این زن 9 ماه شوهرش را فریب داد / راز شکم برآمده چه بود؟ + جزییات
زن 37 ساله برای جذب و حفظ شوهرش با حاملگی ساختگی به مدت 9 ماه شوهرش را فریب داد.
اخیرا یک زن 37 ساله کلمبیایی مردم کشورش را به دلیل نقش دروغین بارداریش شوکه کرد و با تعریف داستانی توضیح داد او همه ی این کارها را انجام داد تا همسرش متوجه چیزی نشود.
ویکتور ( شوهر این زن) با فرد دیگری ازدواج و دوباره جدا شده بود و دوباره به سراغ او آمده بود تا زندگی شان را ادامه دهند ، پس از مدت کوتاهی آنتونلا هم به دلیل اینکه او را جذب خود کند شروع به رفتار نمایشی کرد و ادعا کرد که باردار است.
آنتونلا در مصاحبه با روزنامه گفت:همه ی این ها نمایشی بود و من همه ی اینها را نقش بازی کردم بخاطر عشق، زیرا می ترسیدم که کسی را که به آن علاقه داشتم از دست بدهم، می ترسیدم که او با من نماند، به همین دلیل این کار را انجام دادم و مسئولیت کامل را به عهده می گیرم .
آنتونلا به خبرنگاران گفت : یک روز من به او گفتم باردار هستم و او معصومانه من را باور کرد عکس العمل مرد نسبت به اخباری مبنی بر اینکه او بالاخره پدر خواهد شد ، چنان شاد و پرنشاط بود که مدام می گفت این خبر از نظر روانی بر او تاثیر گذاشته بود. خوشحالی در چشمانش، صدایش زمانی که او را مامان صدا می زد، همه واقعیت را به نقطه ای تغییر داد حتی با وجود اینکه می دانست این بارداری ساختگی است، شروع به تجربه نشانه های عجیب و غریب کرد.
آنتونلا مدعی است :صادقانه بگویم، همه چیز مثل یک بارداری روانی بود و وقتی اتفاق می افتد، شکم شما بزرگ تر می شود،من احساس سرگیجه و تهوع می کردم، احساس می کردم بچه تکان می خورد گاهی هوس چیزی می کردم .
این جایی است که داستان عجیب و غریب می شود. طبق برخی منابع، آنتونلا همسر و بقیه را با قرار دادن بالش زیر لباس هایش فریب داد و آن را با لباس های ژنده پر کرد تا به نظر برسد که در حال رشد است.
مادر ویکتور می گفت :او شکم داشت، کوچک بود، اما هرگز سوظنی ایجاد نکرد چون واقعا شکمش از قبل بزرگتر شده بود. او گفت:ما هرگز به هیچ چیز مشکوک نبودیم، اگر چه شکم او کوچک بود، برخی زنان باردار، شکم های بزرگ ندارند ، بنابراین ما فکر نمی کردیم هر چیزی عجیب باشد .
با این حال، آنتونلااخیرا گفته است هرگز از بالش یا چیز دیگری برای بزرگ کردن شکمش استفاده نکرده است . او ادعا می کند که نمی تواند مدت زیادی همسرش را گول بزند. به هر حال، آن ها هم بستر بودند و همسرش اغلب شکم او را لمس می کرد اما او پذیرفت که ویکتور و دو خانواده را با قرارهای دکتر قلابی و حتی مدرک جعلی از دوران بارداری اش، مانند سونوگرافیدانلود شده از اینترنت ، فریب داده است.
این زن 37 ساله اعتراف کرد:هنگامی که ملاقات های پزشکی داشتم ، در حقیقت معاینه عمومی می شدم نه چک آپ بارداری اما همیشه بهانه ای برای نیامدن همسرم داشتم، به او می گفتم نگران نباش با خواهرم خواهم رفت به هر حال، این نمایش مضحک در طول نه ماه انجام شد و دوستان و خانواده برای جشن تولد ، کودک ویکتور آماده شده بودند. اما وقتی تاریخ زایمان نزدیک شد ، شروع به طرحی برای پایان دادن به دروغش کرد و برای همین صبح خانه اش را ترک کرد تا خواهرش را ببیند و یک گهواره، پوشک و چیزهای دیگر برای کودک بخرد چراکه بعد از آن روز، او قرار بود زایمان کند.
او قرار زایمان را تنظیم نکرده بود و بعدا ادعا کرد که توسط مردان نقاب دار دزدیده شد که او را در خودروی انداختن و اعضای بدن کودکش را دزدیدند و پس از آزاد شدنش او به ویکتور (شوهرش) زنگ زد تا برای کمک به او به آدرسی که می گوید برود و ویکتور زمانی که به آنجا رسید از او پرسید چه بلایی سر بچه آمده است، و زنی که 9 ماه ادای باردار بودن را دراورده بود به او گفت که نوزادشان توسط قاچاقچیان اعضا دزدیده شده بودند .
با وجود امتناع او از اینکه به بیمارستان برود ویکتور او را به اداره پلیس برد او همچنین به پلیس در مورد این جنایت اطلاع داد. عملیاتی برای دستگیری قاچاقچیان کودک در حال انجام بود و کارکنان بیمارستان برای کمک به مادر بیچاره تلاش می کردند. بعد از یک معاینه ساده بیمارستانی همه شروع به شک و تردید کردند چراکه بررسی ها نشان داد که این زن هیچ زایمانی با سزارین انجام نداده است. یک آزمایش خون هیچ اثری از داروهای مسکن در بدن او نشان نداد و هیچ مدرکی دال بر اینکه او اصلا باردار بوده است در خون او دیده نشد.
زن رفت و سونوگرافی هایی که از اینترنت گرفته بود را نشان داد به سادگی آن را تغییر و همسر احساساتیش را فریب داد . اما پلیس گفت آزمایشات بیمارستان نشان می دهد اواصلا باردار نبوده است.
بعد از صحبت با پزشکان و پلیس، ویکتور از آنتونلا خواست حقیقت را به او بگوید چراکه او دیگر نمی توانست دروغ بگوید. زن با چشم گریان به خبرنگار در ادامه گفت:ویکتور از من خواهش کرد که حقیقت را به او بگویم نمی توانم در چشمان او نگاه کنم وقتی به خانه رسیدم همه چیز را به او گفتم. من به او گفتم که چه کرده ام، در مورد نا امنی، ترس هایم، عشقم و او در پاسخ به من گفت:تو با احساسات من بازی کردی ولی حتی اگر باردار نباشی من تو را ترک نخواهم کرد، چون دوستت دارم.
آنتونلا اقرار می کند که ویکتور از آنچه شنید صدمه دید و به او گفت برای بهبودی از شوک اخیر کمی فاصله بگیرند اما او گفت آن ها هنوز با هم هستند و هر روز صحبت می کنند. این زن در حال حاضر تحت نظر یک روانشناس است تا با عواقب نمایشی که برای مدت طولانی سر و کار داشته مقابله کند.
منبع: رکنا
1696