جزئیات اعدام پسر 25 ساله در زندان کرج
پسر جوان که حدود 3 سال قبل پس از ارتکاب قتل در یکی از بوستانهای کرج به قصاص محکوم شده بود، در ندامتگاه مرکزی کرج به دار مجازات آویخته شد.
اواسط شهریور سال 98 بود که پسر 22 سالهای برای ملاقات با نامزدش به یکی از بوستانهای شهر کرج رفت اما ناگهان چند پسر جوان راهش را سد کرده و به بهانه اینکه وی برای یک دختر مزاحمت ایجاد کرده با او درگیر شدند، اما در این درگیری پسر جوان با چاقویی که همراه داشت یکی از پسرها را به قتل رساند و فرار کرد.
با اعلام این خبر به پلیس بلافاصله تیم جنایی به بررسی ماجرا پرداخت و مشخص شد متهم به یکی از روستاهای اطراف چالوس فرار کرده و در یک کلبه جنگلی مخفی شده است.
بنابراین ردیابیها ادامه یافت و سرانجام پس از 10 روز کارآگاهان موفق به دستگیری متهم شدند.
وی که نخست منکر ارتکاب قتل بود وقتی خود را در برابر مدارک و شواهد پلیسی دید به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: روزی که من به پارک رفته بودم مقتول و دوستانش به تصور اینکه من روز قبل برای یک دختر مزاحمت ایجاد کردهام شروع به دعوا کردند در صورتی که من اصلاً کاری با آن دختر نداشتم. وقتی چند نفری روی سرم ریختند من هم به ناچار از خودم دفاع کردم.
در دادگاه چه گذشت؟
پس از اعترافات متهم، پرونده روی میز قضات شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز قرار گرفت و اولیای دم مقتول در ابتدای جلسه خواستار قصاص متهم شدند.
سپس پسر جوان پای میز محاکمه ایستاد و گفت: من قبول دارم که مرتکب قتل شدم اما باورکنید من دعوا را شروع نکردم آنها مقابلم ایستادند و با تهمت به من درگیری را آغاز کردند من هم که حسابی شوکه شده بودم برای دفاع از خودم دست به چاقو شدم اما حالا بشدت از این کارم پشیمان هستم.
در ادامه قاضی از متهم پرسید اگر قصد دعوا نداشتی چرا چاقو همراهت بود که متهم توضیح داد: من آشپز یک رستوران فست فود هستم و گاهی اوقات چاقو همراهم هست.
رئیس دادگاه همچنین درباره سابقه کیفری او پرسید که متهم گفت: من یک سابقه دعوا دارم آن هم به این خاطر بود که چند نفر به رستورانی که متعلق به مادربزرگم است آمده بودند و پس از خوردن غذا وقتی متوجه شدند صاحب رستوران یک پیرزن است میخواستند بدون پرداخت پول غذا و با زورگویی از آنجا بروند که من با آنها درگیر شدم، البته همین دعوا باعث شد که من به خاطر یک صورتحساب 50 هزارتومانی حدود 20 میلیون تومان دیه بدهم و سابقه دار شوم.
پس از پایان دفاعیات متهم و در حالی که او سعی داشت ثابت کند به خاطر دفاع از خودش مرتکب قتل شده اما در پایان جلسه دادگاه، قضات پس از شور حکم قصاص متهم را صادر کردند که مدتی بعد با تأیید حکم از سوی قضات دیوانعالی کشور وی در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
سرانجام پس از گذشت حدود 3 سال از این ماجرا، صبح یکشنبه پسر جوان برای اجرای حکم در ندامتگاه کرج پای چوبه دار رفت.
در آن لحظه بار دیگر هیأت صلح و سازش زندان تلاش خود را برای جلب رضایت خانواده مقتول به کار بستند تا شاید بتوانند در آخرین لحظات آنها را از اجرای حکم منصرف کنند اما خواهر و برادران مقتول گفتند: این پسر ضربه سنگینی به خانواده ما زد وقتی برادرم را کشت کمر پدر و مادرمان شکست.
روزی که مراسم تشییع برادرم را برگزار کردیم پدرم از شدت ناراحتی زیر تابوت برادرم سکته کرد و جان باخت، ما در دو روز پی در پی دو نفر از عزیزانمان را دفن کردیم و داغ سنگینی تا ابد بر دلمان مانده است بنابراین رضایت نمیدهیم.
بدین ترتیب با وجود تلاش فراوان پسر زندانی و اعضای هیأت صلح و سازش زندان، سرانجام حکم اجرا و پرونده این جنایت بسته شد.
خدا باعث و بانیان اشتباهات فاحش جوانان را نیامرزد
چرا نمی گویید مرد 25 ساله و می گویید پسر 25 ساله؟!! خوب شد نگفتید کودک 25 ساله!! امید است شیطنت رسانه ای پشت منظورتان نبوده باشد