درخواست 4 خواهر و برادر برای قصاص پدر

مرد میانسال که به اتهام قتل همسرش یک بار به قصاص محکوم شده بود با نقض حکم از سوی دیوان عالی کشور در حالی بار دیگر پای میز محاکمه ایستاد که مدعی است عاشق همسرش بوده و به خاطر بیماری اعصاب ناخواسته دست به قتل زده است.

درخواست 4 خواهر و برادر برای قصاص پدر

مرد میانسالی که سال 1401 در خانه‌اش واقع در ورامین مرتکب قتل همسر 50 ساله‌اش شده است، برای محاکمه در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران از خود دفاع کرد. 4 فرزند این زوج وقتی به خانه رفته و جسد مادرشان را پیدا کردند در تماس با پلیس خواهان پیگیری ماجرا شدند و در همان ابتدا پدرشان را به عنوان تنها مظنون این جنایت به پلیس معرفی کردند.

فرزندان مقتول به تیم جنایی گفتند که پدر و مادرشان با هم اختلاف داشته و احتمال می‌دهند وی قاتل مادرشان باشد.
بدین ترتیب با دستگیری مرد میانسال وی به قتل اعتراف کرد.

متهم که با درخواست قصاص از سوی 4 فرزندش روبه‌رو است در تشریح ماجرا گفت: من همسرم را دوست داشتم و هیچ اختلافی با هم نداشتیم اما شب حادثه از دست رفتارش عصبانی شدم. من در حق همسرم خیلی خوبی کردم.
او حدود 2 سال قبل به بیماری سرطان مبتلا شد و من تمام وقت مثل یک پرستار از او مراقبت کردم.
 با اینکه خودم بیماری اعصاب و روان دارم اما همیشه مراقب او بودم. ما چهار فرزند داریم و زندگی خوبی داشتیم البته اختلاف و بحث و درگیری در هر خانه‌ای و بین هر زوجی وجود دارد، اما من عاشق همسر و فرزندانم بودم و دلیلی برای قتل او نداشتم.
پس از دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند و متهم را بر اساس شواهد و مدارک و درخواست اولیای دم که فرزندان مقتول بودند به قصاص محکوم کردند.
پس از صدور حکم، متهم به این رأی اعتراض کرد و با ارائه اسناد و مدارک پزشکی مدعی شد بیماری اعصاب و روان دارد و شب حادثه نتوانسته خودش را کنترل کند، بدین ترتیب خواهان بررسی دوباره پرونده‌اش شد.

قضات دیوان عالی کشور نیز با نقض حکم، بار دیگر پرونده را به شعبه 10 دادگاه کیفری فرستادند تا متهم دوباره محاکمه شود.
سرانجام مرد میانسال برای دومین بار پای میز محاکمه ایستاد و ضمن تشریح ماجرای قتل گفت: همان طور که قبلاً گفتم من عاشق همسرم بودم و حدود 2 سال از او که مبتلا به سرطان بود مراقبت و برای بهبودی‌اش خیلی هزینه کردم، اما شب حادثه وقتی به همسرم گفتم که مقداری پول به من قرض بده تا خرید کنم اصلاً توجهی نکرد و با گوشی تلفن همراهش سرگرم بود.
بار دیگر به او گفتم کارت بانکی‌ات را بده چون من پول ندارم اما او همچنان سرگرم گوشی‌اش بود و به من بی‌توجهی کرد، خیلی عصبانی شدم گوشی را از او گرفتم و گذاشتم زیر بالشتم و خوابیدم. نمی‌دانم چه مدت گذشت که ناگهان احساس کردم کسی بالای سرم ایستاده است.

وحشت زده چشمانم را باز کرد و دیدم همسرم با چاقو بالای سرم ایستاده، فکر کردم روح است و می‌خواهد مرا بکشد آنقدر ترسیده بودم که اصلاً فکر نکردم و فقط چاقو را از دستش گرفتم و با همان چاقو او را زدم.
یادم نمی‌آید چند ضربه زدم انگار دچار جنون شده بودم و نمی‌فهمیدم چه کار می‌کنم. الان هم خیلی پشیمانم و درخواست بخشش دارم.
با شنیدن آخرین دفاعیات متهم، قضات دادگاه بار دیگر برای صدور حکم مناسب وارد شور شدند.

منبع: ایران
کیف پول من

فروش همستر کامبت
کی بود می‌گفت پول نمیشه!

چیزی تا لیست شدن همستر نمانده، شما با طی کردن مراحل زیر می‌توانید ارز خود را از همه زودتر به فروش برسانید:

۱ - ثبت نام کنید و لینک رفرال خود را کپی کنید.
۲ - با لینک رفرال خود، دوستانتان را دعوت کنید.
۳ - به ازای دعوت از هر دوست، تون کوین رایگان دریافت کنید.
۴ - با دعوت از تعداد بیشتری از دوستان، شانس خود را برای برنده شدن در قرعه کشی کیف پول من بیشتر کنید.
۵ - پس از لیست شدن همستر، ارز خود را به راحتی نقد کنید.

لیست جوایز قرعه‌کشیemoji

آیفون ۱۶

اپل واچ سری ۱۰

پلی استیشن ۵

و ...

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 4
  • ناشناس
    8

    بدبخت پدر ! البته اینکاراین اقا جنایتکارانه بوده ومستحق مجازات می باشد اما اگر جای مادربا پدر عوض میشد بی شک فرزندان مقتول در همان ساعت اولیه رای به رضایت مادر می دادند. در جامعه کنونی ، پدر مظلوم ولع شده !!!

    نظرات شما -
    • ناشناس
      0

      مطلب بخوان اول ، ایشان خرج نداره پول زنه میداد ، به زور خواست پول بگیره زنش نداد ، چرا ؟ پولش کو چرا نداره ؟ پول زن می‌گرفت خرج چی می‌کرد فرزندان حتما چیزی میدانن که رضایت ندادن ، مگر میشه همه فرزندان خواستار اعدام پدر بدون دلیل

  • رابی
    2

    مرتیکه قاتل بیماری اعصاب داشتی می رفتی امین آباد می خوابیدی .هر کسی بیماری اعصاب داشته باشد باید زنش را به قتل برساند!
    الان بیشتر مردم ایران بیماری روانی و اعصاب دارند‌.دلیل نمی شود مرتکب قتل شوند.

  • نتلاتف
    2

    از پشت بوم یا بالکن مینداختیش پایین
    میگفتی که خودش مریض بود و خودش افتاد

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد