قتل به خاطر متلک پرانی
مرد جوانی که به خاطر متلکپرانی مرد رهگذر را با شیشه نوشابه به قتل رسانده بود، دستگیر شد.
روز شنبه، دوم مهرماه امسال مأموران پلیس تهران از قتل مرد جوانی در خیابان کمیل باخبر و راهی محل شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند با جسد مرد ۳۴ ساله به نام یزدان روبهرو شدند که با ضربه شیشه شکسته کشته شده بود.
جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و یکی از شاهدان حادثه که در محل حضور داشت مورد تحقیق قرار گرفت. او در توضیح به مأموران گفت: «مشغول کاسبی بودم که متوجه درگیری دو مرد جوان شدم.
به خاطر سروصدا و فریاد آنها از مغازه بیرون رفتم. ناگهان متوجه شدم یکی از آنها در حالی که به شدت عصبانی بود شیشه نوشابه شکسته را به مقتول زد و فرار کرد. همراه دیگر افرادی که در آنجا حاضر بودند او را دنبال کردیم، اما موفق نشدیم آن مرد را بگیریم و فرار کرد.
همان موقع با اورژانس تماس گرفتیم، اما وقتی عوامل اورژانس آمدند کار از کار گذشته بود و مرد جوان بر اثر شدت خونریزی فوت کرده بود.»
بعد از این توضیحات، مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی عامل قتل آغاز کردند تا اینکه با رصد دوربینهای مداربسته در محل حادثه و چهرهنگاری در اداره پلیس، متهم شناسایی و بازداشت شد.
متهم که بیژن نام دارد ابتدا جرمش را انکار کرد، اما در بازجوییهای فنی به قتل اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: آن روز برای خرید به خیابان کمیل رفتم و در مسیر با مقتول روبهرو شدم. او را نمیشناختم و او هم مرا نمیشناخت. مقتول بیدلیل و بدون هیچ انگیزهای تا مرا دید متلک انداخت. علت را پرسیدم که شروع به تمسخر کرد. با این رفتار عصبانی شدم و با صدای بلند اعتراض کردم.
مقتول وقتی صدای مرا شنید فریاد کشید، سپس یک شیشه نوشابه به طرفم پرتاب کرد.
شیشه روی زمین افتاد و شکست. از شدت عصبانیت کنترل اعصابم را از دست دادم، سپس شیشه شکسته را از روی زمین برداشتم و به داخل بدن مقتول فرو بردم. همان موقع فرار کردم، اما پلیس مرا شناسایی و دستگیر کرد.
با اقرارهای متهم، پرونده برای بررسیهای بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس قرار گرفت.
متلک پرانی چه به مردان جوان و چه به زنان و دختران رهگذر از پیاده روها از عادات غلط جوانان لاابالی و اراذل و اوباش پرسه زن در سر کوچه ها در مناطق جنوبی نشین و فقیر نشین شهرها شده است! اگر هیچ واکنشی به فرد متلک کننده نشان ندهی او گستاخ تر و بی پرواتر می شود و اگر واکنش متناسب نشان بدهی اراذل و اوباش چند نفری می ریزند سرت و تو را می کشند و فرار می کنند!