اتهام قتل به گردن پدر فراری

پسری که متهم است با همدستی پدرش مهمان خود را به قتل رسانده است، اتهام را به گردن پدرش انداخت.

اتهام قتل به گردن پدر فراری

سال‌۹۹ مأموران پلیس تهران از مرگ مشکوک مرد جوانی در یک منزل مسکونی در باقر‌آباد باخبر و راهی محل شدند.

وقتی مأموران در محل حاضر شدند با جسد مرد ۲۸‌ساله به نام هادی روبه‌رو شدند که بررسی‌های اولیه نشان می‌داد آن مرد بر اثر خوردن مشروب و قرص متادون اوردوز کرده و به کام مرگ رفته‌است. جسد به پزشکی قانونی فرستاده شد و تحقیقات در این زمینه آغاز شد. در روند تحقیقات مرد همسایه به عنوان مطلع مورد تحقیق قرار گرفت و در توضیح به مأموران گفت: «احمد و پسرش برکت سالهاست در همسایگی ما زندگی می‌کنند. مرد فوت شده را هم می‌شناختیم. او با پدر و پسر رفت و آمد زیادی داشت و بیشتر شب‌ها در خانه آن‌ها بود. شب حادثه مشغول خوردن شام بودیم که یکدفعه صدای احمد را شنیدیم.

او داخل کوچه آمده بود و درخواست کمک می‌کرد. سراسیمه به کوچه رفتیم که احمد گفت مهمانش حالش خوب نیست. همان موقع با اورژانس تماس گرفتیم، اما وقتی پزشکان هادی را معاینه کردند او فوت کرده‌بود. حالا از احمد خبری نیست و نمی‌دانیم چرا متواری است.»

تحقیقات ادامه داشت که کارشناسان پزشکی قانونی ادعای اوردوز را رد کردند و اعلام کردند هادی بر اثر مصرف قرص سیانور به کام مرگ رفته‌است. با اعلام این نظریه پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار قرار گرفت و تلاش برای یافتن احمد ادامه داشت، اما در جریان تحقیقات مشخص شد او از کشور خارج شده است و از او خبری نیست.

به این ترتیب پسر او به نام برکت بازداشت شد، اما قتل را انکار کرد و مدعی شد مقتول را نمی‌شناسد. با این ادعا، اما بررسی‌ها نشان داد پسر جوان با مقتول چندین بار همسفر بوده و با هم صمیمی بوده‌اند.

با به‌دست آمدن این اطلاعات پسر جوان بار دیگر بازجویی شد و گفت مقتول را می‌شناخت، اما مرتکب قتل نشده‌است. او گفت: «پدرم با هادی مشارکت کاری داشت و به هم پول قرض می‌دادند. من هم رابطه خوبی با هادی داشتم و در این مدت او به خانه ما رفت و آمد زیادی داشت و بیشتر شب‌ها در خانه ما می‌خوابید. من و هادی حتی چند بار با هم مسافرت رفته‌بودیم و ارتباط صمیمانه‌ای داشتیم.»

متهم ادامه داد: «مدتی بود پدرم با هادی به اختلاف خورده‌بود، اما من از مشکلی که بین آن‌ها پیش آمده‌بود اطلاعی نداشتم و پدرم نیز در این باره با من صحبتی نمی‌کرد فقط می‌دانستم اختلاف آن‌ها مالی است. آن شب هادی در خانه ما مهمان بود. بعد از خوردن شام برای خرید بیرون رفتم، اما وقتی به خانه برگشتم دیدم جسد هادی روی زمین افتاده‌است و پدرم سراسیمه از همسایه‌ها کمک می‌خواهد. علت را پرسیدم که گفت هادی در خوردن مشروب و قرص متادون زیاده روی کرده‌است و اوردوز کرده است. همان موقع اورژانس آمد ولی متوجه فرار پدرم نشدم. باور کنید نمی‌دانم کجاست و با او تماسی ندارم.»

با ثبت این اظهارات، از آنجایی‌که تلاش‌های پلیس برای یافتن احمد ناکام ماند کیفرخواست برای برکت و پدرش به اتهام مشارکت در قتل صادر و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

روز گذشته پرونده روی میز هیئت قضایی شعبه‌دهم دادگاه به ریاست قاضی رضایی قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند. سپس برکت در جایگاه ایستاد و با انکار جرمش گفت: «هادی سال‌ها با ما ارتباط دوستانه‌ای داشت و با من و پدرم خیلی صمیمی بود. قبول دارم بین او و پدرم اختلاف مالی وجود داشت، اما من در اختلاف آن‌ها دخالتی نداشتم و آن شب در خانه نبودم و برای خرید بیرون رفته‌بودم که حین برگشت متوجه فوت هادی شدم. حالا از پدرم خبری ندارم و تا حالا با من تماسی نداشته است. من در این حادثه بی‌تقصیرم و بی‌گناهم و احتمالاً پدرم قاتل است و از کشور گریخته است.»

در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

منبع: جوان آنلاین
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد