آیا ازدواج از روی ترحم و دلسوزی صحیح است؟
گاهی فرد با این که از نظر قلبی و عقلی تمایلی برای ادامه یک رابطه ندارد، ولی احساساتی از جمله احساس گناه، ترحم و دلسوزی باعث میشود به یک رابطه اشتباه ادامه داده و در نهایت کارش به ازدواج از روی ترحم و دلسوزی ختم شود.
در یک ازدواج مناسب، دو نفر میتوانند یکدیگر را برای رسیدن به اهداف و موفقیت حمایت کنند، شریک شدن در موفقیت یکدیگر، زن و شوهر را به هم نزدیکتر کرده و باعث تقویت ارتباط بین آنها میشود.
اگر دلیل مناسبی برای ازدواج داشته باشید و شریک زندگیتان را درست انتخاب کنید، ازدواج میتواند سکوی پرتاب شما باشد یک ازدواج مناسب بهترین فرصت برای موفقیت زوجین است.
ولی اگر دلیل مناسبی برای ازدواج نداشته باشید و ناسنجیده وارد زندگی مشترک شوید احتمال این که تعارضات زندگیتان بیشتر شده و مشکلی به مشکلات زندگیتان افزوده شود بیشتر است.
دلایل درست برای ازدواج کردن
ازدواج کردن صرفا به یک دلیل نمیتواند سرانجام خوشایندی داشته باشد مثلا اگر صرفا برای رفع نیاز جنسی ازدواج کنید بعد از ۱ سال که قلیان هورمونی شما به تعادل برسد مشکلاتتان شروع خواهد شد. یا اگر صرفا به دلیل رفع تنهایی ازدواج کنید ممکن است با فردی وارد زندگی مشترک شوید که هدف مشخصی ندارد، زندگی با چنین فردی خوشایند نیست، اگر دیگری را به اجبار همراه خودتان کنید نمیتوانید سفر دلنشینی با هم داشته باشد، بنابراین برای این که ازدواج درستی داشته باشید باید در فرد مقابل دنبال ویژگیهای متعددی باشید و دلیل درستی برای ازدواج با او داشته باشید.
مصاحبت و همراهی در سفر زندگی
عشق و صمیمیت
داشتن حمایت برای رشد و بالندگی: اگر در ازدواج فقط به فکر رشد و موفقیت خودتان باشید، ازدواج بقای رضایت بخشی نخواهد داشت، ولی شریک شدن در موفقیتهای هم و حمایت صمیمانه از یکدیگر میتواند باعث تقویت و ثبات ازدواج شما شود.
داشتن شریک جسی: ازدواج یک رابطه متعهدانه و مشروع برای بروز هیجانات و رفتارهای جنسی است، ولی اگر ارتباط جنسی تنها دلیل ازدو شما باشد معمولا با ازدواج موفقی روبرو نخواهید شد.
امکان فرزند آوری: یکی از دلایل مهم برای ازدواج فرزندآوری است، تربیت فرزند وظیفهای سخت و اغلب دلسرد کننده و از سویی دیگر بسیار رضایت بخش است.
به همین دلیل همه نمیتواند پدر و مادر خوبی شوند. تولد فرزند در یک ازدواج میتواند تاثیر مثبت یا منفی یا حتی مخرب داشتهب اشید.
زوجهایی میتوانند فرزندانشان را با موفقیت بزرگ کنده که انسجام خوبی بین خودشان ایجاد کرده باشند.
دلایل اشتباه برای ازدواج
شورش علیه والدین
جستجوی استقلال
التیام شکست رابطه قبلی
فشار خانواده یا اجتماع
ازدواج اجباری
دلایل اقتصادی
نیاز جنسی
تنهایی و استیصال
احساس گناه، دلسوزی و ترحم
احساس کمبود
ازدواجی که قولش از کودکی داده شده
ازدواج از روی ترحم و دلسوزی و احساس گناه
برخی افراد متاسفانه در یک رابطه نسبت به ترک کردن یا پاسخ منفی دادن به طرف مقابل، احساس گناه میکنند و از روی ترحم و دلسوزی با او ازدواج میکنند.
احساس ترحم یا احساس گناه به هر علتی که باشد، یک دلیل کاملا اشتباه برای ازدواج است.
در رابطهای که به دلیل ترحم و دلسوزی شکل گرفته همیشه یک نفر مجبور به تحمل شرایط سخت و آسیبهای متعدد شده و در واقع فدای طرف مقابل میشود. نکته جالب اینجاست که رابطه و ازدواج از روی دلسوزی معمولا سرانجام خوبی ندارد.
علت تمایل به ازدواج از روی دلسوزی
معمولا افرادی که درگیر ازدواج از روی دلسوزی میشوند از نظر روانی آسیب دیده اند. کودک درون آسیب دیده یا ضمیر ناخودآگاهشان که در گذشته دچار آسیبهای روانی شده است باعث تمایل فرد به داشتن رابطه ترحم آمیز و از سر دلسوزی میشود.
از جمله:
مهمترین و رایجترین دلیل این است که خودتان را دوست ندارید و حاضر نیستید برای خودتان کاری انجام دهید و از یک رابطه سمی و از روی ترحم خارج شوید.
هنوز در خیالات دوران کودکی سیر میکنید و میخواهید کارهای نیمه تمام کودکی را، به اتمام برسانید.
کودک درون شما که روزی دلش میخواست پدر، مادر یا یکی از بستگانتان را نجات دهد، ولی موفق نبود، حال در حال هدایت شماست.
چون نجات دهندهای برای شما نیامده تصمیم گرفته اید خودتان نقش ناجی را ایفا کنید.
شاید نیاز به حس برتر بودن، مهم بودن و قوی بدون دارید و این گونه به خواستتان میرسید.
اطلاعات و اعتماد به نفس کمی برای برقراری رابطه دارید و برخورد با افراد درمانده برایتان راحت است و فقط کافیست برایشان دلسوزی کنید.
رابطه شما تحت تاثیر ضمین ناخودآگاهتا است و به احتمال زیاد عشق را با ترحم اشتباه گرفته اید.
اگر درگیر رابطههایی از سر ترحم و دلسوزی میشوید بهتر است برای درمان و پی بردن به علت زمینهای مشکل خود با یک مشاور صحبت کرده و مشکل خود را به صورت ریشهای حل کنید.
علایم رابطه از روی ترحم
میتوانید با چند سوال ساده به مشکل خود پی ببرید.
آیا در رابطه نقش دایه مهربانتر از مادر را بازی میکنید؟
آیا برای تغییر مسیر زندگی یا نجات فرد مقابل با او وارد رابطه شده اید؟
نجات دهنده بودن حس زیبا و خوشایندی است، ولی اگر فقط به این دلیل که دیگری را نجات بدهید یا دلتان برای شرایط او سوخته، وارد رابطه شوید نمیتوانید به یک رابطه رضایت بخش برسید.
چطور مانع ازدواج از روی ترحم شویم؟
برای این که به دلیل ترحم و دلسوزی به کسی پاسخ مثبت ندهید باید به صورت منطقی با خودتان خلوت کنید و در صورت نیاز با یک مشاور مجرب صحبت کنید تا شما را از یک اشتباه خانمان سوز نجات دهد.
شما مسئول مشکلات دیگران نیستید، شما آن مشکلات را بوجود نیاورده اید پس نمیتوانید با ازدواج با فرد مقابل مشکلات او را حل کنید.
اگر نامزد یا شریک عاطفی شما مشکلات روانی یا افسردگی دارد و خودش برای درمان یا کنار آمدن با آنها توانایی لازم را ندارد یا تلاشی نمیکند مسلما شما هم نمیتوانید مشکلات او را حل کنید و باید از او بخواهید برای درمان از یک متخصص کمک بگیرد.
درست است که بعد از ازدواج، زوجین باید در خوشی و ناخوشی کنار یکدیگر باشند، ولی اگر دلیل ازدواجتان همراهی در مشکلات طرف مقابل باشد یعنی یک تصمیم کاملا اشتباه گرفته اید.
زندگی با کسی که نمیتواند از عهده مشکلاتش بربیاید و همیشه نیز به یک تکیه گاه دارد خیلی زودتر از آنکه فکرش را بکنید شما را دلزده و فرسوده خواهد کرد.
شما در مدت زمانی کوتاه تبدیل به یک فرد افسرده خواهید شد که دیگر انرژیای برای خودش و روحیهای برای شاد زیستن ندارد.
شما در این رابطه مجبور خواهید شد تمام انرژی و وجود خود را صرف شریک زندگیتان کنید.
بدون تو نمیتوانم زندگی کنم
اگر به صورت منطقی به این نتیجه رسیده اید که شما زوج مناسبی برای هم نیستید، اجازه ندهید دلسوزی، ترحم یا احساس گناه باعث ادامه دار شدن رابطه و در نهایت ازدواج از روی ترحم شود.
در زندگی یک فرد سالم، ارتباط عاطفی فقط یک جنبه زندگی است و با از بین رفتن این رابطه، دلایل و روشهای دیگری برای ادامه زندگی پیدا خواهد کرد. اگر میخواهید رابطه تان را تمام کنید و نامزدتان به شما میگوید نمیتواند زندگی را بدون شما ادامه دهد، نباید خودتان را مقصر بدانید.
شکست عاطفی برای هم سخت است، ولی افرادی که از نظر روحی سالم باشند میتوانند ناراحت و دلتنگیها را مدیریت کنند و بعد از مدتی عزاداری برای از دست دادن رابطه، دوباره زندگیشان را بسازند.
کسی که باعث میشود شما به دلیل دلسوزی و احساس گناه او را ترک نکنید، عاشق شما نیست بلکه خلاهای احساسی اش را با شما پر کرده است به همین دلیل تا این حد احساس نیاز و وابستگی دارد.
چنین فردی حتی با وجود یک فرشته نجات هم نمیتواند خودش را نجات دهد. این افراد معمولا همیسه دلیلی برای ناراحتی و ناامیدی دارند و با حل هر مشکل، دلیلی دیگر برای ابراز ناتوانی و ناامیدی پیدا میکنند.
عواقب ازدواج از روی ترحم
زمانی که از روز ترحم با کسی ازدواج میکنید و به او محبت میکنید در طول زمان خودتان را فراموش کرده و در واقع خودتان را فدای طرف مقابل میکند.
در رابطه شما، وابستگی جای عشق و دلبستگی را میگیرد.
استقلال شخصیتی و عزت نفستان از بین میرود.
از نظر روحی شکسته و آسیب پذیر میشوید.
احتمال مواجه شدن با قدرنشناسی، کم محلی همسر و افسردگی در شما بالا میرود.
به جای داشتن نقش همسر، شما نقش پدر یا مادر دوم در رابطه را ایفا میکنید.
داشتن نقش والد در یک رابطه باعث میشود که بعد از اتمام هیجانات اول زندگی، عقدههای کودکی طرف مقابل سر باز کرده و در عی ناباوری شما را نادیده گرفته یا حتی طرد کند.
هر چه میزان ترحم و دلسوزی شما نسبت به همسرتان بیشتر باشد با قدرنشناسی و رفتارهای زننده تری روبرو میشوید که در نهایت باعث احساس تنفر و باخت در شما میشود.
حتی با وجود تنفر در صورتی که تصمیم به ترک او بگیرید دچار احساس گناه خواهید شد.
همیشه نگران این هستید که در صورتی که ترکش کنید، نه تنها در وظیفه خود برای نجاتش شکست خورده اید بلکه ممکن است صدمات بیشتری به او وارد کنید.
این مشکلات میتواند به قدری روی روان شما تاثیر بگذارد که روابط موثر و موفق اجتماعی خود را از دست بدهید.
منبع: تابناک باتو
68