روانشناسی سلامت، سلامتی را ارتقا می دهد
روانشناسی سلامت به مطالعه فرایندهای رفتاری و روانشناختی در هنگام سلامت، بیماری مراقبت از سلامتی میپردازد. این علم بیان میکند که چگونه عوامل رفتاری، فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی باعث سلامت یا بیماری جسمی میگردند. در حقیقت این شاخه از علم شامل مطالعات بین سه رشته پزشکی، تغذیه و جامعهشناسی میباشد.
روانشناسی سلامت به عنوان گرایش بین رشتهای از روانشناسی و پزشکی شناخته میشود. روانشناسی سلامت – بالینی به مطالعه فرایند رفتاری و روانشناختی در هنگام سلامت، بیماری و مراقبت سلامت میپردازد. این علم در این خصوص بحث میکند که چطور عوامل رفتاری و روانشناختی و فرهنگی باعث سلامت یا بیماری جسمی میشوند.
همانطور که استرس میتواند بر سلامت جسم آسیب برسند عوامل رفتاری مانند مصرف مشروبات الکلی و کشیدن سیگار نیز میتواند بر سلامت جسم تأثیر بگذارند انجمن روانشناسی آمریکا تعریف کوتاهی از این رشته دارد: رویکرد زیستی – روانی – اجتماعی.
روانشناسی سلامت چیست؟
روانشناسی سلامت به مطالعه عوامل رفتاری و ذهنی که در ایجاد، گسترش و درمان بیماریهای جسمی مؤثرند میپردازند. سلامت مهمترین مسئله بشریت است؛ زیرا با مرگ و زندگی مرتبط است. بنا بر تعریف سازمان بهداشت جهانی (who) سلامت یعنی حالت خوببودن کامل فرد از لحاظ جسمی، روانی و اجتماعی است و نه صرفاً به معنای عدم ابتلا به بیماری یا ناتوانی. در این تعریف سلامت صرفاً جسمی نیست؛ بلکه آحاد روانی و اجتماعی را نیز در بردارد.
سلامتی روان میتواند زندگی روزمره، روابط اجتماعی و سلامتی جسمی را تحتتأثیر خود قرار دهد. در صورت داشتن روانی سالم، فرد از زندگی خود لذت میبرد و در برابر مسئولیتها و مشکلات زندگی تابآوری بیشتری خواهد داشت.
عواملی که در روانشناسی سلامت تاثیر گذار هستند
تعریف سلامت روان
بهطورکلی میتوان گفت سلامت روان یعنی شناخت تواناییهای فردی، کنارآمدن با استرسهای روزمره، انجام دادن کار مفید و سازنده و در نهایت با جامعه تعامل برقرار کردن میباشد. یعنی فرد توانایی آن را دارد که با دیگران ارتباط برقرار کند و از زندگی خود لذت ببرد.
سلامت روان شامل رفاه عاطفی، روانی و اجتماعی ما میشود. این سلامتی بر نحوه احساس، رفتار و تفکر ما تأثیر مستقیمی دارد و باعث میشود با دیگران ارتباط برقرار کنیم و انتخابهای سالمی داشته باشیم. ضمناً در نحوه مدیریت استرس به ما کمک مینماید.
مشاوره با روانشناس سلامت می تواند باعث کنترل بیماری گردد
عوامل مؤثر بر سلامت روان
سلامت روان چیزی بالاتر از نبود بیماری روانی است. هر فردی زندگی را از دریچه نگاه خود میکند. توانایی کنار آمدن باتجربههای منفی و اتفاقات نه چندان خوب از فردی به فرد دیگر متفاوت است. در ادامه مقاله روانشناسی سلامت برخی از عوامل روانی تأثیرگذار را بررسی میکنیم.
1. عزت نفس: عزت نفس یعنی تصویر مثبت از خود داشتن و احساس ارزشمندی کردن. افرادی که عزت نفس بالایی دارند دارای دیدگاه مثبتی در زندگی هستند و اکثر اوقات از خود راضی میباشند.
2. احساس دوست داشته شدن: در صورتی که باور داشته باشید دیگران شما را دوست دارند به احتمال زیاد احساس امنیت و آرامش و راحتی بیشتری خواهید کرد و توانایی برقراری ارتباط بهتر و روابط مثبتتر با دیگران را خواهید داشت.
3. اعتماد به نفس: همواره باید تلاش کنید تا ویژگیهای منحصر به فردی خود را کشف نمایید. در این صورت اعتماد به نفس بیشتری برای مقابله با چالشها و خطرات خواهید داشت. افرادی که دارای اعتماد به نفس بالایی هستند تمایل به داشتن نگرش مثبت به زندگی، زندگی شاد و مثمرثمر دارند.
4. فروپاشی یا از دست دادن خانواده: همواره جدایی یا از دست دادن والدین بسیار دردناک میباشد. اما راههایی برای کنار آمدن و سازگاری با تغییرات ایجاد شده بسیار حیاتی است. چگونگی کنترل غم و اندوه از دست دادن عزیزان میتواند در سالهای آینده بر زندگی افراد تأثیرگذار باشد.
5. رفتار بد: وقتی افراد ناراضی و ناراحت هستند، ناراحتی خود را با رفتارهایی مانند پرخاشگری، خشونت، دزدی، دروغ گفتن، آسیب رساندن به خود و یا دیگران به نمایش میگذارند. اگر چنین رفتارهایی به صورت مدام و جدی تکرار شوند ممکن است فرد در سلامت روانی خود دچار اختلال گردد. در این صورت نیاز به مشاوره و روان درمانی دارد.
6. ابتلا به بیماری های سخت: در نظر داشته باشید که گاهی بیماریهایی مانند سرطان، دیابت، دردهای مزمن، نقص مادرزادی یا سوءمصرف مواد مخدر باعث به وجود آمدن استرس، افسردگی و اضطراب در فرد میشوند. این بیماریها اغلب منجر به ضعیف شدن سلامت روان فرد شده و گاهی بیماریهای روحی در اشخاص به وجود میآورد. در چنین مواردی بهترین درمان، بازیابی سلامت روانی و بهبود آن است.
7. سوابق خانوادگی و ژنتیکی: NIMH نشان میدهد که سابقه خانوادگی و ژنتیکی فرد میتواند در ابتلا به بیماریهای روانی تأثیرگذار باشد؛ زیرا گونههای ژنی خاص باعث میشوند که فرد در معرض خطر بیشتری باشد. البته داشتن ژن مرتبط با یک اختلال روانی مانند افسردگی، دلیلی بر ایجاد یک بیماری روانی نیست. همچنین ممکن است افرادی در خانواده خود سابقه مشکلات روانی نداشته باشند؛ اما خود فرد از این بیماری رنج ببرد.
8. سو استفادهکردن: سوءاستفاده جسمی، جنسی، روانی یا کلامی باعث عصبانیت، انزوا، عدم اعتمادبهنفس، عدم عزت نفس و افسردگی در فرد گردد. زیرا سوءاستفاده قابل تحمل نیست. برای درمان این افراد باید از آنها مراقبت کرد و احساس امنیت و اعتماد به دیگران را در آنها پرورش داد در صورتی که سو استفاده به موقع کشف شود میتوان امیدوار بود که فرد به حالت روحی سالم برگردد و از اختلالات روانی جدی او جلوگیری شود.
مثبت اندیشی راهی برای درمان اختلالات روانی
چه زمانی بیمار باید به روانشناس سلامت مراجعه کند؟
بهطورکلی زمانی که فرد متوجه شود که بیماری جسمی وی با تغییرات روانی مانند افزایش اضطراب، استرس و یا افسردگی تحت تأثیر قرار میگیرد و به تنهایی قادر به کنار آمدن و حل این مسائل نیست و ممکن است به خود و دیگران آسیبی برساند نیاز به مشاوره با روانشناسی سلامت دارد در زیر به برخی از این موارد اشاره میکنیم.
• غرقشدن در کارهای زیاد: بهخاطر داشته باشید که استرس و فشارهای کاری و روانی زیاد سلامت شما را به خطر میاندازند.
• خستگی مفرط: خستگی زیاد علاوه بر اینکه میتواند یکی از علائم جسمی باشد؛ اما میتواند ریشه در مسائل بهداشت روانی مانند افسردگی و... داشته باشد.
• اختلالات خواب: بدخوابی و یا بیخوابی باعث میشود که زندگی معمولی فرد مختل گردد.
• خشم، عصبانیت یا رنجش نامتناسب: همه انسانها گاهی دچار خشم و عصبانیت میشوند و این لزوماً غیرطبیعی نیست. اما آنچه غیرطبیعی به نظر میرسد میزان خشم و عصبانیت نامتناسب با موقعیت میباشد.
• بیعلاقگی و بی احساسی: ازدستدادن علاقه به فعالیتهای معمولی روزانه میتواند نشانهای از افسردگی و اضطراب باشد و بهتر است توسط یک مشاور روانشناسی سلامت درمان گردد.
• ناامیدی و از دست دادن انگیزه: احساس ناامیدی به آینده و یا از دست دادن انگیز برای رسیدن به هدف میتواند زنگ خطری برای شروع یک بیماری روانی مانند افسردگی باشد. در صورت درماننشدن و تداوم ممکن است منجر به ایجاد خودکشی شود.
• کنارهگیری اجتماعی: اگر فرد در حضور دیگران احساس آشفتگی کند و از بودن در کنار آنها بترسد و احساس ناامنی داشته باشد و از اجتماع گریزان باشد. یعنی زمان آن رسیده که با یک روانشناس سلامت مشاوره داشته باشد.