ماجراهای زاهدان چگونه آغاز شد؟ / فرمانده اطلاعات استان چرا ترور شد؟
موضعگیری اولیه مولوی عبدالحمید با بیانیهای که روز گذشته درخصوص حوادث زاهدان صادر کرد تفاوتهایی دارد و اگرچه موضعگیری اولیه او درست و بهنفع آرامش فضا بود، اما موضعگیری بعدی او فایدهای در این راستا ندارد.
روز جمعه 8 مهرماه، مولوی عبدالحمید امام جماعت مسجد مکی زاهدان در اثنای خطبههای نماز جمعه خود مباحثی راجع به شایعات اخیر در استان سیستان و بلوچستان مطرح میکند؛ مباحثی راجع به ادعای تجاوز یک درجهدار نیروی انتظامی چابهار به دختر نوجوان، و جالب اینکه این موضوع از حدود 40 روز پیش از این ماجرا در استان سیستان و بلوچستان مطرح بود و مسئولان و نیروی انتظامی نیز بر «بررسی و رسیدگی به این شایعه» و در صورت واقعیت داشتن، برخورد با فرد خاطی، تأکید کرده بودند.
اینکه چرا این موضوع بهیکباره پس از 40 روز و بهصورت خاص آنهم در شرایطی که فتنه اخیر در حال فروکش بود، در نماز جمعه مطرح میشود جای بررسی دارد؛ اما بههرحال بعد از نماز، جمعی از مردم بهسمت برخی اماکن عمومی از جمله کلانتری حرکت میکنند و شعارهایی سر داده میشود.
در همین حین برخی افراد که میان جمع پنهان شده و احتمالاً از قبل برای چنین وضعیتی مهیا شده بودند، اقدام به سنگاندازی بهسمت کلانتری میکنند.
از سوی دیگر، در اقدامی عجیب، تروریستها و اغتشاشگران با یک دستگاه اتوبوس بهشیوه عملیاتهای انتحاری تروریستی با سرعت به کلانتری حملهور میشوند.
پس از دقایقی، خودروی پژو405 نیز در صحنه حضور مییابد و میان برخی افراد حاضر در صحنه اقدام به توزیع سلاح گرم میکند و همین مسائل و روشهای تروریستی موجب شکلگیری درگیریهایی میان نیروهای امنیتی و افراد مسلح حاضر در صحنه میشود.
بر این اساس برخی افراد حاضر در صحنه کشته میشوند و تعدادی از نیروهای انتظامی و امنیتی نیز به شهادت میرسند.
بلافاصله پس از شروع تیراندازیها، همان گروه ازپیشآماده، به بسیاری از اماکن عمومی و حتی محلهای خصوصی و مکانهای کسبوکار مردم حمله میکنند.
مراکز دولتی بسیاری از جمله فرمانداری و... مورد حمله قرار میگیرد و با خرابیهایی مواجه میشود.
در همین حین، همین عده، چند بانک و نیز پاساژ خرید را به آتش میکشند که موجب شکلگیری انزجار مردمی از آنان میشود.
سردار حمیدرضا هاشمی با نام مستعار سیدعلی موسوی، معاون اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان که در صحنه حضور داشته است با مشاهده آتشسوزی در یک درمانگاه و در شرایطی که چند زن و کودک داخل این درمانگاه در محاصره آتش درخواست کمک میکردند، تلاش میکند که برای بیرون آوردن آنان وارد درمانگاه شود، اما در همین اثنا، یکی از همان عوامل تروریستی که او را زیر نظر داشته است، با اسلحه تکتیراندازی او را هدف قرار میدهد.
در این حمله ناجوانمردانه، یک تیر به قلب و تیر دیگری به گلوی ایشان اصابت میکند. سردار حمیدرضا هاشمی به بیمارستان منتقل میشود اما بهدلیل شدت جراحات، همان شب به شهادت میرسد.
آنچنان که تسنیم پیشتر نیز اعلام کرد، با تلاش نیروهای امنیتی، عامل شهادت شهید هاشمی نیز به هلاکت میرسد.
با مشخص بودن صحنه، همان روز آقای مولوی عبدالحمید در گفتگویی با تلویزیون خواستار پایان یافتن این وضعیت میشود. او از مردم میخواهد که آرامش خود را حفظ کنند و هیچ تحریکی را از ناحیه دیگران نپذیرند. عبدالحمید تأکید میکند که مردم به شایعات توجه نکنند. او میگوید: دشمن از شرایط بحرانی سوءاستفاده میکند لذا مراقب باشید که به دشمنان قسمخورده این فرصت داده نشود که منطقه را متشنج کنند و برادرکشی راه بیندازند.
گروهک تروریستی جیشالعدل که یکی از پشتصحنههای اصلی ماجراست بلافاصله بعد از ماجرا، پیامی در این زمینه صادر و نیروهای نظامی و امنیتی را به برخورد شدیدتر تهدید میکند.
در همین حین، اخباری نیز به گوش میرسد که مولوی عبدالحمید با پیامهای فشارآمیز سنگینی از ناحیه برخی گروهها مواجه میشود، حتی در این حین شایعهای در شهر پراکنده میشود که پسر عبدالحمید نیز کشته شده است! این شایعه البته فوراً در خبرگزاری تسنیم و برخی دیگر از رسانهها تکذیب شد.
موضعگیری اولیه عبدالحمید با بیانیهای که روز گذشته صادر کرد تفاوتهایی دارد و اگرچه موضعگیری اولیه او درست و بهنفع آرامش فضا بود، اما موضعگیری بعدی او فایدهای در این راستا ندارد.
دروغ. از کشتار مردم بی دفاع دست بردارید
فرآیند بررسی چرا باید تا این اندازه طولانی باشد بعد ۴۰ روز براتون روشن نشده که تجاوزی صورت گرفته یا نه ، اگر با بی تفاوتی از کنار خطاها نگذریم فوری رسیدگی می شد و چنانچه خطایی صورت گرفته بود فرد خاطی رو مجازات می کردید دیوار بی اعتمادی بین مردم کشیده نمی شد
شماها همتون خوبید و بقیه اونایی که مخالف شماهستند بد
شما همه از ملائکه مقرب درگاه خداهستید و بقیه همه شیطان رجیم
انقدر خالی بستید و از خودتون به نیکی یاد کردید که واقعا باورتون شده کل دنیا بخاطر این انقلاب و علی الخصوص شما و بزرگتراتون خلق شده
حتی جرات بیان حقیقت رو هم ندارید هیچ
جرات شنیدن و قبول کردن مخفیانه رو هم ندارید
متاسفم براتون
لطفا زر مفت ممنوع
فقط دروغ میگویید مردم از دروغ خسته شده اند
حالا چند نفر رو کشتید نظام تغییر کرد؟؟؟؟
امان از راه بی راهه امان از سرو افتاده امان از این همه رهزن امان از این همه گرگ معصیت های بزررررگ