دکتر عارف هنوز هم یک چهره سیاسی نیست / مهمترین کار واعظی حفظ فاصله بین اصلاح‌طلبان و شخص رییس‌جمهور است/ نمی‌دانم جهانگیری در دولت چه می‌کند/ حوادث دی 96 شوک برای اصلاح‌طلبان بود

زینب حقی : علی شکوری راد دبیرکل حزب اتحاد ملت است . چهره اصلاح طلبی که نمایندگی مردم تهران در مجلس ششم را در کارنامه سیاسی خود دارد و البته عضو ارشد حزب مشارکت تا قبل از تعطیلی این حزب نیز بوده است .. در بخش دوم گفت و گو با وی در مورد ناامیدی مردم اط اصلاح طلبان که به تعبیر وی ناامیدی مردم از اصلاحات باید نامید ، عملکرد فراکسیون امید و شورای شهر ، عملکرد دولت دوازدهم ، احتمال وجود جریان سوم در کشور، فعالیت‌های انتخاباتی اصلاح طلبان و انتصاب رییس جدید قوه قضاییه پرسیدیم .

بخش اول این گفت و‌گو را اینجا بخوانید

متن این گپ و گفت را بخوانید و ویدیو آن را در ادامه ببنید.

***رصد افکار عمومی به ما نشان میدهد علیرغم استقبال مردم از اصلاح طلبان در انتخابات گذشته امروز شاهد نوعی دل زدگی از آنها هستیم حتی آقای خاتمی هم به عنوان لیدر جریان اصلاحات اشاره ای به این موضوع دارند که شاید نتوان به سادگی مردم را برای حضور پای صندوق‌های ‌رای تشویق کرد. چرا اصلاح طلبان به این نقطه رسیدند؟

به نظرم اصل موضوع مربوط به اصلاح طلبان نیست وباید پاسخ داد که چرا مردم از «اصلاحات» ناامید شده اند ؟ هرچند برخی انتقاد ها به عملکرد اصلاح طلبان مثلا فراکسیون امید وارد است، ولی آنچه که مهم است این است که مردم از رویکرد اصلاحات ناامید شده اند و فکر می‌کنند روش اصلاحی دیگر جواب نمیدهد. اینکه آقای خاتمی میگویند معلوم نیست مردم به دعوت من برای حضور در پای صندوق جواب مثبت بدهند از آن جهت است که آنان فکر می کنند رأیی که به صندوق انداخته اند اثر بخش نبوده و آنها را به نتیجه دلخواه نرسانده است. عملا اصلاحات در چند مرحله با مانع مواجه بود یکی در بحث بررسی صلاحیت ها که در آنجا تعداد زیادی از نامزدهای اصلی یا ناگزیر ثبت نام نکردند و یا ثبت نام کردند ولی رد صلاحیت شدند . با این حال، بالاخره تعدادی از اصلاح طلبان وارد مجلس شدند، ولی در مرحله بعد همین تعداد هم اجازه نیافتند کار چندانی پیش ببرند. از سوی دیگر در سطح جامعه فشارهایی که نه تنها به نهادهای انتخابی بلکه حتی به احزاب وارد می شود سبب این شده است که مردم احساس کنند با مشارکت در انتخابات خواسته آنها پیش نمی رود. باید گفت متاسفانه بسیاری که راه تغییر را در اصلاحات میدانستد اکنون از این راه ناامید شده اند.

**شما به عنوان دبیرکل یک حزب اصلاح‌طلب فکر می‌کنید با چه مکانیزمی باید روی لیست مورد حمایت در مجلس یا شورای شهر نظارت می‌کردید تا سبب ناامیدی مردم نشود؟

موضوع فقط بحث نظارت نیست. موضوع این است که نامزدهای اصلی اصلاح طلبان اجازه نیافتند وارد مجلس شوند و ناگزیر کسانی از سبد شورای نگهبان، در لیست امید قرار گرفتند و وارد مجلس شدند.

*** بالاخره شما حمایت کردید ؟

درست است، ولی در نهایت کسانی توانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند که سابقه سیاسی کمتری داشند .مثلا لیست تهران که همگی هم افراد خوبی هم هستند، قویترین افراد اصلاح طلب در تهران نیستنند. اگر قویترین ترین افراد اصلاح طلب وارد مجلس می‌شدند حتما میتوانستند کارهای بهتری انجام دهند. معتقدم حتی 3-4 نفر از عناصر اصلی اصلاحات اگر وارد مجلس می شدند شاید می تونستند همین جمع فعلی را سازماندهی و موثرتر کنند. متاسفانه لیدرهای اصلاحات وارد مجلس نشدند. فراکسیون امید داریم اما فاقد کسانی که بتوانند همین جمع موجود را جهت دهند و سازماندهی کنند. بنابراین آنچه که باعث انتقاد شده است این نبوده که الزاما نظارتی برعملکرد آنها از بیرون نبوده بلکه این بوده که این افراد خیلی آدم های توانمندی نبودند. البته از سوی دیگر نیز سازو کاری که بتواند از بیرون اینها را سازماندهی و هدایت کند به صورت جدی شکل نگرفت که دلایل خاص خود را دارد که از جمله آنها مسایل امنیتی است وقتی کسی بخواهد چنین نقشی را ایفا کند با او برخورد امنیتی میشود کما اینکه حزب اتحاد به عنوان حزبی که انتظار می‌رود فعالیت‌های مجلس را رصد کند، دائما درگیر با بخش‌های امنیتی است .

*** به هر حال چهره هایی مثل دکتر عارف که چهره شناخته شده اصلاحات هستند وارد مجلس می شوند و بعد از گذشت حدود 3 سال می بینیم که انتقاد ها از ایشان زیاد است نمی خواهم نوک تیز انتقادات را به سمت فقط ایشان ببرم ، ولی عملکردها نتوانسته رای دهندگان را قانع کند. فکر نمی‌کنید همین عملکرد افراد اقلیت نیز باعث این انتقادات شده است؟

چهره های شناخته شده فراکسیون امید کسانی هستند که پیشینه سیاسی خیلی زیادی ندارند یعنی قبل از مجلس پیشینه زیادی نداشتند مثلا اقای صادقی یا خانم سلحشوری که از نمایندگان بسیار خوب مجلس فعلی هستند، پیشینه سیاسی چندانی نداشتند

** ولی چهره هایی مثل خانم جلودار زاده در مجلس بودند...

بینید در مجلس ششم که مجلس خیلی خوبی بود ایشان جزو افرادی بود که نسبتا ساکت بود. بالاخره اصلاح طلب هست ولی جزو اصلاح طلبان خیلی بارز نبوده است. ایشان بیشتر با اکثریت همراهی میکردند، الان هم حضورایشان در مجلس به دلیل کاراکتر شخصیتی که دارند خیلی پررنگ نیست واگر قرار بود در یک شرایط آزاد لیست بسته شود خیلی معلوم نبود که ایشان در لیست قرار بگیرند. در مور افراد نمیخواستم صحبت کنم ولی افرادی مثلا مرحوم بورقانی یا مرحوم سعدایی یا آقای نعیمی پور، که رییس فراکسیون مشارکت بود، یا آقای صفایی فرهانی که در مجلس ششم بودند اگر هرکدام به تنهایی در مجلس دهم بودند میتوانستند عملکرد فراکسیون را چند پله ارتقا دهند.

** به خاطر سابقه سیاسی آنها ؟

در مجلس دهم شاهد حضور یک عنصر رهبری کننده نیستیم

نه فقط، بلکه به خاطر توانمندی و سابقه تشکیلاتی آنها. ببنید آقای دکتر عارف نیز چنین توانمندی ای ندارد. دکتر عارف هنوز هم یک چهره سیاسی نیست. آقای دکتر عارف یک آدم تکنوکرات وفادار به نظام هست که به دلیل اینکه آقای خاتمی از ایشان برای کار در دولت خود دعوت کرد در جرگه اصلاح طلبان قرار گرفت والا قبل از دولت اصلاحات ایشان در زمره جناح چپ، که تبار اصلاح طلبان حساب می شود، نبود. دکتر عارف که اکنون رئیس فراکسیون امید مجلس است دارای این حد از توانمندی است. ایشان بیشتر به درد کار اجرائی در دولت میخورد تا نمایندگی مجلس. بنابراین در مجلس دهم شاهد حضور یک عنصر رهبری کننده نیستیم و این هم به دلیل فیلتر شورای نگهبان است. این مانع اگر نباشد قطعا افراد توانمند می‌توانند باشند و کارهای بزرگ انجام دهند.

** در انتخابات شوراها که نظارت شورای نگهبان وجود نداشت، ولی باز هم شاهد هستیم عملکرد اصلاح طلبان در شورای شهر نیز مورد انتقاد است.

بر اساس چه مبنایی گفته می شود که شورای شهر تهران ناموفق بوده است

چه انتقادی! از شورای شهر که انتظار شق القمر نباید داشت. همین شورای شهر تهران که پیشانی شوراها است ، تنها یک پارلمان شهری است. شورای شهر تهران با دوتا مشکل اساسی مواجه بود یکی میراث بدهی های انباشته شهردار قبل، که 12 سال شهردار بود و 56 هزار میلیارد تومان بدهی برای شهردار بعد از خود بر جای گذاشت. از سوی دیگر در انتخاب شهردار همه عناصرغیر دخیل سعی کردند دخالت کنند .مثلا آقای نجفی را شورا به عنوان شهردار انتخاب کرد بدون اطلاع از اینکه در معرض حاشیه اخلاقی قرار گرفته است. ایشان در 6 ماه اول شهرداری خود قدم هایی خوبی برداشت هم شورا و هم شهردار عملکرد خوبی داشتند. آن موضوع شخصی بود و ربطی به کار ایشان به عنوان شهردار نداشت. ولی سازمان اطلاعات سپاه و دستگاه قضا وی را تهدید و وادار به استعفا کردند . به نظر من ارتباطات با آن خانم بهانه بود. اصل موضوع این بود که نخواستند مدیریت ایشان ادامه پیدا کند. بعد هم شهردار بعدی انتخاب شد که به دلیل تبصره قانونی مجبور به استعفا شد و شورا تقصیری نداشت و اتفاقی ناخواسته بود. شهردار فعلی هم که شهردارخوبی است و کارش را به خوبی انجام می دهد .من تعجب میکنم بر اساس چه مبنایی گفته می شود که شورای شهر تهران ناموفق بوده است. به نظرم اگر درست ارزیابی شود اینها کار خود را درست انجام داده اند. هر شورایی در درون خود ممکن است اختلافاتی داشته باشد. طبیعت اصلاح طلبی پای بندی به آزادی است و بروز و ظهورش هم همین اختلاف آراء است. شورای شهر تهران عملکردش کاملا قابل دفاع است .

*** شعار «اصلاح طلب - اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» را چقدر قبول دارید و آیا به اتمام عمر سیاسی جران اصولگرا و اصلاح طلب باور دارید؟

این شعار اعلام موجودیت جریان برانداز است. این جریان قبلا هم وجود داشته ولی بروز نداشته است .در جریان حوادث سال 88 این جریان وارد تجمعات معترضین به نتایج انتخابات شد ، شعارهایی مثل "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" یا " نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران " را آنها مطرح کردند. شعارهایی که بر خلاف نظر رهبران جنبش سبز در تجمعات داده می شد و هزینه اش نیز بر آن جنبش بار میشد. این مجموعه برانداز وارد اعتراضات می شدند، شعارهای خودشان را می دادند و مردم هم بدون توجه بعضا همراهی میکردند. آنها قادر به بسیج مردم نبودند ولی از تجمعات مردم سواستفاده میکردند، از آنجا که پایه حرکت اصلاحی در ایران قوی است آنها امکان بروز نداشتند و فکر میکردند نخواهند توانست به عنوان جریان سیاسی مستقل کاری از پیش ببرند . در شرایطی که کار برای اصلاح طلبان سخت شد به خصوص بر اساس رویکردهای دولت دوم روحانی و بحران اقتصادی که بر اساس روی کار آمدن ترامپ پیش آمد و سرخوردگی در اصلاح طلبان، این بخشی که پیش از آن امکان ابراز وجود نداشتند بعد از اعتراضات محدودی که در دی ماه 96 به وجود آمد ، فکر کردند که این اعتراضات محمل خوبی برای ابراز وجودشان است و این بار میخواستند سوار بر این تجمعات بی‌سر شوند و خودشان سر آن اعتراضات شوند. اعتراضات دی ماه 96 نه با تعداد زیاد بلکه با گستردگی زیاد در شهرها انجام شد ودر چنین شرایطی شعار «اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» در برخی از اعتراضات مطرح و توسط تلویزیون های ماهواره ای برجسته شد و تبدیل به شعار اصلی برای اعتراضات 96 شد .

در وجه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی هیچ چشم انداز و امیدی برای براندازها وجود ندارد

این اتفاق حقیقتا اصلاح طلب ها را دچار انفعال کرد و یک شوک برای اصلاح طلبان بود و موجب ریزش در پایگاه اجتماعی آنها شد. پس از آن، این تردید و سوال پدید آمد که اصلاح طلبان چگونه خواهند توانست با توده مردم ارتباط برقرار کنند و اعتماد آنها را جلب کنند ؟ البته من معتقدم این شعار دقیق نبود و اجزاء آن روشن نیست، چون ماجرا برای اصولگرایان که تمامی ندارد به خاطر اینکه آنها در قدرت هستند. اتفاقا اگر برای اصلاح طلبان ماجرا تمام شود، تازه برای اصولگرایان یک ماجرای جدید شروع خواهد شد . برای اصلاح طلبان این مطرح بود که هژمونی آنها دارد از بین می رود، بله انها با ریزش نیرو مواجه شدند. آنهایی که این شعار را مطرح کردند هیچ وقت نگفتند که چه آلترناتیوی دارند و چه افقی پیش روی مردم میخواهند باز کنند. اتفاقا در فراخوان بعدی آنها که تیرماه 97 بود به اندازه 96 هم نتوانستند نیرو بسیج کنند و بعد از آن دو فراخوان این ماجرای آنها بود که تمام شد. اصلاحات راه حل محتوم این کشور است و برای آن آلترناتیوی جود ندارد که برای مردم جذاب باشد. ممکن است به صورت هیجانی برای عده ای جذاب بوده باشد . معتقدم در وجه سرنگونی نظام جمهوری اسلامی هیچ چشم انداز و امیدی برای براندازها وجود ندارد .

****عملکرد دولت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ اختلاف‌های مطرح شده بین آقایان روحانی و جهانگیری فکر می‌کنید تا چه میزان واقعی است و میتواند در انتخابات آینده تاثیرگزار باشد؟

ارتباط ما با دولت اتحاد و انتقاد است

در مجموع عملکرد دوره دوم دولت از نظر ما رضایت بخش نبود. این به معنای آن نیست که از حمایت خود پیشمانیم و یا به آن ادامه نمیدهیم. همانطور که برای کل نظام، اصلاحات را ضروری میدانیم برای این دولت هم اصلاحات را مفید میدانیم ، هرگز دولت را نفی نمی کنیم یا از حمایت از آن دست نمی کشیم ولی انتظار داریم دولت اصلاحاتی در رویکردهایش نشان دهد. دولت شرایط بسیار سختی دارد هم در داخل و هم در خارج تحت فشارهای زیادی است و ما این را میدانیم ، این ها را به پای دولت نمی گذاریم . ولی برخی ناکامی ها به خاطر عملکرد و گزینش های خود دولت است. دولت بالاخره در گزینش های خود محدودیتی هایی دارد. حتما رییس جمهور نتوانسته گزینه های اصلی خود را در دولت به کار گیرد ولی میتوانست از آنچه که هست بهتر باشد وخصوصا برخی سیاستها میتوانست بهتر اتخاذ و اعمال شود . ما از ابتدا رابطه خود را با دولت «اتحاد و انتقاد» تعریف کرده ایم . به هر حال عملکرد دولت در برخی سرخوردگی های اصلاح طلبان نقش داشته است. انتظار ما از شخص رییس جمهور و رئیس دولت این است که ارتباط خودش را با حامیانش قطع نکند این ارتباط را وسیعتر کند تا این حامیان انگیزه ی حمایت داشته باشند ..

برخی درصدد هستند که به این دولت اجازه ندهند که دوره خود را به پایان برساند و می خواهند که دولت ساقط شود ما در قبال اقدامات آنها حتما از دولت حمایت می کنیم . کاری که برای ما سخت هست، ولی باید انجام دهیم جلب اعتماد مجدد مردم است فشارهای اقتصادی و معیشیتی بر مردم بسیار سنگین و طاقت فرساست و افقی برای اینکه شرایط بهتر بشود هم فعلا وجود ندارد .

*** آیا خبری دارید که بحث اختلافات آقای جهانگیری با روحانی که در رسانه ها مطرح شد تا چه میزان واقعی بوده است؟

نمی‌دانم آقای جهانگیری در دولت چه می‌کند!

در مورد موضوعی که جزییات آن مشخص نیست، علاقه ای به ورود ندارم . حقیقت این است آقای جهانگیری در دولت دوم روحانی نقش چندانی نداشت و فکر میکنیم اگر ایشان زودتر از دولت جدا می شد بهتر بود و شاید تنش های درونی دولت را کمتر می کرد و دولت هم کار خودش را می کرد. خیلی متوجه نیسستم که وقتی آقای واعظی اینگونه رفتار میکند چرا آقای جهانگیری در دولت باقی مانده است؟ خیلی وقت هم هست که ایشان را ندیده ام و نمیدانم چه کاری در دولت میکند. به نظر میرسد بعد از رئیس جمهور نقش اصلی را در دولت آقای واعظی ایفا میکند و مهمترین کار ایشان هم حفظ فاصله بین اصلاح طلبان وشخص رییس جمهور است و این فاصله محل گله و انتقاد اصلاح طلبان که حامیان جدی آقای روحانی در دو دوره انتخابات بودند هست. البته به این نتیجه رسیده ام که همه تقصیرها هم متوجه آقای واعظی نیست خود آقای رییس جمهور هم اقتضا میکند که ایشان اینگونه رفتار کند. به نظرم اختلاف آقایان جهانگیری و روحانی دیگر اهمیتی ندارد، چرا که به ظاهرایشان دیگر نقش چندانی در دولت ندارند.

***اشاره کردید به فشارهای خارجی، نظر شما در مورد سرنوشت برجام چیست؟

برجام به ما یک دوره تنفس داد که هنوز از مواهب آن برخورداریم

هر چه هست، خروج ما از برجام نفعی برای ما نخواهد داشت. ممکن است تهدید به خروج از برجام برای ما دستاورد داشته باشد ولی خروج از آن دستاوردی نخواهد داشت. برجام در واقع دستاورد خود ماست و نباید آن را به راحتی از دست بدهیم. در یک مذاکره فشرده و با هنرنمایی آقای ظریف که مورد تحسین جهانی قرار گرفت توافق نامه ا ی به دست آمد که ما را از زیر فصل 7 منشور سازمان ملل خارج و خرابکاری های احمدی نژاد را پوشاند. تعجب میکنم برخی به گونه ای با برجام برخورد میکنند که گویی یکپارچه بر ما تحمیل شده است. برجام به ما یک دوره تنفس داد که هنوز از مواهب آن برخورداریم. ما می گوییم برجام یک نتیجه برد-برد برای مذاکرات ایران با 1+5 بود اما نظرترکیبی افراطیون داخلی و ترامپ این است که یک نتیجه باخت-باخت برای آن مذاکرات بوده است. البته با روی کار آمدن ترامپ و برخی سیاست ها و فشارهای داخلی ما نتوانستیم از دستاوردهای برجام بهره کامل ببریم، با این حال معتقدم داشتن برجام خیلی بهتر از نداشتن آن است. فقط بحث تحریم ها نیست، بحث مناسبات بین المللی هم هست، اینکه ایران می خواهد در جهان منزوی باشد یا خیر. بحث سازمان ملل است و رفتن به زیر فصل 7 منشور سازمان ملل که می‌تواند برای ما یک تهدید به حساب آید.

*** در مورد فعالیتهای انتخاباتی اصلاح طلبان بفرمایید و با توجه به اینکه فضای انتخاباتی هنوز در این جریان شکل نگرفته است، آیا شاهد تعدد لیست‌های اصلاح‌طلبان خواهیم بود؟

موعد انتخابات به سرعت نزدیک میشود ولی فضای عمومی با آن فاصله دارد و مردم به نوعی، هم به صورت واقعی و هم مصنوعی نشان میدهند که به آن اعتنایی ندارند. واقعی از آن جهت است که واقعا دلسرد هستند و مصنوعی به این معنا که واکنش عصبانیت آنهاست. بر اساس نظر سنجی های موجود میزان مشارکت مردم در شرایط فعلی کمتر از 30 درصد است این نشان دهنده آن است که نه تنها اصلاح طلبان رویگردان شده اند بلکه برخی از اصولگرایان نیز ریزش جدی داشته اند و دچار چالش درونی هستند . ولی به هر حال سازو کار اجماع سازی در اصلاح طلبان قوی تر است. آقای خاتمی به عنوان لیدر جریان اصلاحات اعتبار و قابلیت خود را همچنان دارد، شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان وجود دارد و شورای هماهنگی نیز کار خود را می کند در هیچ کدام از اینها بحث جدی منجر به نتیجه در مورد شرکت و عدم شرکت صورت نگرفته است و طبیعتا وقتی به انتخابات نزدیک میشویم خود به خود بحث ها معطوف به شرکت در انتخابات است، در عین حالی که موضوع تصمیم به عدم شرکت یا عدم مشارکت منتفی تلقی نمی شود .

*** اعتقادی به تحلیل آقای حجاریان در مورد انتخابات دارید ؟

به سوی انتخاباتی پیش می‌رویم که نه درصد آزاد بودن و نه میزان مشارکت مردم در آن هنوز مشخص نیست

منظورتان شرکت مشروط است؟ اگر برآورد این باشد که انتخابات آزاد نیست و مردم نمی خواهند شرکت کنند تکلیف ما عدم شرکت و عدم فعالیت در انتخابات است. اگر انتخابات آزاد و تصمیم مردم بر شرکت در انتخابات باشد، خب، بدیهی است که باید شرکت کنیم. اگر شرایط را باز کنند و امکان انتخابات آزاد باشد ولی مردم نخواهند شرکت کنند، ما شرکت می کننم ولو اینکه شکست بخوریم، هیچ اشکالی هم ندارد. دموکراسی همین است. اما اکنون به سوی انتخاباتی پیش میرویم که نه درصد آزاد بودن و نه میزان مشارکت مردم در آن هنوز مشخص نیست.

از سوی دیگر برای انتخابات مجلس نسخه واحدی برای شهرهای بزرگ و کوچک نمی توان پیچید. حزب اتحاد ملت به یک جمع بندی در زمینه چگونگی مواجهه با انتخابات پیش رو رسیده است. این جمع بندی را به شورایعالی سیاست‌گذاری ارایه داده است. تعهد ما به کار جمعی است کار متفرق کردن، هزینه ها را بالا می برد و دستاوردها را کم می کند. دلیلی ندارد پس از پیروزهای گذشته الان انسجام خود را کم اهمیت تلقی کنیم. انسجام اصلاح طلبان اهمیت زیادی دارد هرچند ممکن است حصول آن سخت تر شده باشد. تجربه نشان داده است از طریق انتخابات هم بهتر توانسته ایم حرف بزنیم و هم مردم را بسیج کنیم و هم اصلاحات را پیش ببریم.

** اینطور که من متوجه شدم هنوز تکلیف مشخصی برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات با توجه به پیش فرض هایی که مطرح کردید ندارید درست است؟

همه گزینه‌های ما برای انتخابات روی میز است

بله. به قول معروف همه گزینه ها همچنان روی میز است !!

*** نظرتان در مورد انتصاب رییس جدید قوه قضاییه چیست و چه انتظاراتی دارید آیا برنامه ای برای تعامل با مجموعه جدید دارید ؟

موضوع مهم در قوه قضاییه پرهیز از ورود به مسایل سیاسی است

انتصاب آقای رییسی به ریاست قوه قاضیه از جهت اینکه آقای لاریجانی رفت و شخص دیگری آمد خیلی مثبت بود، آقای لاریجانی عملکرد بدی در قوه قضاییه داشت. آقای رییسی پیشینه ای دارد که مورد نقد ماست و سر جای خودش است. اما سعی کردیم که این پیشینه را مبنای قضاوت خود قرار ندهیم، بیانیه حزب اتحاد در مورد انتصاب آقای رییسی مثبت بود و سعی کردیم امیدواری های خود را حفظ کنیم. در این مدت نمیتوانم بگویم که رویکرد و عملکرد ایشان، ما را امیدوارتر کرد یا نا امید تر. برخی رویکردهای ایشان ما را امیدوار کرد و برخی نه . موضوع مهم به نظرم من پرهیز از ورود به مسایل سیاسی در قوه قضائیه است. آقای لاریجانی همواره در ورطه سیاست بود، عدالت را وانهاده و سیاست را بر عدالت ارجحیت داده بود. اگر اقای رئیسی قانون را مدنظر قرار دهد نه سیاست را مطلوب تلقی میشود. اخیرا نکته ای را شنیدم که نگران کننده است. ظاهرا ایشان اجازه ای از رهبری گرفته اند که دادگاههای تجدید نظر جرایم امنیتی حضوری برگزار نشود که البته این شامل خود ما هفت نفر که پرونده مان در مرحله تجدید نظر است هم می شود. قرار است دادگاه ما در تاریخ 26 شهریور در مرحاه تجدید نظر تشکیل شود ولی وکیل ما این موضوع و تصمیم جدید را به ما گفت که اگر اینگونه باشد صراحتا برخلاف قانون است. اگر چنین چیزی در قوه قضاییه باب شود دامنه‌اش گسترده می شود و امنیت قانونی جامعه را مختل میکند. در مجموع همچنان منتظریم بلکه با حضور آقای رئیسی شاهد تحولات مثبت در قوه قضاییه باشیم.

22