سرقت 50 میلیاردی خدمتکار بعد از مرگ پیرزن
مرد خدمتکار وقتی متوجه شد پیرزن صاحبکارش فوت کرده 50 میلیارد تومان پول و طلا و جواهراتش را سرقت کرد
چند روز قبل، انتشار بوی تعفن از خانه پیرزن ثروتمند و تماس همسایههایش با پلیس راز مرگ وی در خانه ویلاییاش را فاش کرد.
وقتی مأموران به محل رفتند مشخص شد چند روز از مرگ وی میگذرد اما بههم ریختگی خانه و سرقت اموالش فرضیه یک جنایت را مطرح کرد.
بازپرس اکبر نظری قهرودی دستور تحقیقات برای شناسایی سارق اموال خانه پیرزن را صادر کرد.
در بررسیهای صورت گرفته و تحقیقات از همسایهها، مشخص شد که مردی به نام بهروز مدتی است که به عنوان خدمتکار به خانه این زن تنها رفت و آمد داشته است.
بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت بلافاصله دستور بازداشت مرد خدمتکار را صادر کرد و مأموران موفق به شناسایی و بازداشت بهروز شدند.
وی در تحقیقات اولیه به سرقت 50 میلیارد تومانی از خانه پیرزن ثروتمند اعتراف کرد و گفت: با پیرزن در بانک آشنا شدم که به من گفت تنها زندگی میکند و نیاز دارد شخصی کارهایش را انجام دهد و برای او خرید کند.
بعد از آن من خدمتکار پیرزن شدم و کارهایش را انجام میدادم و دستمزد کمی هم برای این کارها میگرفتم.
او ادامه داد: پیرزن وضع مالی خوبی داشت و همین مسأله باعث شد که وسوسه سرقت از خانهاش به جانم بیفتد.
با خودم گفتم در فرصتی مناسب طوری که پیرزن متوجه نشود از خانهاش سرقت میکنم. حدود 2 روز بود که با من تماس نگرفته بود فکر کردم شاید به سفر رفته است روز حادثه به خانه او رفتم و با کلیدی که داشتم وارد شدم اما ناگهان با جسد پیرزن در یکی از اتاقها مواجه شدم.
فکر کنم سکته کرده و مرده بود. اول ترسیدم اما بعد با خودم گفتم الان بهترین فرصت برای سرقت است. پیرزن کسی را نداشت و اگر تمام خانه را هم سرقت میکردم کسی متوجه نمیشد. به جست و جو پرداختم و 50 میلیارد تومان، طلا و دلار و سکه و جواهرات از خانه او پیدا کردم.
به غیر از آن اسناد و مدارک چندین ملک و زمین را هم به دست آوردم که میخواستم با کمک یک دفتر خانهدار آنها را به نام خودم بزنم.
اما در این میان همسر صیغهایام و برادرش از ماجرا باخبر شدند و مجبور شدم مقدار زیادی به آنها پول بدهم تا مرا لو ندهند.
با اعترافات مرد جوان به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت، همسر صیغهای و برادر او نیز بازداشت شدند گرچه آنها مدعی شدند در ماجرای سرقت نقشی ندارند.
پیر زن اقتصاد دان خوبی بوده همه ثروتش طلاو ملک و دلار آمریکا بوده نه تومان ایران ولی این احمق نوکرش دردش اصلا بلد هم نبوده نون بخوره رفته پیش زن صیغهایش همه رو لو داده تا اونم اینو تیغ بزنه
میخوام بگم هر چیزی لیاقت میخواد مفت و آسون نمیتونی به جایی برسید.
این همه جمع کن بعدش رها با یک کفن انسان میرود
پیر زنه اگه گناهکار باشه میره جهنم
با آتش دوزخ میشه همیشه همدم
اما اینو میدونم که جاش تو بهشه
اینو خدا از اول تو قلبش نوشته