تعرض به دختر ۱۷ ساله در ویلای اجارهای
دختر نوجوان در دادگاه گفت: این پسر با بهانه ازدواج با من دوست شد و بعد به بهانه اینکه مرا به یک جشن تولد میبرد به خلوتگاه شیطانی خود که یک ویلای اجارهای بود برد و در آنجا به من تعرض کرد.
رسیدگی به این پرونده از یک ماه پیش از وقتی شروع شد که مادری همراه دخترش بیتا به پلیس آگاهی مراجعه کرد و از پسر جوانی به نام سهراب که دخترش را گرفتار نقشه شیطانیاش کرده بود شکایت کرد.
این مادر که نمیخواست باور کند دخترش در دام دسیسه شومی گرفتار شده است خواستار بازداشت این پسر و مجازات او شد.
وقتی با دستور قضایی تیمی از مأموران وارد عمل شدند طولی نکشید پلیس با تحقیقات فنی و اطلاعاتی پسر جوان را در عملیات پلیسی دستگیر کرد.
همزمان دختر جوان تحت تحقیق قرار گرفت و مأموران دریافتند او فریب چرب زبانیهای خواستگارش را خورده است و درحالی که نمیدانست چه توطئهای پیش رویش است پای در خلوتگاه او گذاشته است.
این پسر جوان که متهم بود به بیتا در یک ویلای اجارهای تعرض کرده است در دادگاه کیفری شعبه یکم پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه دادگاه قاضی پس از مطالعه پرونده و تکان دادن سرش از دختر جوان خواست در جایگاه قرار گیرد و ماجرا را تشریح کند.
بیتا که صدایش میلرزید در برابر قاضی دادگاه ایستاد و با نشانه گرفتن انگشت اشاره به سوی پسری که چند صندلی آن طرف تر نشسته بود و دستبند بر دستانش بود، گفت: این پسر زندگی من را سیاه کرد. او با بهانه ازدواج با من دوست شد و بعد به بهانه اینکه مرا به یک جشن تولد میبرد به خلوتگاه شیطانی خود که یک ویلای اجارهای بود برد و در آنجا به من تعرض کرد و حالا از او شکایت دارم.
درحالی که حرفهای دختر جوان به پایان نرسیده بود مادرش مدعی شد که این پسر دخترم را فریب داده و ربوده است.
آنگاه رئیس دادگاه پس از بررسی پیامکهای دختر و پسر جوان و عکسهایی که با هم داشتند به مادر دختر گفت چطور دختر شما قبل از آنکه شرعاً همسر این پسر جوان شود با او به سفرهای مختلف رفته و این عکسها را دارد....
سپس پسر جوان بهعنوان متهم در جایگاه محاکمه ایستاد و در دفاع از خودش گفت: آقای قاضی من قبول دارم با این دختر رابطه داشتم اما همه این رابطهها و دوستیها با خواسته خودش همراه بوده است و میدانم چرا او الان از من شکایت کرده است! من ابتدا قصد ازدواج داشتم اما وقتی دیدم او دختری است که براحتی با یک غریبه دوست میشود دیگر او را بهعنوان همسر قبول نداشتم و از وقتی قید ازدواج را زدم او و مادرش از من شکایت کردند.
وی گفت: ما با هم سفرها و تفریحات زیادی رفتیم جشن تولدی هم در کار نبود ویلای اجارهای برای این بود که من و بیتا آنجا کنار هم باشیم قبل از آن هم بارها گردش رفته بودیم اما وقتی نظرم درباره ازدواج عوض شد از من یک متجاوز ساختند درحالی که قبل از آن مرا پسر خوبی میدانستند و برای او میتوانستم شوهر خیلی مناسبی باشم.
قاضی با بررسی پرونده پزشکی قانونی و با توجه به قرائن و شواهدی که وجود داشت دستور بازداشت موقت متهم را صادر کرد تا با تحقیقات انجام شده، حکم صادر شود.
در پایان جلسه رئیس دادگاه خطاب به مادر و دختر جوان گفت: دوستیهای کاذب نتیجهای جز این ندارد؛ اگر رابطه مادر و دختری با دوستی همراه بود هرگز دخترتان سعی نمیکرد در خیابان دل به پسری ببندد که حالا زندگیاش اینطور تحت تأثیر قرار بگیرد.
دختران و پسران در خانواده مهمترین نیازی که دارند تأمین روابط عاطفی خانوادگی است. فقدان محبت و عشق بین والدین و فرزندان باعث میشود آنها در جایی دیگر از خانه و خانواده بهدنبال آن باشند که پیامدهای ناگواری به همراه خواهد داشت.
درابتدای جلسه دادگاه قاضی پس از مطالعه پرونده و تکان دادن سرش
چقدرباجزئیات!!!
وقتی ما فکر می کنیم که از خدا بهتر وبیشتر میفهمیم نتیجه ای جز این ندارد. دختر تباه شده و پسر هم زندانی..
زندگی منهای دین نتیجه اش زندگی حیوانی است محکوم به فناست.
سال قبل یک قاری قرآن در اندونزی به چند دختر تجاوز کرده بود اخلاقیات به تربیت نیاز داره نه به دین
مگه به خرجشون میره الان میان بهت کلی رای منفی میدن وقتی غربگداباشی غرب پرست باشی وبه تقلیدازغربی هاادعای آزادی ایناداشته باشی نتیجش میشه این بعدکه دچاراین حادثه هاشدن تازه یادشون می افته چه بلایی سرشون اومده اون موقع میشن مریم مقدس .همون غربی هاکه اسمشون بددررفته ازاین ایرانی های جوگیربهترن هنوز
آیا اون قاری قرآن احکام مردم نامحرم رعایت کرده بود و تجاوز کرده؟ شما در احکام نگاه حق نداری عمدا به زن بی حجاب نگاه کنی بعد کسی که این رو رعایت میکند می تواند تجاوز کند؟
شما عقل را نباید انکار کنی بالاترین مرجع تشخیص درست اول عقل است دین یک کتاب راهنماست ولی عقل است که کتاب را تحلیل میکند پس نباید دین را احساسی قبول داشت وبا احساس به آن عمل کرد وقتی یک آخوند خلاف میکند درصورتیکه تخصصش دین است نشان می دهد عقل را کنار گذاشته واحساس خود را ازدین به مرحله اجرا گذاشته
زورت به خانم 17ساله رسیده مردی بیا با من لواط کن
تو که به دنبال عشق وعاشقی بودی به جای شکایت از او می خواستی که با تو ازدواج کند وباید خدا را شکر کنی که تو را نکشته است . ضمنا دختران محترم کی می خواهند از این قبیل حوادث درس عبرت بگیرندو بی مطالعه وعلم پا به خلوتگاه مردان هوسران و پلید نگذارند!!!
آخرش معلوم نشد قاضی چ جرمی براش صادر میکنه
معمولا در خوشبینانه ترین حالت یک سال تبعید میدن
خب آیا این حکم عادلانه است
معلومه که پسره بعدها تعریف میکنه من چنین کردم و الان آزادم
پسرای دیگه هم میگن خب پس ما فعلا خوش میگذرونیم نهایتأ شکایت کنن یک سال تبعیدشو میکشیم
و با این قوانین ضعیف،، فساد و فحشا و از بین رفتن پاکدامنی دختران روز به روز افزایش پیدا میکنه
در جواب کربلایی چند میگیری شرفتو میفروشی
به نظرم باید هم دختر و هم پسر چند سال زندانی بشن تا درس عبرتی برای بقیه نوجوانان بشه که بدون اجازه خانواده هر غلطی رو انجام ندن و همچنین جریمه مالی شدید شوند
منتها جریمه مالی پسر بیشتر باشه تا بلافاصله بعد از زندان سراغ دختر دیگری با وعده ازدواج نره و اگر اینطور سختگیرانه قانون اجرا بشه هر کسی به خودش جرات نمیده با زندگی و آبروی خانواده دختر بازی کنه
گیرم دختر نادانه آیا باید با سرنوشت او بازی کرد؟؟
پسر از این طرف میره زندگی عادیشو از سر میگیره ولی دختر چی؟؟
چرا نمی خواهید قبول کنید ، دراکثر مواقع خود دختر می خواد گول بخوره و دقیقا با عواقبش اشناست ...
و اصلا نمیشه یک طرف رو مقصر دونست .
بااینکه خودم دخترم واقعادرست میگین تاخودت نخایی کسی جرات نداره بهت چپ نگاه کنه متاسفانه ساده لوحی بیدادمیکنه