قاتل خانم پرستار تهرانی اعتراف کرد/ پسر 16 ساله از قاضی چه خواست؟
رضایت دادن پسر نوجوان به پدرش باعث شد تا وی که به جرم قتل همسرش زندانی شده بود از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه بایستد.
چندی قبل مرد میانسالی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن همسرش خبر داد و گفت: همسرم پرستار بیمارستان است اما امروز که به محل کارش رفت دیگر برنگشت.
پس از این شکایت، مأموران پلیس در نخستین تحقیقات دریافتند این زوج در خانهای واقع در منطقه فلاح تهران زندگی میکنند و یک پسر نوجوان هم دارند.
در بازجویی از پسر خانواده وی مدعی شد پدر و مادرش مدام با هم اختلاف داشته و آخرین بار هم دعوای سختی با هم داشتهاند.
بدین ترتیب بازجوییها از مرد میانسال از سر گرفته شد و او این بار به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت که زنش را در خانه کشته و پس از تکه تکه کردن جسدش او را در بیابانهای شهریار دفن کرده است.
با اعترافات متهم وی بازداشت شد و پروندهاش با صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران رفت.
با شروع جلسه محاکمه نخست، پسر ۱۶ ساله مقتول در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من حاضر به قصاص پدرم نیستم و رضایت میدهم. چون میدانم مادرم مقصر بود آنها همیشه با هم دعوا داشتند و مادرم کارهایی میکرد که به این درگیریها دامن میزد.
او خودش مقصر بود، کاری کرد تا پدرم عصبانی شود و او را بکشد.
این پسر نوجوان گفت: من کسی را ندارم، مادرم که مرده و پدرم هم در زندان است و خیلی زندگی سختی دارم البته خانه داریم اما نمیتوانم تنها در آنجا زندگی کنم عمویم مرا پیش خودش برده است اما الان رضایت دادهام و از دادگاه تقاضا دارم پدرم را آزاد کنند تا به خانه برگردد و مراقب من باشد.
سپس متهم در جایگاه ایستاد. وی در تشریح جزئیات زندگیاش گفت: من ۱۷ سال با همسرم زندگی کردم. از همان ابتدای زندگی با یکدیگر اختلاف داشتیم، وقتی پسرمان به دنیا آمد و 2 ساله شد طلاق گرفتیم و من دوباره ازدواج کردم اما همسر اولم آنقدر پیغام فرستاد و ابراز پشیمانی کرد که من هم خام شدم و همسر دومم را طلاق دادم و دوباره با او ازدواج کردم.
من از هیچ کاری برای فراهم کردن راحتی او و پسرم دریغ نکردم. او در خانه من درس خواند و پرستار شد در حالی که خودم در خانههای مردم کارگری و نظافت میکردم.
ماهی 7 میلیون تومان حقوق میگرفت و دیگر به من اهمیت نمیداد با این حال من برایش خانه و خودرو خریدم اما هر روز رفتارش بدتر میشد تا اینکه فهمیدم روابط نامناسبی دارد.
به او اعتراض کردم و دعوا میان ما بالا گرفت. او فحاشی کرد و حتی مرا کتک زد. من هم کنترل اعصابم را از دست دادم و با قندشکنی که در خانه بود به سمتش حمله کردم و او را کشتم.
بعد از پایان دفاعیات متهم، هیأت قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده وارد شور شدند.
منبع: رکنا
68