مادر بابک خرمدین: اگر در کشتن و مثله کردن با شوهرم همکاری نمی کردم مرا می کشت
همسر اکبر خرمدین که به اتهام معاونت در قتل پسر، دختر و دامادش در زندان است صبح دیروز با انتقال به دادسرای جنایی تهران آخرین دفاعیات خود را ارائه داد.
صبح دیروز، ایران 70 ساله از زندان به شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد و در مقابل بازپرس محمد جواد شفیعی برای آخرین بار از خود دفاع کرد. این در حالی بود که روز 30 آبان امسال همسر وی بهنام اکبر خرمدین که با اتهام سه قتل عمدی رو به رو بود در زندان بهدلیل بیماری جان باخت.
در جلسه دیروز وی بار دیگر مدعی شد در قتل پسر و دختر و دامادش نقشی نداشته و در این باره گفت: از زندان خسته شدهام. دیگر توان ندارم . معاونت در قتلها را قبول دارم. من به دستور شوهرم داخل غذاها قرص میریختم و شوهرم آنها را میکشت و اجساد را مثله میکرد و داخل سطل زباله میانداخت. از ترس شوهرم این کار را انجام میدادم تا مبادا سرنوشتی مشابه آنها برای من رقم بخورد.
با گرفتن آخرین دفاعیات ایران، بزودی کیفرخواست این پرونده از سوی بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی پایتخت صادر و پرونده به دادگاه کیفری ارجاع خواهد شد.روز گذشته بازپرس پرونده پس از تفهیم اتهام این زن که معاونت در سه قتل است وی را به زندان بازگرداند. این در حالی است که با توجه به مرگ متهم اصلی پرونده و درخواست اولیای دم مبنی بر دریافت دیه قرار شد از اموال اکبر خرمدین به خواهرش که مادر یکی از مقتولان است به میزان سهمش دیه پرداخت شود.
بر اساس این گزارش، عصر بیست و پنجم اردیبهشت امسال با کشف جسد بابک خرمدین کارگردان و مستند ساز معروف ماجرای قتل وی به دست پدر و مادرش فاش شد و در ادامه خیلی زود پلیس و بازپرس جنایی دریافتند اکبر خرمدین، پدر بابک 10 سال قبل دامادش فرامرز که خواهرزادهاش نیز بوده و سپس دخترش را کشته بود.با اعتراف متهمان، پسر و دختر دیگر اکبر از مجازات پدر و مادرشان رضایت دادند و از سویی برادر و خواهر فرامرز نیز از قصاص دایی خود گذشت کردند. از آنجایی که مادر فرامرز مشکل روحی داشت و نمیتوانست در این خصوص به خاطر کهولت سن و بیماری نظر بدهد، پرونده به مقامات عالی رتبه قضایی ارسال شد تا آنها در این خصوص نظر دهند که سرانجام رأی بر پرداخت دیه صادر شد.
نام مادر مقدس است به هر جانوری مادر نگویید
چرا در یک امر شنیه ایقدر با روح وروان مردم بازی میکنید اینها بایست بعنوان یک انگل ریشه کن شوند
شنیع.
الهههی!!! شش ماه زندان بوده خسته شده! شوووته کلا! تعطیله اونم رسمی!!
ب بهانه ترس از شوهر اعمال کثیف ایشون توجیح نمیشه و کاملا آگاهانه و با نیت خاصی با شوهرشون همکاری میکردند. واقعا تصور اینکه ب چه نحوی ب عنوان یک پدر و مادر فرزندانشون رو مثله میکردند قابل درک نیست
چقدر آدم بايد بي شرف باشه كه بگه ( از ترس شوهرم این کار را انجام میدادم تا مبادا سرنوشتی مشابه آنها برای من رقم بخورد. ) حرام زاده
چقدر بهانه الکی خاک توسرت تومار هم نیستی چه برسه مادر حیوان کثیف لایق مادر شدن نبودی
دیگه از این چیزها نزارین بابا اعصاب نداریم
نذارین،درسته از نگذارین میاد با دال ذال نه با ز
شما لیاقت بچه با وفایی مثل بابک رو نداشتین...میگه نقشه قتل بابک رو وقتی با پیگیری هاش فهمید فرامرز و آرزو رو کشتیم،کشیدیم....چطور تونستی وایسی تکه تکه شدن بابک رو ببینی تو که توی فیلم های بابک و در زندگی براش اسطوره بودی
اگر این پیرزن راست میگه،میتوانست بعد ازاولین قتل پلیس رو درجریان بذاره،یا قرص ها را درغذای شوهرش میریخت یالااقل به یکی از بستگان خبر میداد،یااگر مهر مادری تو دلش بود وقتی پسریاداماد یادخترش میخواست اون غذای مصموم روبخوره باهروسیله ای جلو اون رو میگرفت.فکر نکنم قدرت بدنی اون پیرمرد بیشتر ازداماد یا پسرش بود که این پیرزن ازترس جونش سکوت کنه گرچه مهرمادری اگر به قیمت جانش هم تمام بشه اجازه این جنایت رو نمیده،اونم نه یه جنایت که بلکه سه جنایت
چرا با بچه ها همدست نشده تا شوهرش را تحویل
بده
اگه آدم بودی! اگه یکم هم عاطفه مادری داشتی... ردی و نشونی یا مدرکی یواشکی برمیداشتی و تو اینهمه مدت میرفتی پیش پلیس شوهرتو لو میدادی... یعنی مادر انقد جون عزیزه ک بزاره بخاطر امنیت خودش بچه هاش یکی یکی سلاخی بشن؟؟؟ نخیر شما دوتا عین هم و در و تخته شده بودین... هردوتون برین بجهنم و خدا شمارو نیامرزه
جون خودت مهم بود یا فرزندت بی غیرت
نباید از انگلیس برمیگشت،به خاطر هیچی برگشت،چوب احساساتی بودن خودشو خورد دلتنگی برای خانواده برای کسانی که کمترین لیاقت رو داشتن...
... چه مظلوم نمایی هم میکنه... چطور تو اسانسور بچه تیکه پاره تو کشیدی با اون مرد خدا نشناست... چطور اجازه دادی به دختربچه تحاوز کنه؟؟؟... چرا دق نکردی و نمردی؟؟؟؟... اسم مادر رو کثیف کردی با اون ابگوشت پختنت... با اون قساوت قلبیت با اون زندگی و همراهیت با یه قاتل... چیزی جز خشم خدا واست آرزو نمیکنم...
ایکاش می گفت خیل خیلی شرمنده ام وپشیمانم وچطوراین کارهای وحشتناک راکرده ام خودم باورم نمی شود. ازخودم بدم می آیدورویم نمی شودبکویم من هم یک انسانم!!! کسانیراکه این دونفرکشته اندواعمال بعدازکشتنشان اصلاقابل دفاع نیست مقتولین مرغ وخروس وگوسفندنبودندوواقعاباورش خیلی سخت است که بافرزندان ودامادشان این کارکرده اند!! خدابه دل سیاه شیطان لعنت کندوتوفیقش راازسرمان کوتاه نکند. همه امی توانندکاریهایی انجام دهندکه حتی حیوانات هم چنان کارهایی نمی کنند! پناه برخداازمنمیت! خدایامارانیزازشرشیطان واعمال شیطانی محافظت بفرما. آمین یارب العالمین.