۹ عادت غلط که موجب ناخوشنودی در زندگی میشود
انسانها در زندگی خود همواره به دنبال شاد بودن و احساس خشنودی و رضایت از زندگی هستند. به دست آوردن این احساس به کسب مهارتهایی در زندگی نیاز دارد که میتواند با شرایط مادی فرد ارتباطی نداشته باشد.
میتوان گفت تمام کارهایی که یک فرد در زندگی اش انجام میدهد، برای به دست آوردن احساس شادی، سعادت و رضایت است؛ اما همواره توصیف شادی و رضایتمندی میتواند دشوار باشد. انسان همواره در تلاش برای شاد زیستن یا در حالت شادی باقی ماندن است. ما دست به هر کاری میزنیم تا لحظاتی کوتاه از ناخوشنودی دور شویم و احساس شادی و رضایت و سعادت داشته باشیم. اما واقعا شادی به چه معناست؟ چه تعریف مشخص و دقیقی میتوان برای خوشنودی یا ناخوشنودی ارائه داد؟
ممکن است فکر کنید موقعیتها و شرایط زندگی کمترین ارتباط را با حس شادی دارند. شادی نوعی حس است. طبق بررسیهای انجام شده احساس شادی الزاما با شرایط مادی زندگی رابطه تنگاتنگی ندارد. شخصی که درآمد سالانه بالای ۱۰ میلیون دلار دارد، نسبت به کارمندانی که برایش کار میکنند، به مقدار جزئیتری شاد است.
شاد بودن مسئلهای است که تحت کنترل شماست. شادی محصول عادتهای شما و نگرشتان نسبت به زندگی است. پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا که در مورد احساس خوشنودی تحقیق میکنند، دریافتهاند که عوامل ژنتیکی و شرایط مادی زندگی فقط ۵۰ درصد در شادی نقش دارند، این یعنی ۵۰ درصد بقیه مربوط به خود فرد میشود.
احساس ناخوشنودی میتواند با یک اتفاق ناگهانی در فرد ایجاد شود؛ به این معنا که به شکل ناگهانی رویدادی خلاف انتظار رخ بدهد یا کاری خلاف عادتهای فرد صورت بگیرد و احساس ناخوشنودی در شخص ایجاد شود. بهتر است روی عادتهای خود نظارت دقیقتری داشته باشید تا به دلیل یک عادت نادرست مرتب در دام ناخوشنودی گرفتار نشوید.
۱ - عادتِ سرکوب احساسات در خود
یکی از برداشتهای غلط در مورد هوش هیجانی یا EQ بالا این است که احساسات خود را نشان ندهیم و آنها را درون خودمان حبس کنیم، به معنای دیگر حسمان را سرکوب کنیم. افرادی که هوش هیجانی یا EQ بالایی دارند، در واقع به احساسات خود احترام میگذارند. آنها جزء آن دسته از افراد نیستند که احساسات خود را نشان ندهند؛ بلکه سعی میکنند با وجود ابراز احساسات هیجان زده نشوند و کارهای غیرعقلانی انجام ندهند. آنها در واقع پذیرای احساساتشان هستند و به طور منطقی رفتار میکنند، نه اینکه احساساتشان را سرکوب کنند. تنها با پذیرش تمام و کمال احساساتتان است که میتوانید آنها را در مسیری قرار بدهید که شما را به اهدافتان برساند.
۲ - وابستگی بیش از حد به تکنولوژی
هر فرد سزاوار فرصتی است که هرچه میخواهد، در تلویزیون تماشا کند یا هرچه میخواهد با استفاده از آمازون کیندل کتاب بخواند. سوال اساسی این است که واقعا چه میزان از ساعات شبانه روزتان متصل به تکنولوژی (بازیهای آنلاین، تلویزیون، کامپیوتر، تلفن و تبلت) هستید؟ تقاوتی ندارد که با استفاده از تکنولوژی احساس خوبی به شما دست بدهد یا حس کرختی داشته باشید، مسئله بر سر عادت به استفاده مداوم از تکنولوژی است که یک عادت نادرست است. عادت به استفاده از تکنولوژی معمولا به خاطر فرار از واقعیتهای ناخوشایند زندگی است. یک تله که سبب گرفتاری بزرگتری برای شما میشود.
۳ – صرف زمان بیش از حد
معمولا افرادی که در فقر شدید زندگی میکنند، برای به دست آوردن پول بیشتر زمان بیشتری را در این باب صرف میکنند و استدلال فرد این میشود که پول میتواند برای او خوشبختی بیاورد. تحقیقات فراوانی وجود دارد که نشان میدهد چیزهای مادی نمیتواند افراد را خوشحال کند. برای نمونه هنگامی که شما در تلاش برای به دست آوردن چیزهای مادی هستید، حتما بهای گزافی را بابت از دست دادن سلامتی، خوشحالی، حضور در کنار خانواده و دوستان یا شوق و ذوق زندگیتان پرداخت میکنید. زمانی که به هدف مادی خود دست مییابید، ممکن است پس از مدتی حس ناامیدی و ناخشنودی را تجربه کنید؛ بنابراین عادت به تقلای بیش از حد برای به دست آوردن هر چیزی را از خود دور کنید تا بابت به دست نیاوردن خیلی چیزها احساس ناخوشنودی به شما دست ندهد.
۴ - انتظار برای آینده
اینکه مدام به خودتان بگویید من در آینده «زمانی که فلان چیز را به دست بیاورم، خوشحال خواهم بود» عادتی است که ناخوشنودی را در زمان حال برای شما به همراه میآورد. سعی کنید خوشحالی در زمان حال را برای آیندهای که معلوم نیست چه اتفاقی بیفتد، از دست ندهید؛ زیرا هیچ اعتباری وجود ندارد که آیا خوشحالی شما در آینده در گرو به دست آوردن آن چیز هست یا خیر. در عوض سعی کنید روی خوشحال بودن در هر لحظهای که در آن هستید، تمرکز کنید و زمان حال را قربانی آینده نکنید. همین حالا خوشحال باشید.
۵- جنگ با تغییرات
تغییرات در زندگی بخش اجتنابناپذیری از زندگی هر فرد است. بپذیرید که همیشه هیچ چیز ثابت نیست. افرادی که با تغییرات زندگیشان میجنگند، به این دلیل است که میخواهند کنترل همه امورات و مسائل زندگی را در دست بگیرند. اگر با تغییراتی که در زندگی رخ میدهد بجنگید، سبب میشوید تا کنترل شرایط زندگی برایتان سختتر شود؛ زیرا مانع میشوید که از موانع عبور کنید و همگام با تغییراتی که رخ میدهند، حرکت کنید و زندگیتان را بهبود ببخشید.
راه حل این است که خودتان را برای هرگونه تغییر آماده کنید. زندگی یک بازی از قبل نوشته شده است و قابل حدس زدن نیست. میتوانید مسائل را پیشبینی کنید که پیامد یک تغییر مشخص چه خواهد بود؛ سپس خودتان را برای مواجه شدن با آن آماده کنید. اولین قدم این است که بپذیرید حتی پایدارترین شرایط و حقایق قطعی زندگی نیز همیشه تحت کنترل شما نیست، آدمها تغییر میکنند، کسب و کارها نوسانات خود را تجربه میکنند و همه چیز برای همیشه ثابت نمیماند. ممکن است با پذیرش یک تغییر در حال تجربه یک حس منفی مانند حس ترس، شوکه شدن و ناامیدی باشید؛ اما به طور منطقیتری میتوانید روی راهحلها تمرکز کنید.
۶ – بد بینی
هیچ چیز به اندازه نگرش منفی موجب حس ناخوشنودی در شما نمیشود. بدبین بودن یا منفینگری باعث ایجاد مشکلات عدیدهای میشود. اول سبب میشود زندگی برای خود فرد سختتر شود. با داشتن یک نگرش منفی احتمال اینکه اتفاقهای منفی رخ بدهند، افزایش مییابد. معمولا افراد با نگرش منفی از منطق به دور هستند. خودتان را مجبور کنید تا به حقایق نگاه کنید، آنگاه خواهید دید خیلی چیزها آنقدرها هم که فکر میکردید، بد نیستند.
۷ - چشم و همچشمی
حسادت دشمن حس رضایتمندی و خوشحالی است. در صورتی که مرتب خودتان را با دیگران مقایسه میکنید، باید بدانید اکنون وقت آن است که دست از این عادت اشتباه بردارید. پژوهشگران در یک تحقیق جالب به این نتیجه رسیدهاند که بسیاری از افراد ادعا میکنند با این مسئله که درآمد کمتری داشته باشند، مشکلی ندارند، به شرطی که سایر افراد نیز درآمد مشابه آنها را داشته باشند. مراقب چنین طرز تفکری باشید؛ زیرا این شیوه فکری نشان میدهد که شما چشم و همچشمی میکنید و در نتیجه آن از زندگی خود ناراضی خواهید شد.
۸- جلوگیری از ارتقا یافتن
از آنجا که افراد ناراضی معمولا بدبین هستند و همیشه این احساس را دارند که بر زندگی خود کنترلی ندارند؛ بنابراین نه قدمی بر میدارند و نه خودشان را آماده میکنند تا در آینده به آنچه میخواهند، برسند. چنین افرادی به جای تعیین هدف تنها منتظرند ببینند در زندگی برای آنها چه چیزی اتفاق میافتد. میتوانید اهداف مشخصی را برای خودتان تعیین کنید و برای دستیابی به آنها کوشش کنید و آمادگیهای لازم را به دست بیاورید.
۹- دوری از جمع
هنگامی که احساس ناخوشنودی میکنید، معمولا تمایل دارید تنها باشید و از جمع دور بمانید که یک اشتباه بزرگ است. اگر در جمعی که چندان هم از آن لذت نمیبرید، حضور داشته باشید، برای روحیهتان بهتر خواهد بود. زمانی که احساس میکنید غیر اجتماعی شدهاید، همان زمانی است که باید به خودتان فشار بیاورید و وارد اجتماع شوید، آنگاه تفاوت را در روحیه خود حس خواهید کرد.
به طور کلی تغییر عادتهای بد قدیمی به عادتهای جدید و خوب که باعث خوشنودی بیشتری در شما میشوند، یکی از بهترین خوبیهایی است که میتوانید در حق خودتان انجام بدهید. کنترل داشتن روی شادی سبب میشود افرادی که در اطراف شما حضور دارند؛ نیز تحت تاثیر انرژی شاد شما قرار بگیرند و شاد باشند.