تجاوز به دختر دانشجو جلوی چشمان مادر پسر
اواسط خرداد ماه سال جاری دختر جوان سی ساله ای با مراجعه به کلانتری نواب شکایت خود را از یک پسر به اتهام تجاوز جنسی مطرح کرد.
رسیدگی به این پرونده آغاز و متهم دستگیر شد و پرونده برای تحقیقات مقدماتی به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد.
روز قبل متهم و شاکی در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران مقابل همدیگر قرار گرفتند.
دختر جوان به نام رومینا در طرح شکایت خود گفت: مدتی قبل زمانی که در حال برگشت از محل کارم بودم، دیروقت بود و ماشین پیدا نمی شد.
همان موقع این پسر (خطاب به متهم در دادگاه) به نام شهاب، سر راهم سبز شد و من سوار ماشینش شدم.
به من گفت مسافرکش نیستم اما تو را به مقصد می رسانم، بعد در طی مسیر با حرف هایش من را فریب داد و با وعده پیدا کردن کار برایم از من خواست به خانه شان بروم تا فرم کار پر کنم.
من هم قبول کردم، زمانی که به خانه آنها رسیدیم او در را قفل کرد و من را مورد تجاوز جنسی قرار داد.
بعد از اینکه من را رها کرد متوجه شدم در تمام طول مدتی که او من را مورد تجاوز قرار داده بود مادرش هم در خانه حضور داشت و صدای فریادهای من را شنید اما به من کمک نکرد.
سپس متهم در برابر اظهارات شاکی گفت: اظهارات رومینا تماما کذب است، او با خواست خودش به خانه ما آمد و با رضایت خود با من رابطه جنسی برقرار کرد، ادعای او در مورد حضور مادرم در خانه هم کذب محض است.
رومینا در اعتراض به ادعای شهاب گفت: آثار کتک و ضرب و جرح روی بدن من کاملا مشهود است و در گزارش پزشکی قانونی هم آمده که نشان می دهد با زور و اجبار به من تجاوز شده است.
رومینا در آخر در حالی که اشک می ریخت گفت:«لیسانس فلسفه از دانشگاه تهران دارم، چند سال قبل وقتی دانشگاه قبول شدم به تهران آمدم و تنها زندگی می کنم.
بعداز تمام شدن درسم در یک کافه مشغول کار شدم اما دلم می خواست کار مناسبی که مرتبط با رشته ام باشد پیدا کنم، برای همین وقتی شهاب به من وعده کار داد فریب او را خوردم و قبول کردم و به من تجاوز کرد.
رسیدگی به این پرونده در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران در جریان است.
منبع: روز نو
68
من یک زنم با دو تا بچه هنوز که هنوزه حتی با بچه هام جرات نمی کنم سوار ماشین شخصی بشم چطور میشه یک دختر مجرد هیچ ترسی نداشته باشه خیلی عجیبه
اخه کی با وعده دادن برای کار میره تو خونه یه آدم غریبه
خوب شما دختر خانم محترم چطور تو زندگی هنوز یاد نگرفتی که با یه پسر جوان نباید بری خونه شون؟؟اینو تقریبا یه بچه کوچولو هم میدونه ،اونم تو این دوره زمونه خراب و بیرحم،به هر حال الله اعلم،امیدوارم هرکسی مقصره به سزای عملش برسه ان شالله...
لیسانس فلسفه بافی و کانگستری داری با پسره رفتی توی خونشون که فرم استخدام پر کنی ؟؟ والا اگه من قاضی بودم ....
رفتی خونشون چیکار؟ خواستی خودتو بندازی بهش ، نشد اومدی شکایت؟
بنام الله روایته شیطان گفته اگرزن ومردی نامحرم تنهاباشن من سومی آنهاهستم
رفتی خونه خالی تا فرم پر کنی ولی اون خودش فرمتا ....
عزیزم عقل بچه ها بیشتر از شماست
من دوتا بچه خردسال دارم همش بهشون میگم کسی شما رو صدا زد طرفش نرید از بس از این حوادث دیدم اتفاق افتاده ،،،تو خیر سرت درس خوانده ای آن هم فلسفه!!!
چرا دخترا آدم نمیشن چررررا ب خانه مردها میرن اونم برای کااااااار. یاللعجب
کرم از درخت هست
خانم محترم ضمن تقبیح عمل زشت آن فرد متجاوز باید عرض کنم داستانی که تعریف میکنید با عقل سلیم جور درنمی آید و نه یک گوشه که چند گوشه کار لنگ می زند.
در یک کلام چه جراتی داشتی تو