استقبال پورمختار از نوسازی در جریان اصولگرا/دُگم و یقه بسته نیستیم

در چند قدمی یازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی کلیدواژه «نواصولگرایی» و «نواصلاح‌طلبی» است که ورد زبان افراد با گرایش چپ و راست شده است. از یک سو محمدباقر قالیباف دم از «نو اصولگرایی» می‌زند و از سوی دیگر محمدرضا تاجیک و سعید حجاریان طرح « نو اصلاح‌طلبی» را مطرح می‌کند. اینکه چقدر جریان‌های سیاسی به این سمت حرکت کرده‌اند یا اساسا می‌توانند به این غایت دست پیدا کنند از همان دست علامت سوال‌هایی است که برای دریافت پاسخش به سراغ محمدعلی پورمختار نماینده اصولگرای مجلس رفتیم. پورمختار در این گفت و گو از ضرورت نوسازی در جریان اصولگرا گفت.

آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این گفت‌وگواست:

****

آقای پورمختار! این روزها صحبت‌هایی درباره بازسازی جریان‌های سیاسی به گوش می‌رسد، مشخصا هم موضوع نواصولگرایی و نواصلاح‌طلبی در درون هر دو اردوگاه راست و چپ تبدیل به بحث داغی شده است، فکر می کنید هر دو جریان اصولگرا و اصلاح طلب در مقطعی قرار دارند که نیازمند بازسازی و نوسازی باشند؟

نوسازی در عرصه های مختلف یک امر ضروری و طبیعی است چرا که جهان در حال نو شدن است. در ساختارهای سیاسی نیز ضرورت دارد تا نوسازی صورت بگیرد تا هم با اصلاح امور، معایب و نواقصی که وجود دارد مرتفع شود، هم از ظرفیت های جدیدی که ایجاد می شود، استفاده کرد.

مسائل مربوط به نواصولگرایی هم اگر مطرح می شود در درجه اول به این دلیل است که زمینه آن وجود دارند و مورد اقبال هم قرار می گیرند. در واقع طرح نواصولگرایی یا تحول خواهی از این پدیده تبیعت می کند. انسان نوعا و ذاتا تحول خواه و نوخواه است. اگر این طرح، براساس ذائقه ها و آن چیزی که جامعه مطالبه می کند، باشد حتما مورد اقبال قرار می گیرد.

مثلا نواصولگرایی که این روزها درباره آن زیاد صحبت می شود از نگاه شما در همین مسیر حرکت می کند؟ آیا تا انتخابات پیش رو ظرفیت اینکه اصولگرایان دست به نوسازی بزنند وجود دارد؟

زمینه اش وجود دارد، بستگی به نحوه اجرا و شعارهایی که قرار است داده شود، دارد. در واقع آن تغیرات جدی، محسوس و ملموسی که باید رخ بدهد مورد نظر است.

مثلا چه تغییراتی؟

جریان های سیاسی مباحث مختلفی دارند، آن چیزی که مورد نقد است، باید شناسایی کرده و آن ها را اصلاح کنیم. مثلا با محدود بودن دایره برخی مسائل در جریان اصولگرایی روبرو هستیم، دایره جذب حداقلی را دربسیاری موارد شاهد هستیم. اختلافات فراوان، کشدار و متعارض در داخل جریان که باعث سردرگمی است، را شاهد هستیم.

برخی طیف های درون جریان اصولگرا یک نگاه حداقلی به موضوعات دارند یا خود را حق می دانند، حتی در جریانات دیگر مثل اصلاح طلبان هم این نوع رفتارها را شاهد هستیم. افراد همدیگر را نقد و نقض کرده و یکدیگر را قبول ندارند. باید تلاش شود نگاه حزبی تقویت شود، نگاه ها محدود و ضعیف نباشند، مثلا نگاه جوانان امروز را بخاطر اینکه نوع نگاهش به مسائل دنیا متفاوت با دید امثال من است، نباید پس زده یا حذف شود. باید نگاه های دیگر را تحمل و اگر انحراف و ایرادی داشت، اصلاح و ترمیم شود، نگاه های متفاوت را باید تحمل کرد که جوان یا غیر جوان فکر نکنند ما آدم های دُگم و یقه بسته‌ای هستیم که خدا را بنده نیستند.

حضرت علی علیه السلام می فرمایند که فرزندان خود را برای زمانه خودشان تربیت کنید. زمان ها در حال تغییر هستند. به طور مثال، جریان حزب الله در لبنان را مشاهده کنید، نیروهای حزب اللهی که شب ها علیه اسرائیل عملیات انجام می‌دهند و از خود گذشتگی می کنند، روزها چه نوع لباسی می پوشند؟ ممکن است با همین شرایط ما افرادی را داشته باشیم که ظاهر متفاوتی داشته باشند اما اعتقاداتشان محکم باشد همانطور که مقام معظم رهبری فرمودند، به ظاهر آدم ها نگاه نکنید.

زنانی داریم که حجاب خود را کمتر رعایت می کنند، اما در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی و دینی مانند عزاداری‌ها فعالیت می کنند مسلم است که باید نگاه دیگری به این افراد داشت تا آن جذب حداکثری محقق شود؛ نباید به گونه‌ای رفتار کنیم که همانطور که گفتم این تصور به وجود بیاید که ما یکسری افراد دگم هستیم. از این جهت به نظر من زمینه برای تغییر و تحولات وجود دارد و هرکس که مدعی تحول است، به این مسائل و موضوعات دیگر توجه کند.

چه قدر بحث لیدری، محوریت و رهبری اصولگرایان در این نوسازی مطرح است؟ آقای نقوی حسینی می گفتند اصولگرایان آتش به اختیار شدند و هرکس هر چه بخواهد می گوید. به نظر شما جریان اصولگرا نیازمند رهبری فردی است؟

رهبر که دارد. رهبر معظم انقلاب رهبر همه جریانات و اصولگرایان است.

منظورم لیدری فردی یا شورایی در یک جریان است؟ رهبر انقلاب که ورودی به لیست جریانات سیاسی ندارند و ...

ایشان لیست نمی دهند . مقام معظم رهبری چیزی بالاتر از لیدری حزبی هستند. اگر همه به تعابیر رهبری پایبند باشند، این نشان می‌دهد که در این جریان ما انحراف و مشکلی نداریم و انتخاب هم بر همین مبانی است. رهبری همیشه در نقش لیدری و رهبر معیارهای کلی را مطرح کردند.

منظور من هم همین است؛ اینکه لیدر جریان اصولگرا برای نوسازی و بازسازی و رسیدن به آن تغییر ،چه کسی یا گروهی است؟ می‌تواند هماهنگی را ایجاد کند؟ آیا جامعتین باید این نقش را داشته باشد؟جمنا یا شورای وحدت؟ یا شخصیت‌های سیاسی؟

همه می توانند تاثیرگذار باشند. در واقع اشخاص یا جریانات به طور متفاوت، نقش تاثیرگذاری را برای خود قائل هستند. طبیعتا به یک رهبری سیاسی برای حرف شنوی نیاز دارند تا به نقطه ای رسیده و از نظرات او تبعیت کنند. این یک ضرورت پذیرفته شده در همه جریانات است. لذت اصولگرایان هم به لیدر و رهبر احتیاج دارند.

منبع: خبرآنلاین

15