تله پلید زن جوان برای رانندهای که او را در خیابان تاریک سوار کرد
زن و مردی که مدعی اسبابکشی هستند پس از آنکه مورد ظن ماموران کلانتری قرار گرفتند معلوم شد سارق هستند.
ماموران پلیس پایتخت چندی پیش حین گشتزنی به زن و مرد جوانی مشکوک شدند که در حال انتقال وسایل خانهای ویلایی به یک خودروی پراید بودند. استفاده از پراید معمولی برای انتقال وسایل از خانهای ویلایی شک ماموران را برانگیخت. از سویی چهره زن و مرد آشفته به نظر میرسید و همین مساله این احتمال را در ذهن ماموران ایجاد کرد که آن زن و مرد در حال انتقال وسایل سرقتی هستند.
ماموران به سمت زن و مرد جوان رفتند و آنها مدعی شدند در حال انتقال وسایل خودشان هستند اما با توجه به مشکوک بودن ماجرا، پس از هماهنگیهای قضایی ماموران داخل ویلا رفتند و با خانهای به هم ریخته روبهرو شدند. در ادامه بررسی وضع خانه، ماموران در یکی از اتاقها، مرد جوانی را با دست و پای بسته و بیهوش دیدند. به این ترتیب، ماموران زوج جوان را دستگیر کردند و همزمان با اورژانس تماس گرفتند تا مرد جوان بیمارستان منتقل شود.
مرد جوان پس از به هوش آمدن و بهبودی در بیمارستان گفت: سوار خودروی شاسیبلندم در حال عبور از خیابان بودم که زن جوان را دیدم که کنار خیابان ایستاده بود.
از آنجا که هوا تاریک بود و در آن محدوده هم بعید میدانستم تاکسی گیرش بیاید، او را به عنوان مسافر سوار کردم. در مسیر به من گفت پرستار سالمندان است و دنبال کار میگردد. پس از آن بود که به او گفتم مادرم مریض است و او برای مراقبت از مادرم به خانه ما بیاید. او بلافاصله پذیرفت و قرار شد همان شب به خانه ما بیاید تا مادرم را ببیند اما مادرم به خانه برادرم رفته بود و من از این اتفاق بیخبر بودم.
شاکی ادامه داد: آن زن که خودش را شهلا معرفی کرد به خانهام آمد و برایش نوشیدنی آوردم و لحظاتی بعد برای آوردن وسایل پذیرایی به آشپزخانه رفتم. چند دقیقهای طول کشید و زمانی که برگشتم، نوشیدنیام را خوردم. بعد از آن بود که بیهوش شدم. زمانی که به هوش آمدم در بیمارستان بودم و فهمیدم شهلا سارق بوده و از جزئیات دیگر سرقت او خبری نداشتم.
بیشتر بدانید: فوت راننده نیسان در تونل توحید
با اظهارات مرد صاحبخانه و مدارک به دست آمده در تحقیقات میدانی، به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، متهمان در اختیار پلیس قرار داده شدند و تحقیقات از دو متهم ادامه دارد.
چه داستان جالبی این مرد سرهم کرده، یعنی من موندم چطور مراجع قضایی ما یک لحظه هم شک نمیکنند که ممکنه واسه کار دیگه این خانم سوار ماشین شاسی بلند شده رفته ویلا !
ساکت.
او پول دارد.
هشتاد میلیون انسان پاک و خیر تو این کشور زندگی می کنند ما خبر نداشتیم جوان اجرت با ..
البته نا گفته نماند مرد چوان هم بنظر میاد استخوان درد داشت که اون بلا بسرش آمده ..سوار کردن زن جوان از سر دلسوزی نبود
آخی ، نازی مامانش خانه نبوده آبمیوه خوردند . داداش راست بگو عیب نداره تو این شهر روزانه هزاران هزار اتفاق اینجوری میفته . ما رو اسنپ هم عکس مون رو میبینه سوار نمیکنه !
قصه همیشگی بند شل شلوار !
مرد صاحب خانه قصد ارتباط جنسی با زن سارق داشته حتماً
جدی میفرنایید؟؟؟؟؟؟
آره،فقط واسه مادر بیمارت،اوت خانم رو بردی خونه...
مدیونی اگه فکر دیگه ای بکنید
آره رفته بودی نصف شبی از خیابون خلوت برا مامانت پرستار آووردی و اینکارو روز قبل یا فرداش ننیتونستی انجام بدی ...ببین منه مهران خودم ختم عالمم و تو۴۸سالگی این راه رو که تو داری میری، ما ۲۰سال پیش دور برگردون دور زدیم اومدیم عمو🤣🤣🤣🤣🤣
🤣🤣🤣
وقتی مادرش خونه نبوده چه نیازی بوده که به خونه ببره و پذیرایی کنه میتونسته بگه زنه بره و یه روز دیگه بیاد که مادرش هم باشه
یه کرمی تو این ماجراست یا مرده دروغ میگه که به عنوان پرستار برده خونه مادرش یا کلا داستان زاده ذهن نویسنده برای ایجاد درس عبرته
ان شاء الله واقعیت همینه که این آقاهه گفته !!! خخخ
از داستانى كه مرد جوان سرهم كرد معلومه كه واقعيت چيز ديگه اى هست اما آبروى افراد مهمتره !!!
ظاهرا کرم از خود درخت بوده مرد شاسی بلند چگونه یک زن جوان را به خانه خالی میبرد و ازش پذیرایی میکند بنبراین حقش بوده که این بلا سرش بیاد و حیف که سارقین دستگیر شدن
داستان واقعی
با شاسی بلند دنبال پلنگ میگشتم پلنگ رو دیدم ترمز کرده و دندانهایم رو تیز و تیزتر کردم و .....تا رسیدیم ب خانه دیدم پلنگ مار از آب در آمد ...
ای شیطوووووون
آره جون بابات هوا تاریک بود تو هم گفتی بنده خدا تاکسی گیرش نمیاد بعد بردی ویلاتون مادرت رو نشون بدی از شانس مادرت هم اونجا نبود بعد تصمیم گرفتی ازش پذیرایی کنی چون گرسنه بوده بنده خدا .برو خودت رو سیاه کن ما خودمون ذغال فروشیم
🤫🤫🤫مایه داره طرف.
نمونه خوبی از تو نیکی کن و در دجله انداز/ که ایزد در بیابانت دهد باز!
به آنهایی که گفتند فلان بوده و فلان: آیا شما همه آنجا بودید و با چشم خودتان دیدید؟!!خودتان نشده یک بار دلتان به حال زن یا دختری تنها گوشه خیابان بسوزد؟! نشده تا کنون بار سنگین یک پیرزن را از خیابان رد کنید؟!!
وای که قانع شدم.
شما که راست میگید
جالب بود
چه آدم دلسوزی اصلن تابلو نیست
با شاسي بلند مسافركشي مي گردي ؟ هركسي خربزه ميخورد بايد پاي لرزش هم بشيند
بنده خدا به فکر شکم وزیر شکم بود خانم جوان هم بفکر خالی کردن خانه ! دست بالای دست زیاده
کلک راستشو نگفتیل
مشکل مال کارخونه تولید شاسی بلند و جدابیتش در شبه البته شیاطین در شب بیشتر فعالند و اب میوه و مسمومیت و سرقت را پیشنهاد میدند پس بهتره قبل از تاریکی برین یه جای امن و سوار شتسی هم بلند و هم کوتاه نشین
شانس آوردی بخاطر هوا و هوس نمردی بررسی نمایید ویلاها و شاسی بلند ها را از کجا آورده اند..