قتل مرد مشهدی با آسفالت خیابان
مرد مشهدی که رفیقش را بر سر اختلافات مالی بهطرز فجیعی کشته بود، صحنه جنایتش را بازسازی کرد.
ماجرا روز چهاردهم اردیبهشت رخ داد.
«علی. ب» در پی ظن و گمان بیپایه و همچنین در پی اختلافهای مالی قبلی، پس از برداشتن یک تکه بزرگ از آسفالت خیابان که برای راهسازی کنده شده بود، ضربات مرگباری بر سر «محمدجواد. ک» که با هم رفیق بودند، زد و پس از اینکه نتوانست جسد را به چاه بیندازد با خودرو مقتول از محل حادثه گریخت. این متهم دیروز، ۲۵ روز پس از جنایت در خانه متروکه، با دستور قاضی صادق صفری، بازپرس جنایی، به محل جرم بازگشت و صحنه جنایت را بازسازی کرد.
مرد قد بلند لاغراندام در حالی که دست و پاهایش بسته بود با هدایت کارآگاهان پلیس آگاهی خراسانرضوی به خیابان شهید اندرزگو منتقل شد تا در یک خانه متروکه که پس از جنایت تا دیروز پلمب بود، تمام جزئیات و ابهامات موجود در پرونده را برطرف کند.
متهم با لباسهای آبی راهراه مخصوص زندانیان، انگار عجله داشت تا زودتر به زندان بازگردد. او جلوتر از همه به محل وقوع جنایت وارد شد. ظاهرا این محل یک مسافرخانه قدیمی و مخروبه بوده و چاهی وسط حیاط این مکان دیده میشد که مشخص شد نقش مهمی در پرونده داشته است.
رد خون خشک بر دیوار
«علی ب» پیش از اینکه بخواهد به پرسشهای مقام قضایی پاسخ دهد، اول به اتاقی سرک کشید که قتل در آنجا رخ داده بود. خون خشک زیادی روی بالش سفید چرکمُرد به چشم میآمد.
چند تکه موزاییک و چند تکه از آسفالت خیابان نیز در کنار گوشه اتاق افتاده بود و خون خشکشده بر دیوار نشان از اتفاقی هولناک در این اتاق ششمتری داشت.
متهم در برابر دوربین قوهقضاییه و پس از معرفی خود، در بیان انگیزه قتل بیان کرد که از محمدجواد یکونیم سال قبل، یک خودرو آریسان خریده است و از همانجا با هم رفیق شده و خریدوفروش خودرو داشتهاند.
مقتول در صحنهگردانی این رفاقت کوتاهمدت، علی را وادار کرده تا خانهاش در خیابان ابوطالب ۵۷ را به مبلغ ۴۵ میلیون تومان رهن به مدت سهسال در اختیار خانوادهاش بگذارد. قولنامهای نیز در این میان تنظیم میکنند.
بر سر خانه با هم اختلاف داشتیم
گرانشدن اجارهخانهها، موضوع اولیه اختلاف آنها میشود و علی که خودش جایی برای زندگی نداشته، از آنها میخواهد خانهاش را خالی کنند. وجود قولنامه سهساله باعث میشود تا آنها از خالیکردن خانه امتناع کنند. در ادامه نیز مقتول، همین خانه نیمهمتروکه (محل جنایت) را که دارای چندین اتاق کوچک است با حداقل وسایل پذیرایی در اختیارش میگذارد تا بهطور موقت در اینجا ساکن شود.
متهم به قتل که دو ماه در کمپ ترک اعتیاد بستری بوده و تازه بیرون آمده بود، در این خانه مستقر میشود و اول سراغ خودرو سمندی را میگیرد که پیش از رفتن به کمپ قرار بود بفروشند. محمدجواد مدعی میشود که این ماشین را ۸۰ میلیون تومان فروخته است، اما این اظهارات با صحبتهای محدثه، همسر موقت مقتول، همخوانی نداشته است و زن جوان مدعی بوده که ماشین را ۱۲۰ میلیون تومان فروخته است.
اول علی چاقو کشید
این موضوع، اختلاف آنها را بیشتر میکند تا جایی که چهاردهم اردیبهشت با هم به این خانه میآیند که دوباره اختلاف حساب و موضوع خانه ابوطالب به میان میآید. به گفته متهم، علی حال خوشی نداشته و تلوتلو میخورده است. با همین شرایط چاقو کشیده و ضربهای به دست علی و ضربه کوچکی به سینهاش میزند و همین موضوع موجب میشود تا متهم به قتل از کوره در برود و با عصبانیت با یک موزاییک، چند ضربه به سر مقتول بزند، ضرباتی که موجب گیجیاش شده و وسط اتاق روی بالش میافتد.
متهم با این ادعا که عصبانی بوده و خسته از دست کارهای رفیقش، اول محدثه را از خانه بیرون کرده و همینجا بوده که چشمش به آسفالتهای شکافتهشده در خیابان افتاده و یک تکه خیلی بزرگ را برداشته و وارد اتاق شده است.
میخواستم به چاه بیندازمش
او ابتدا روی تخت ایستاده و تکه آسفالت را بالا برده است، اما توان زدن نداشته است. در ادامه اقدام به پرتکردن تکه سنگین آسفالت روی سر مقتول کرده و چندبار هم اینکار را تکرار کرده است. وقتی که مطمئن شده محمدجواد کشته شده است، پاهایش را گرفته و درون حیاط کشیده تا در چاه بیندازد، اما دهانه کوچک چاه او را ناکام میگذارد.
متهم به قتل، سپس با برداشتن خودرو مقتول با این ادعا که به نام خودش بوده راهی جاده قوچان میشود، اما در جاده برای اینکه یک کبوتر را زیر نگیرد، ناگهان فرمان را چرخانده که خودرو واژگون میشود.
با حضور امدادگران اورژانس و پلیس در صحنه تصادف، او به بیمارستان منتقل و در ادامه دستگیر میشود.
متهم با اعلام اینکه هنگام جنایت پاک بوده و هیچ موادی مصرف نکرده است، اعلام کرد که از کردهاش پشیمان است. در ادامه قاضی صادق صفری، قاضی ویژه قتل، پایان بازسازی را اعلام کرد.