نمی خواهم سرنوشت رومینا اشرفی را داشته باشم / نامه دختر فراری به پلیس تهران
میترا دختر 30 ساله تهرانی برای اینکه سرنوشتش شبیه به رومینا اشرفی نشود و توسط پدرش کشته نشود دست به اقدام عجیبی زد و در نامه ای که برای پلیس نوشته بود ماجرا را توضیح داد.
«خانوادهام مخالف ازدواج من با مردی بودند که عاشقش هستم. من هم از خانه فرار کردم و میدانم اگر برگردم به سرنوشت رومینا دچار میشوم و پدرم مرا میکشد اما نمیخواهم به این سرنوشت دچار شوم.» این بخشی از نامه میترای ٣٠ساله است که کپی عقدنامهاش را به همراه دست نوشتهای ضمیمه کرده و برای پلیس آگاهی تهران فرستاده است تا دیگر بهدنبال او نگردند.
٢٣خردادماه خانواده دختری ٣٠ساله راهی یکی از کلانتریهای تهران شدند و از ناپدید شدن دخترشان خبر دادند. پدر این دختر به مأموران گفت: دخترم میترا فوق لیسانس حقوق دارد و صبح امروز به بهانه انجام کارهایش از خانه خارج شد و درحالیکه گفته بود تا ظهر برمیگردد، خبری از او نشد. هرچه به موبایلش زنگ میزنیم جواب نمیدهد و احتمال میدهیم که اتفاقی برایش افتاده است.
نامه دختر فراری به پلیس آگاهی تهران
با این اظهارات، پروندهای درباره ناپدید شدن دختر ٣٠ساله تشکیل شد و گروهی از مأموران پلیس آگاهی تهران با دستور بازپرس جنایی مأمور رسیدگی به این پرونده شدند. همچنان که ردیابیها برای بهدست آوردن ردی از دخترجوان آغاز شده بود، خانواده وی ٢٤ساعت بعد راهی دادسرا شدند و اینبار از خواستگار دخترشان شکایت کردند.
پدر میترا گفت: دخترم ساعت ٩شب ٢٣خردادماه به ما پیامک داده و خواسته که شکایتمان را پس بگیریم. او برای ما نوشته که به همراه خواستگارش به یکی از شهرهای جنوبی کشور رفته و قصد دارد با او زندگی کند. من اطمینان دارم که خواستگار سمجش، دخترم را اغفال کرده و به زور با خودش برده است. دخترم چند وقتی میشد که با خواستگارش آشنا شده بود اما ما مخالف این وصلت بودیم و دلایل موجهی داشتیم. یکی از دلایلمان این بود که خواستگار ١٦سال از دخترمان بزرگتر بود و دلیل بعدی این بود که کار مناسبی نداشت. حالا هم تقاضا داریم که هرچه زودتر دخترمان پیدا شود و به خانه برگردد.
نامهای به پلیس/ نمیخواهم به سرنوشت رومینا دچار شوم
درحالیکه تحقیقات در این پرونده ادامه داشت نامهای عجیب به پلیس آگاهی تهران پست شد. فرستنده کسی جز میترا نبود که از مأموران خواسته بود پرونده را مختومه کنند. متن نامه با دستخط میترا اینطور نوشته شده بود: من ٤سال قبل در فضای مجازی با وحید آشنا شدم. او ساکن تهران نبود و چندماهی طول کشید تا با هم قرار ملاقات گذاشتیم. رفته رفته علاقهام به او بیشتر شد و مدتی بعد او از من خواستگاری کرد. اما وقتی موضوع را با خانوادهام مطرح کردم با مخالفت شدید آنها روبهرو شدم. با این حال ٣بار وحید برای خواستگاری آمد اما خانوادهام مخالفت کردند. دفعه بعد که به همراه خانوادهاش آمد، خانوادهام بهشدت کتکم زدند و مرا داخل اتاقی حبس کردند. به وحید و خانوادهاش بیاحترامی کردند و جواب رد دادند.
میترا در ادامه نوشته بود: من و وحید یکدیگر را دوست داشتیم و میخواستیم هرطور شده با هم ازدواج کنیم. اما خانوادهام به هیچ عنوان راضی نمیشدند. دیگر نتوانستم این وضعیت را تحمل کنم و یک روز تمام وسایلم را جمع کردم و با وحید به یکی از شهرهای جنوبی کشور رفتیم. با هم عقد کردیم که کپی عقدنامه را هم ضمیمه نامهام کردهام. ما زندگی خیلی خوبی داریم. از خانوادهام میخواهم که دیگر پیگیر زندگی من نباشند و از شما درخواست دارم که پرونده را مختومه کنید. چراکه اگر به خانه پدریام برگردم قطعا پدرم مرا میکشد و به سرنوشت رومینا مبتلا خواهم شد. من نمیخواهم بمیرم و دوست دارم با کسی که عاشقش هستم زندگی کنم.
با ارسال این نامه، پرونده وارد مرحله تازهتری شده و خانواده میترا همچنان اصرار دارند که دخترشان باید به خانه بازگردد
منبع: رکنا
70
دختر سی ساله که برا ازدواج طبق نظر بیشتر مراجع تقلید نیاز به اجازه پدر نداره ، بعدا دختر سی ساله که کوچیک نیست ، شوآف درست نکنم خبر فوری
عقد دختر بدون اجازه پدر باطل هست
دمشون گرم اتفاقا کاملا هم حلال هست.
نمونه دادخواست اجازه ازدواج بدون اذن پدر تعیین خواسته و بهای آن: صدور حکم بر اجازه ي ازدواج به دليل خودداري پدر از اجازه ي مزبور بدون دليل شرعي و قانوني دلایل و منضمات دادخواست: ۱- فتوکپي مصدق شناسنامه ۲- فتوکپي توافقنامه اينجانبه و همسر آينده در شروط دوازده گانه و مهريه رياست محترم مجتمع قضايي/دادگستري …… احتراماً به استحضار عالي مي رساند: 1- اينجانبه …… فرزند …… داراي دانشنامه فوق ليسانس…… با داشتن۳۰سال سن قصد دارم با آقاي…… فرزند….. متولد…… داراي مذهب……. و داراي شغل ….. که در خانواده اي مذهبي متولد گرديده و پايبند به مسائل شرعي و مذهبي مي باشد ازدواج نمايم. ۲- با کمال تاسف پدر اينجانب (خوانده) بدون دليل شرعي و قانوني با ازدواج اينجانب با مشارالیه مخالفت مي نمايد و از دادن اذن جهت ازدواج امتناع مي ورزد. ۳- خوانده شروط دوازده گانه ضمن عقد نکاح را پذيرفته و تعهد به پرداخت تعداد ….. سکه بهار آزادي به عنوان مهريه نموده است. ۴- عليهذا با تقديم اين دادخواست، با عنايت به مراتب فوق مستنداً به ماده ۱۰۴۳ قانون مدني صدور حکم مبنی بر اجازه ازدواج با نامبرده مورد استدعاست.
فکر آدمی مثل شما باطل هست دختر سی ساله و دارای فوق لیسانس حقوق قیم نمیخواد فکرت را اصلاح کن و مثل پدر دختر کش فکر نکن گناه هست.
پدر اگر دلیل موجه مخالفت نداشته باشد یا دلایل مخالفت پدر به صلاح دختر نباشد دادگاه حق پدر را باطل میکند وخود دادگاه به جای پدر حکم بلامانع ازدواج میدهد
واقعا حق داشته
چقدر دردناکه!اصلا نمیتونم تصور کنم درسته آبرو تموم زندگی یه خانوادست ولی وقتی بره میشه برگرده اما وقتی بچت رو بکشی هیچ وقت هیچ وقت آبروت بیشتر نمیشه خودتم میمیری دختری که ۳۰ سالشه چرا باید بترسه؟!چرا اینقدر جایگاه خانواده متزلزل شده؟
امیدوارم خوشبخت بشی ولی معمولا خیلی عاقبت خوبی در انتظار دخترایی ک فرار میکنن نیس چون پسرا پعمولا قدر نمیدونن و چند سال بعد سرکوفت میزنن
اتفاقا پدرش باید خوشحال هم باشه چرا که دختران 30 ساله به بالا دیگه خواستگار براشون نمیاد. والله تعجبه
وا چ حرفیه میزنید!!!! مشل نه مشنگ خان این حرفا مال عهد قجره نه الان
یه کلمه ازمادرعروس
هیچ پدر و مادری بد فرزندش را نمیخاد خدا کنه خوشبخت بشه.
امیدوارم عاقبت بخیربشی وهیچ وقت ازاین کاری که کردی پشیمون نشی،امیدوارم
من خودم دقیقا شرایط این اقا رو دارم البته با این تفاوت که دکتری دانشگاه تهران دارم نخبه و مخترع و البته بیکارم و با طرف مقابلم هردو حدود 30 ساله بدون اختلاف سنی! بخاطر ایشون هنوز خارج نرفتم با اینکه از امریکا افر دارم! مطمنم هزاران جوان دیگه این مملکت بخاطر بی تدبیری دولت تدبیر و امید و دولت قبل تر از ان که جوانان را در پیادرو خیابون به جرم رابطه نامشروع! توسط گشت نا ارشاد دستگیر می کردند به چینین فلاکتی افتاده اند! فقط خدا به داد جونای سرزمینم برسد! تبلیغ فرزند بیشتر و ازدواجم می کنند!
پسرخوب ازسن ۱۹ سالگی توخانواده جرات ندارن بگن بالا چشت ابرو قدرت مند قوی
سلام ای پدران بزرگوار ،پدرسالار نباشید منطقی فکرکنید چ دختر چ پسر فرقی نداره ماوالدین هستیم باید بیشتر جوونا را درک کنیم خودخواه نباشیم باید ب نظراتشون اهمیت بدیم باهاشون دوس باشیم راهنمایی شون کنیم جالب اینجاست ماها هم جوون بودیم عاشقی کردیم باید یکم برگردیم ب گذشته خودمون نباید بزاریم فرزندانمون ازما خاطره بدی داشته باشن سرنوشتمون اول دست خدا دوم دست خودمونه ما باید ب جیگرگوشمون بها بدیم تالدت زندگی :::: معنی عشق؛؛؛احترام ب همسر ووووو راداشته باشن درپناه ایزد منان همه جوونای سرزمینم خوشبخت بشن بخصوص این دو زوج
ایشالله خوشبخت بشی خواهرم ،برات بهترینها را آرزو میکنم و امیدوارم این پسر قدرعشقتو بدونه ،
به نظرم میترا باید پدر و مادر بیشعورش را فراموش کنه , اگه دلیل منطقی داشتند متوسل به ضرب و جرح و پلیس نمی شدند بلکه برای دختر تحصیلکرده ی 30 ساله ی خود آرزوی خوشبختی کرده و حتی از او حمایت می کردند تا زندگی آرام و بدون تنش داشته باشه ... وای بر بی فرهنگی و تعصب خشک و بی ارزش
سلام..دختر با این تحصیلات باید پدر را قانع میکرد .اگر ممکن نبوده باید دلایلش را گوش میکرد و در اون مورد فکر میکرد شاید حق با پدر بوده در هر صورت نمیشه قضاوت کرد ...پدر گرامی آرزوی خوشبختی کن هر چند بر خلاف میلت باشد ....
نباید این تصمیم و میگرفت. عاقبت نداره،پشیمون میشه بالاخره. زندگی که اینجوری شروع بشه بدتر از اینا تموم میشه...
اثلا کاربدی که نکردن فقط خداکنه خانواده پسرخانواده پسره ازعقدوزندگی مشترک خبرداشته باشن حداقل خانواده همسرش بشه پناهش البته بعدازخدا
بسیاری از خانواده ها بنام مذهب حالا هر مذهبی باشد کانون گرم خانواده شأن تبدیل به تنفر و اختلاف درنتیجه دختر و پسران خانواده ها را عده ای به میل خود استفاده ویا هدایت کنند هیچ پدری دختر یا پسر شو سرزنش نمی کند بجز نجات او پلیس ومتصدیان مذهب برای هیچ دختر و پسری بهتر از پدر نمی شوند