوری که در آخرین تجربه مصرف مشروبات الکلی از حالت تعادل خارج و به قتل دو نفر ( کودک 6 و 9 ساله می شود) .
تحلیل روانی پرونده
فتانه ورمزیار، کارشناس ارشد روان شناسی، مرکز مشاوره آرامش شهرستان ملارد
در این پرونده، در ابتدا به سبب شناسی رفتار قاتل پرداخته می شود که ریشه در محرومیتهای دوران کودکی تا جوانی، آداب و رسوم اشتباه و باورهای غلط، سبک زندگی روستایی و مهاجرت و عدم فرهنگ پذیری، و سوء مصرف مواد الکلی دارد.
دوران کودکی و علاقه به تحصیل در سن حساس رشد یکی از مهمترین عوامل موفقیت تحصیلی و افزایش اعتماد به نفس فرد می باشد که بتواند بر اثر موفقیت هایی که کسب می کند هدف خود را انتخاب وبرای آن تلاش کند.
این متهم به دلیل عدم دسترسی ایشان به مدرسه در مقاطع بالاتر در روستا، از اولین ناکامی خود را تجربه می کند.
پس از آن وابستگی و حمایت بیش از حد از والدین، احساس گناه و مسئولیت پذیری بیش از توان ایشان به وجود می آورد و این خود متحمل فشار روانی بسیاری می شود.
پس از آن در اثر مهاجرت و شهرنشین شدن که نیازمند فرهنگ پذیری و سازگار شدن با محیط جدید می باشد و از طرفی دیگر بی کاری را تجربه می کند، مجددا با ناکامی مواجه می شو، به طوری که در دسترس ترین و آسان ترین راه برای کسب در آمد و مدیریت مالی خانواده انتخاب می کند (فروش مواد مخدر) .
این انتخاب و عمل، به شکست و زندانی شدن ایشان ختم می شود و تجربه تلخ نا امیدی را رقم می زند. بر اثر این تجربیات فرد روان رنجور و خلق تحریک پذیری به خود می گیرد که به گفته ایشان زود عصبانی و سریع به حالت اولیه باز می گردد ملاک های (اختلال شخصیت مرزی) مشهود نبود.
برای ثبات خلق و رفع اضطراب ناشی از روان رنجوری به مصرف الکل روی آورده و همین امر خود باعث افزایش اضطراب و عدم ثبات خلق و افزایش مصرف آن میشود.
همان گونه که در مراسم عروسی نیز به دلیل مصرف بیش از اندازه الکل و تاثیر کوتاه مدت آن بر رفتار ایشان که شامل شکسته شدن قید و بند و ناتوانی در جلوگیری از بروز هیجانات ، اختلال کلی در کارکرد دستگاه عصبی، افت سرعت واکنش به محرک های محیط، اختلال در حواس، عدم مشاهده افراد دراطراف خود و فقدان هشیاری می شود که با پیامدی مانند قتل منجر می شود.
عامل مهم دیگر که بسیار تاثیر گذار در قتل حاضر می باشد را می توان ابداع آداب و رسومی دانست که در برخی از اقوام و فرهنگ ها پیشینه ای در تاریخ نداشته است و صرفا بر اثر باورهای نادرست شکل گرفته است مانند تیر اندازی در مراسم عروسی جهت افزایش شادی.
تیراندازی در مراسم عروسی یک اقدام خطرناک و آسیب زا است .
اصلا تو مراسم این خانواده هایی که معتاد دارن نباید شرکت کرد خیلی خطرناکند