توانایی نه شنیدن
تا به حال به نه شنیدن و علل آن اندیشیده اید؟ آخرین باری که کسی پاسخ نه به درخواست شما داده را به خاطر دارید؟ چه حسی به شما دست داد؟ به نظرتان نه شنیدن اصلا فایده ای هم می تواند داشته باشد؟
شاید برایتان جالب باشد بگویم به همان اندازه که مهارت جرأتمندی و نه گفتن اهمیت بسیاری در زندگی ما انسان ها دارد توانایی نه شنیدن هم اهمیت زیادی دارد.
بعضی افراد هستند که نه شنیدن آن ها را برآشفته و عصبانی می کند به گونه ای که حتی به طرف مقابل توهین می کنند یا از او کینه به دل می گیرند و تا سال های سال آن پاسخ نه را فراموش نمی کنند.
اول اجازه دهید ببینیم در چه موقعیت هایی ممکن است نه بشنویم:
روابط عاطفی
ما از اوایل کودکی در معرض نه شنیدن از کسانی هستیم که رابطه ی عاطفی با آن ها داریم. از کسی که درخواست دوستی ما را در کودکی رد می کند تا کسی که به درخواست ازدواج ما در جوانی نه می گوید.
روابط خانوادگی و فامیلی
این روابط مهد پاسخ های نه هستند. احتمالاً همگی ما انسان ها اولین پاسخ های نه را از والدین ، اعضای خانواده و فامیل شنیده ایم در پاسخ به درخواست نیازهای اولیه گرفته تا مساعدت در شرایط بحرانی زندگی.
روابط کاری
زمانی که انسان ها به سن ورود به دنیای کسب و کار می رسند مسیر جدیدی رو به رویشان گشوده می شود که ممکن است پر از پاسخ نه باشد و این "نه" ها می تواند به درخواست کار در محل های کار باشد یا درخواست مرخصی یا اضافه حقوق و یا تغییر موقعیت شغلی در محل کار.
روابط اجتماعی
همه ما مدام در معرض تعاملات اجتماعی قرار داریم و هر چه میزان این تعاملات بیشتر باشد احتمال شنیدن پاسخ نه نیز بیشتر می شود از صف نانوایی گرفته تا درخواست کمک موقع سوانح. چرا نه می شنویم؟
تفکرات ما با شخص مقابل همسو نیست: در اغلب موارد می تواند در محیط های کاری اتفاق بیفتد به ویژه در مورد درخواست کار و به این معناست که توانمندی های ما با آن چه محیط کار می خواهد همخوانی ندارد.
درخواست ما غیرمنطقی است: گاهی درخواستی که ما ازدیگران داریم اصلا با منطق سازگار نیست برای مثال اینکه هر روز از خواهر خود بخواهیم مراقب فرزند ما باشد تا ما در منزل خود استراحت کنیم یا اینکه به همسایه ی خود بگوییم در منزل خود راه نرود تا صدای قدمهایش را در طبقه پایین نشنویم.
قبول درخواست ما ممکن است به دیگران آسیب برساند: در این جا مثال جالبی به ذهنم می رسد روزی کودکی در مهد گریه می کرده وقتی علتش را جویا می شوند می گوید دوستم اجازه نمی دهد او را بزنم!. شرایط همیشه به این میزان روشن و ساده نیست ولی گاهی اوقات قبول درخواست ما عواقب ناخوشایندی برای طرف مقابل به دنبال دارد.
درخواست ما با منافع دیگران در تضاد است: تصور کنید من از دوستی درخواست دارم مرا با نفر سومی آشنا کند جهت برقراری ارتباط کاری ولی او مدام این کار را به تأخیر می اندازد. احتمال اینکه با این کار منافع خودش در ارتباط با آن شخص به خطر بیفتد وجود دارد.
پذیرش درخواست ما باب میل طرف مقابل نیست: گاهی هیچ کدام از موارد بالا در مورد ما صدق نمی کند ولی به هر دلیلی طرف مقابل ما دوست ندارد درخواستمان را قبول کند.
حال می خواهم به راهکارهایی بپردازم که توانایی نه شنیدن در شما را تقویت کند:
پاسخ نه را حق بدیهی دیگران بدانید: افراد میتوانند دیدگاههای متفاوتی داشته باشند؛ خانوادهتان، همکارتان و دوستانتان حق این را دارند که به درخواست شما نه بگویند و این موضوع ارتباطی با ارزشمندی شما ندارد. از سویی باید به این فکر کنید که آیا واقعاً مسئلهای که بر آن پافشاری میکنید، اهمیت زیادی دارد؟ چه پیامی پشت جواب منفی که به شما داده شده، نهفته است؟ آیا پیام این است که شما در مسیر اشتباهی هستید؟ آیا مسئله این است که شما درک درستی از موقعیت ندارید؟ رسیدن به پاسخ این سوالات میتواند در بلوغ و رشد شخصیتتان تاثیر زیادی داشته باشد و شما را در سطح بالاتری قرار دهد.
پاسخ نه را شکست تلقی نکنید: شکست ، بیشتر به معنای نرسیدن به اهداف و ناکامی است درحالی که نه شنیدن بخشی از مسیر دستیابی به اهداف است. پس باید طرز فکرتان را در این خصوص تغییر دهید.
نه شنیدن را فرصتی برای تغییر استراتژی ببینید: ممکن است شما دارای یک کسبوکاری باشید که در تماسهای تلفنی بازاریابی بیش از حد طبیعی پاسخ نه از مشتری میشنوید. در این حالت شما فرصت این را دارید که استراتژی خود را برای کلماتی که به کار میبرید و یا خدماتی که ارائه میدهید تغییر دهید. گاهی اوقات نیز پاسخ نه شنیدن میتواند منجر به این شود که شما روش خود را تغییر دهید. با بررسی خدمات خود و پیشنهادهایی که ارائه میدهید متوجه میشوید که چرا پاسخ نه دریافت میکنید.
نه شنیدن را فرصتی برای شناخت نقاط ضعف خود تلقی کنید: زمانی که شما بارها و بارها برای درخواستی واحد ، پاسخ نه می شنوید بهتر است برگردید و به خودتان و درخواستتان دقیقتر نگاه کنید شاید مساله ای در شما و یا درخواست شما وجود دارد و اصرار شما در شنیدن پاسخ مثبت به دلیل لجاجت شماست.
نه شنیدن را روشی برای افزایش خلاقیت خود در نظر بگیرید: زمانی که شما از یک روش خاص به جواب نرسید میتوانید برای رسیدن به هدفتان راههای مختلف را امتحان کنید و خلاقیت خود را به کار بیندازید. بسیاری از نوآوریها بعد از شکستهای پی در پی به وقوع پیوستهاند. البته این موضوع در سطح دیگری نیز قابل بررسی است. به طور مثال اگر شخص نزدیک به شما حرفهایتان را نمیپذیرد، میتوانید از راههای دیگر و با خلاقیت و کسب مهارت او را متوجه نقطه نظر خود بکنید.
پاسخ نه را در اصطلاح " به خود نگیرید": اکثر داستانهای جذاب معمولا با یک نه شروع میشوند، البته بدترین خاطرات نیز همینطور. گاهی لازم است تا ما پاسخ نه بشنویم تا توانمندی ها و استعدادهایمان شکوفا شود . حتما شنیده اید که محرومیت ها باعث شکوفایی استعداد انسان هاست و پاسخ نه آغازی است برای محرومیت ها و بستگی دارد نگرش شما چگونه باشد.
بر ترس خود از نه شنیدن فائق بیایید: ترس میتواند ما را مجبور به اجتناب از موقعیتهای مختلف کند. درست است که اجتناب میتواند ما را از رنجهای احتمالی مصون نگه دارد اما ما نباید فراموش کنیم که این اجتناب به معنی از دسترفتن فرصتهای مختلف نیز هست. ما برای ادامه زندگی و بقای خود نیازمند رابطههای مختلف هستیم. از رابطههای کاری و تحصیلی گرفته تا رابطههای نزدیکتر و صمیمیتر. نه شنیدن به ویژه در روابط صمیمی، حس طرد شدن به ما می دهد این حس که تو به اندازه کافی خوب و دوست داشتنی نیستی.در واقع این مکالمات درونی خودویرانگرند که نه شنیدن را تا این حد برای ما سخت میکنند.
هنگامی که ما از دیگران نه میشنویم به عوامل خارجی تاثیرگذار بر آن نه نمیاندیشیم و فوراً آن نه را به بیارزشی خود ربط میدهیم اما باید بدانیم که دیگران به دلایل زیادی ممکن است به ما نه بگویند و لزوماً قصدی برای تحقیر و بیتوجهی به ما را ندارند.
برای مثال ممکن است که یک دوست دعوت ما به یک شام را رد کند، این رد کردن میتواند دلایل زیادی از جمله مشغلهها و درگیریهای شخصی وی داشته باشد و لزوماً به بیارزشی و یا دوستداشتنی نبودن ما ربطی ندارد.
اجازه ندهید که تصویر ایده آلی که از دیگران دارید شما را سرخورده کند. ما معمولاً با نگاهی تند و انتقادی به خود مینگریم اما تصویر ایده آلی از دیگران را در ذهن داریم. اما ما باید بدانیم که دیگران نیز مانند ما خلأها و مشکلات و نقصهای خود را دارند و ما نباید اجازه دهیم که نه شنیدن از آنها ما را سرخورده کند.
در واقع مهمترین اصل در این باره این است که ما تصویر واقعبینانهای از دیگران را در ذهن داشته باشیم و بدانیم که آنها نیز مثل ما پر از تاریکیها و ضعفهای مختلفاند.
از سویی دیگر زمانی که ما بدانیم کسانی که به ما نه می گویند، خودشان نیز پر از ضعف و خلأ هستند می توانیم کمی مهربانانهتر با خود برخورد کنیم و از خود تخریبی و خودسرزنش گری دست برداریم.