فرار پدر و پسر پس از قتل در سفره خانه سنتی
پدر و پسری که متهم هستند در جریان درگیری در یکی از سفرهخانههای سنتی تهران مرتکب قتل شدهاند، تحت تعقیب پلیس پایتخت قرار گرفتند.
ساعت ۲۱:۱۵ شامگاه یکشنبه ۲۴ مهر قاضی محمد وهابی، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران پلیس از قتل مرد جوانی در سفرهخانه سنتی نزدیکی خیابان آذربایجان باخبر و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی داخل سفرهخانه با جسد مرد ۳۱ سالهای به نام فرشاد روبهرو شد که با اصابت ضربه قمه به قتل رسیده بود.
بررسیهای مأموران پلیس نشان داد مقتول پسر صاحب سفرهخانه سنتی است که دقایقی قبل در درگیری با پدر و پسر دیگری داخل سفرهخانه به قتل میرسد. همچنین در این درگیری یکی از دوستانش که وکیل دادگستری است و پدرش نیز زخمی و راهی بیمارستان میشوند. از سوی دیگر بررسیهای دوربینهای مداربسته محل حادثه نشان داد پدر و پسری ساعتی قبل وارد سفرهخانه میشوند و با صاحب سفرهخانه مشاجره لفظی میکنند، سپس از سفرهخانه بیرون میروند، اما دقایقی بعد پدر و پسر در حالی که قمه و چاقو در دست دارند دوباره به سفرهخانه میآیند و درگیری مرگباری را رقم میزنند.
طلب خونین
مأموران پلیس در ادامه تحقیقات خود دریافتند این درگیری به خاطر اختلاف مالی رخ داده است و این پدر و پسر از پسر بزرگ صاحب سفرهخانه مبلغ یک میلیارد و ۸۰۰ هزار تومان طلب داشتند، اما وی مدتی بود متواری شده و بدهی خود را به طلبکار نداده است.
تیم جنایی در ادامه برای تحقیقات بیشتر به بیمارستان رفتند و از پدر مقتول تحقیق کردند. پدر مقتول در ادعایی گفت: «من، پدر و پسری را که امشب به محل کارم آمدند و پسرم را به قتل رساندند، نمیشناسم و فقط میدانم یکی از آنها اسمش بهروز است.
بهروز مدعی است که از پسر بزرگم طلب دارد، به همین خاطر هرچند وقت یکبار به سفرهخانه میآمد و سراغ پسر بزرگم را میگرفت، اما من از پسر بزرگم خبری ندارم، چون مدتی است به خانه رفت و آمد ندارد. بهروز همیشه مرا تهدید و وقتی هم به سفرهخانه میآمد به ما فحاشی میکرد.»
وی ادامه داد: «امشب پسر کوچکم فرشاد همراه دوست وکیلش داخل سفرهخانه بودند که بهروز و پسرش وارد سفرهخانه شدند. آنها سراغ پسر بزرگم را گرفتند و ما هم به آنها گفتیم از او خبری نداریم.
پدر و پسر شروع به فحاشی کردند و من از آنها خواستم محل کسب مرا ترک کنند، اما فایدهای نداشت و همچنان فحاشی میکردند که از آنها با تلفن همراهم فیلم گرفتم. دقایقی بعد آنها از سفرهخانه رفتند، اما لحظاتی بعد در حالی که هر دو قمه و چاقو به دست داشتند دوباره وارد سفرهخانه شدند.
آنها خیلی عصبانی بودند و به من، پسرم و دوستش حمله و همه ما را زخمی کردند، اما پسرم به خاطر شدت خونریزی فوت کرد. من عاملان قتل را نمیشناسم و آدرسی هم از آنها ندارم، اما پسر بزرگم کاملاً آنها را میشناسد.»
همزمان با ادامه انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی برای انجام آزمایشهای لازم، مأموران پلیس عاملان قتل را تحت تعقیب قرار دادند تا پس از بازداشت، زوایای پنهان این حادثه را برملا کنند.
تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.
برخی ها متأسفانه مسیر قانونی را برای وصول طلب مالی خود از بدهکار در پیش نمی گیرند و باعث اتفاقاتی می شوند که منجر به مرگ یک انسان و قصاص نفس خود می گردند.
طلبکاران حالا باید سه چهار میلیارد پول بدن تا بتواند رضایت بگیرند