متهم به قتل: پشیمان نیستم
مرد جوان که به اتهام قتل رئیس همسرش محاکمه میشد در جلسه دادگاه از کار خود ابراز پشیمانی نکرد.
رسیدگی به این پرونده از شهریور سال قبل با ناپدید شدن صاحب یک دفتر حقوقی در غرب تهران آغاز شد.
خانواده او وقتی به پلیس آگاهی رفتند در توضیح ماجرا گفتند: پسرمان سعید مثل هر روز ساعت 9 صبح از خانه خارج شد تا به دفترش برود اما پس از آن دیگر خبری از او نداریم.
چندباری با تلفن همراهش تماس گرفتیم که خاموش بود و تلفن دفترش را هم برنمیداشت. ابتدا فکر کردیم شاید در جلسه است اما وقتی شب به خانه برنگشت نگرانش شدیم و گفتیم شاید برایش اتفاقی افتاده باشد.
پس از اظهارات خانواده مرد 38 ساله، رسیدگی به این ماجرا در دستور کار پلیس قرار گرفت و سرانجام جسد سعید که با ضربههای چاقو به قتل رسیده بود در غرب تهران کشف شد.
جسد به دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس به دنبال ردی از عامل قتل موفق شد به مردی به نام شهرام برسد که آخرین بار با سعید تماس گرفته بود. بررسیها نشان میداد همسر شهرام منشی دفتر حقوقی سعید بوده است. بنابراین مأموران به سراغ این زوج رفتند ، طولی نکشید شهرام به قتل سعید اعتراف کرد. در بازرسی از خانه وی نیز یک قبضه کلت کمری پیدا شد.
با اعتراف صریح متهم و بازسازی صحنه جرم، برای مرد جوان کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند؛ پس از آن شهرام به جایگاه رفت و گفت: تا 6 ماه قبل در شهرستان زندگی میکردم اما وقتی با سمیرا آشنا شدم و او را به عقد موقت خودم درآوردم مدتی بعد سمیرا به من گفت یکی از دوستانش مردی را به او معرفی کرده که در تهران دفتر حقوقی دارد و به دنبال منشی میگردد.
وقتی قرار شد سمیرا در دفتر حقوقی کار کند به ناچار به تهران آمدیم. سعید به ظاهر آدم خوب و موجهی بود و وقتی دید ما جایی برای زندگی نداریم یکی از اتاقهای دفترش را خالی کرد و به ما اجازه داد تا در همان اتاق زندگی کنیم.
اما حدود یک ماه بعد در گوشی همسرم عکسهای او و سعید را در یک رستوران دیدم و شوکه شدم.
وقتی از سمیرا پرسیدم گفت یک قرار کاری بوده است. اما من آنها را زیر نظر گرفتم و بعد از چند روز متوجه شدم که با هم رابطه پنهانی دارند.
اینقدر عصبانی شدم که صبح روز حادثه قبل از اینکه سعید به دفتر کارش برود با او تماس گرفتم و قرار ملاقات گذاشتم.
بعد باهم به حاشیه یکی از اتوبانها در غرب تهران رفتیم و در آنجا عکسها و پیامکهایی را که برای سمیرا فرستاده بود نشانش دادم.
سعید با اینکه جا خورده بود اما منکر رابطه پنهانی شد و گفت سمیرا مثل خواهرش است و فقط میخواسته برای پیشرفتش به او کمک کند. وقتی میخواستم گوشی را از دستش بگیرم تا مدارکم را از بین نبرد مقاومت کرد و من هم با چاقو چند ضربهای به او زدم.
بعد کارت عابربانکش را برداشتم و یک اسلحه خریدم تا همسرم را هم بکشم اما دستگیر شدم. با این حال من از کاری که کردم پشیمان نیستم.
اگر زنده میماند بازهم او را میکشتم.
پس از پایان جلسه دادگاه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
وقتی شرع دستور میده که زن و مرد نامحرم حد و حدود را رعایت کنند برای این است که چنین جنایاتی صورت نگیرد. حضرت یوسف علیه السلام پس از آن اقدام بزرگ در نپذیرفتن درخواست زلیخا، هنوز هم خود را کاره ای نمی دانست و تنها رحم خداوند را دخیل دانسته اند:
وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ
و من نفس خود را تبرئه نمىكنم، چرا كه نفس قطعاً به بدى امر مىكند، مگر كسى را كه خدا رحم كند، زيرا پروردگار من آمرزنده مهربان است.
ولی در دوره و زمانه ما، هر آدمی ادعا می کند که از یوسف پیامبر بالاتر است و خطری او را تهدید نمی کند.
اگر راست گفته باشد باید اول همسرش را به درک می فرستاد قهرمان
افرین به تو شیر مرد ولی کار را ناتمام گذاشتی همسرا رو میکشتی
لعنت به هر چه رابطه نامشروع است.
دادگاه نباید این فرد با غیرت را محکوم کند بلکه همسر فاسد این فرد هم باید مجازات شود
دمش گرم.انقلابی و محکم و با شجاعت دزد ناموس خود را به درک واصل نمود.درود بر اسراییل
گر چه کشته میشی اما دمت گرم .تا هر تازه بدوران رسیده ای بخود اجازه ندهد با تکیه بر مال وجایگاهش هر چه را که هوس میکند بدست ارد .قانون که مرده بحمدلله .
چه غم انگیز خدا لعنت کند هوس ورابطه های پنهانی ای کاش دست به خ. ن الوده نمیشد چه سرنوشت بدی ایا سمیرا ارزشش رو داشت
خوبش کرده هیچ جهادی بالاتر از دفاع از ناموس نیست این جون ها نباید اعدام بشند چون انسان هستند و شرافت دارند
فرشید جان کجایی عزیزم؟ نظری نداری؟
با اینکه همیشه زیباترین زنان مجرد و متاهل خاطرخواه من بودند ولی من هیچوقت به عشقم خیانت نکردم. حالا با این نکته مشکلی داری؟ میدونم برات باورش غیرممکنه چون توی زندگیت چنین مواردی ندیدی و برات مثل یک داستان تخیلی هست
نه شما اشتباه کردی اگر به زور و اجبار به همسرت کاری کرده بود بله کار ت درست بوده اما همسر شما گناه کار بوده خیلی راحت همسرت را طلاق می دادی و تمام چرا اون بی گناه کشتی و اگر قرار بود کسی کشته شود همسرت بود نه آن بخت برگشته
قانون که به خیانت اهمیتی نمیده هر کسی ناموس پرست باشه کار این جوان رعنا رو تحسین میکنه افرین برتو ای جووان شیر مادر حلالت
دمشگرم عجب آدم غیذتمندیه، دقیقا برعکس مسئولین کشورمونه
به ولله من مجردم ولی هرگز از این کارنکردم شاید در موقعیتش قرار نگرفتم نمیدانم ولی هیچوقت بازن شوهردار،،،،، در هر صورت نباید اونو قصاص کرد باید زن رو سنگ سارش کرد ولی متاسفانه اگر کسی شکایت کنه تازه طرف محکوم بشه نهایتن سه ماه زندانی داره نمونش تو فامیل ماسه ماه پسر عموم به زندان افتاددر صورتی که باید دوطرف را سنگ سارا ش میکردندشوهره به قاضی گفت سیگارشو کنید قاضی گفت نصف مردم روبایداعدام کنیم کهبه خدایا به زمین چسبیدمملکتوزنا برداشته اکثرش هم اقتصادی است بر باعثش،،،،،،،