انتقاد شدید روزنامه «جمهوری اسلامی» از «آیت الله مصباح»: در دوران جنگ،از قم آنطرفتر رفتید؟

روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با اشاره به سخنان اخیر آیت الله مصباح یزدی مبنی بر اینکه "عده ای افتخار می کنند به امام جام زهر نوشاندند"، به شدت از او انتقاد کرد.
روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی با اشاره به سخنان اخیر آیت الله مصباح یزدی مبنی بر اینکه "عده ای افتخار می کنند به امام جام زهر نوشاندند"، به شدت از او انتقاد کرد.
این روزنامه آورده است: چه کسانی جام زهر را به امام نوشاندند؟ این پرسشی است که فراوان مطرح شده است.
یک وقت کسانی برای اشراف به آنچه گذشته در فرایند مطالعه فراز و فرود دفاع مقدس به آن لب میگشایند، گاه نیز از طرف نسل نو که نخوانده تاریخ جنگ را نشسته در فضای سخنان این و آن این پرسش شکل میگیرد و زمانی هم توسط کسانی با طرح اتهام به بزرگان این سئوال نقش میبندد که میخواهند حسابهای قدیم و جدید سیاسی را تسویه کنند و حالا که به تریبون رسیده اند، دمی هم فروگذار نمیکنند.
پرسشهای طالبان روشنی اذهان و حتی نشستگان سر سفره غفلت، به دیده منت اما گروه سوم، نه تنها گفتارشان را به دیده منت نباید داشت که هزار منت هم بر سرشان باید گذاشت که اگر نبود همت و جهاد متهمان امروز، پرسشگران امروزین را نه تریبونی میماند و نه حتی فرصتی برای پرسش و حرف و حدیثهای تلخ.
اجازه بدهید پاسخ این پرسش را من بدهم به عنوان یکی از آخرین بسیجیهای خمینی که سالهای آخر جنگ را سعادت همنفسی با رزمندگان داشت. پاسخ را هم از بعد کربلای ۴ شروع میکنم که برای دومین بار سعادت تنفس در بهشت جبهه روزی این بنده گنهکار شد. روزهایی که هر کدام به اندازه یک قرن بر ما میگذشت در حسرت یاران شهید.
درست یادم هست که آن روزهای سرد را فرمانده که از ستاد اهواز آمده بود با خواندن پیام فرمانده قدرتمند آن روز جنگ، آیتالله هاشمی رفسنجانی، به ترمیم روحیه رزمندگان پرداخت. همان فرماندهی که امروز "بدهکاران دیروز جنگ" به دنبال عامل نوشاندن جام زهر به امام در لباس او هستند. بله، ما با پیام فرمانده، روحیه سازی کردیم و با فرمان همو دوهفته بعد عملیات کربلای ۵ را آغاز کردیم و ماشین جنگی دشمن را به گل نشاندیم و نقشههای مستشاران شرقی و غربی عراق را نقش بر آب کردیم اما در همین عملیات هم که خطوط یک و دو و سه دشمن را شکستیم و به قول سردار قاآنی میتوانستیم تا بغداد بتازیم اما نیروی تازه نفسی که باید میتاخت نبود.
آنان که به دنبال مقصرند جلوی آینه بایستند مقصر را خواهند یافت که اگر آن روز پای کار بودند اگر خود را از قم و تهران و مشهد آن طرفتر میرساندند ماجرا جور دیگری رقم میخورد. اگر مرد جنگ بودند در عاشورای ۸ ساله حاضر میشدند. حضور هم پیشکش، حداقل با چند سخنرانی به یاری رزمندگان میآمدند نه اینکه همه سخنرانیهای شهادت طلبانه شان و تکریم جهادشان تاریخ سالهای بعد از دفاع مقدس را داشته باشد!
صریح عرض کنم؛ کسانی جام زهر را به امام نوشاندند که به جبهه نیامدند. از دفاع مقدس حمایت نکردند حالا طلبکار هم شدهاند که اگر برخی بر آنها صفت تواب هم بگذارند کیست که نداند خون همه توابین به اندازه یک قطره خون در همراهی سید الشهدا ارزش و اثر نداشت. سخنرانیهای امروز آقایان به توان هزار هم که برسد به اندازه یک ساعت حضور در جبهه ارزش ندارد حتی به اندازه یک سخنرانی آن روز هم اثر ندارد.بگذریم که اگر پای حساب و کتاب به میان آید غایبان دیروز، امروز نه در جای پرسشگر که در جای متهم باید بنشینند، همین!
منبع: اصلاحات نیوز
15
کسانی که به دنبال حقایق هستند میتوانند پس از مطالعه مطالب زیر قضاوت منصفانهتری داشته باشند: ایشان سال ها قبل از انقلاب،مسائل و جریان های سیاسی،اجتماعی را به دقت پیگیری می کردند و موضعگیری متناسب را اتخاذ می کردند و گاهی بعد از ده یا بیست سال،دوستان و همفکران ایشان اذعان می کردند که موضع جناب آقای مصباح، بهترین موضع گیری بوده است.بر این اساس در زمان جنگ هم بهترینموضع را داشتند و بسیار فعّالانه عمل می کردند.علاوه بر اینکه دوپسر و دامادشان جناب حجت الاسلام و المسلمین محمدی عراقی در جبهه حضور می یافتند،خودشان نیز برای تشویق و روحیهدادن به رزمندگان،در جبهه ها حاضر می شدند و دوستان و شاگردان را هم تشویق به حضور در جبهه می کردند...(اندیشه ماندگار،ص 173) در یکی از اعزام ها به قرارگاه خاتمِ ارتش رفتیم.در آن موقع ارتش به خاطر برخی عقب نشینی ها و کارشکنیها بعضی از منافقین مورد بی مهری قرار گرفته بود؛از این رو فرماندهان ارتش ناراحت بودند و روحیه ی آنها تضعیف شده بود.حاج آقا با توجه به این مطلب به ایراد سخنرانی پرداختند و فرمودند:« ارتش جمهوری اسلامی ایران جنودالهی است.در قرآن هیچ گاه نیامده است،علمائنا؛علمای ما و یا فقهائنا،عرفائنا و...؛اما آمده است:«انَّ جُندَنا لَهُمُ الغالبون»(صافات/173) همانا لشکریان ما پیروزند.شما این افتخار را دارید که خداوندشمارامنسوببهخودشدانسته و فرموده است:«جُندَنا»،لشکریان ما.قدر و منزلت خویش را در پیشگاه خدا بدانید و از کارشکنی ها و شکست ها نهراسید و روحیه ی خود را حفظ کنید که خداوند وعده داده است:«لشکریان ما پیروزند...» پس از این سخنرانی در قرارگاه خاتم،فرماندهان ارتش روحیه ی خوبی گرفتند و به خوبی می توانستیم خوشحالی و عزت و افتخار ارتشی بودن را در چهره ی آنها ببینیم. جالب این است که سال ها قبل از انقلاب،ایشان بنا به عللی از مدرسه ی حقّانی خارج شدند و به تبع آن 20 نفر از طلاب،از آن مدرسه بیرون آمدند و به حلقه ی خاص دوستداران و اراتمندان وی تبدیل گردیدند. پس از شروع جنگ تحمیلی همهی این 20 نفر در جبهه حاضر می شدند و در نتیجه چهارنفر از این بیست نفر که بعضا از فرماندهان جنگ محسوب می شدند،به شهادت رسیدند؛این چهار نفر عبارت بودند از:سردار شهید مصطفی ردّانی پور،شهید محمد شهاب،شهید عبدالله میثمی 9مسئول نمایندگی ولی فقیه در جبهه های جنوب) و برادرش شهید رحمت الله میثمی،دو نفر از این جمع بیست نفر نیز جانباز شدند که عبارتند از آقایان ابوطالبی و رضازاده.»(اندیشه ماندگار،ص 173) در این خصوص همچنین توجه به مطلب زیر خالی از لطف نیست: حضرت آيتالله مصباح هرگز درصدد خودنمايي نبوده و هنگام حضور در جبههها نيز هيچگاه با عكاس و فيلمبردار حاضر نميشدند. براي آشنايي با ديدگاه ايشان درباره دفاع مقدس ميتوانيد به كتاب «جنگ و جهاد در قرآن»، و نيز درباره حضور ايشان، و فرزندان و شاگردانشان در جبههها به كتاب «گفتمان مصباح» نوشته آقاي رضا صنعتي مراجعه كنيد. ایشان در يكي از سفرهای خود از جبهههاي غرب تا فاو حضور یافتند و در جمع رزمندگان در هر نقطه سخنرانيهايي كردند. يكي از مستندسازان به نام آقاي ياسر عرب نيز در تعريف خاطراتي از مستند خود با نام «چایخانه» به حضور آيتالله مصباح در جبهه جنگ اشاره كرده است كه ميتوانيد متن اين مصاحبه را در آدرس http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910230000293 ملاحظه كنيد. همچنين يكي از جانبازان جنگ تحميلي نيز در مصاحبه با نشريه پرتو سخن خاطراتي از همراهي خود با آيتالله مصباح را نقل كرده است كه ميتوانيد اين مصاحبه را در آدرس http://www.partosokhan.ir/page.asp?Number=758&Category=388 بخوانيد. فرزندان و شاگردان ايشان هم مكرراً در جبههها حضور يافتند و برخي از ايشان که نماينده حضرت امام رضوانالله عليه در قرارگاه خاتم و برخي ديگر که فرمانده قرارگاه بودند به درجه رفيع شهادت نائل شدند.