حدادعادل در جبهه زاکانی
برگزاری مجمع «جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» چه پیامهایی از جریان اصولگرا را به گوش میرساند؟
انتشار خبر و عکس از برگزاری اولیـن مجمع «جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی» با حضور جمعی از اعضای این جمعیت و فعالان و شخصیتهای سیاسی روز گذشــته بار دیگر موید این شد در شرایطی که بیش از یک سال به انتخابات مجلس دوازدهم مانده، جریان اصولگرا سـاز خود را کوک کرده تا در غیبــت تقریبا قطعی اصلاحطلبان در عرصه انتخابات به لطف شورای نگهبان، باز حاکم بلامنازع ساختمان بهارستان باشد.
زهره الهیان از چهرههای جمعیت ایثارگران که حالا در زمره موسسان جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی است،گفته است که این ایده از ابتدای تشکیل مجلس یازدهم به ذهن آنها خطور کرده تا از این ظرفیت عظیم نیروهای انقلابی و نخبگان در استانها مختلف کشور برای ایجاد یک جریان مثبت اجتماعی استفاده شود. او اشاره کرده احزاب آنقدر قوی نبودند و نتوانستند به خوبی این ظرفیت را مدیریت کنند و در نتیجه یک نوع نا امیدی بین نخبگان صاحب ایده رخ داده است. به نظر میرسـد، تجربه الهیان و جمعیتـی که امروز با نام و هدف اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی اسـتارت فعالیت جدی و علنی انتخاباتی را زدهاند از جمنا گرفته شده است.جمنا تشکل انتخاباتی- سیاسی اصولگرایان در سالهای پایانی دهه ۹۰ بود که به دنبال تجمیع احزاب و تشــکلهای اصولگرا رفت و بعدها چهرههای آن اذعان کردند که این ایده چندان کارساز نبوده است. کما اینکه الهیان نیز روز گذشته به این مساله اشاره کرده و هــدف اولیه از تشــکیل این مجمع و در نگاه کلان جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی را شناسایی نخبگان، جمعآوری ایدهها و هدف نهایی را نیز پیادهسازی حکمرانی مردم پایه خوانده است. الهیان در سخنرانی خود در ایــن مجمع از گروههای جهادی، تشکلهای کارآفرین و اقتصادی و انجمنهای صنفی فعال تعاونیهای تشــکلهای زنان نام برده که بهخودی خود نشان تغییر نگاه اصولگرایان با توجه به تجربیات گذشته و البته تغییر بدنه رایدهندگان در انتخابات است. چهره دیگر مجمع جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی که در آن حضور داشته و سخنرانی نیز کرده است، غلامعلی حدادعادل است که برگزاری این مجمع و تشکیل اصل این جمعیت را به فال نیک گرفته و در سخنانش این جمعیت را با کمیتههای انقلاب اسلامی در سالهای بعد از انقلاب مقایسه کرده است.
او همچنین گفته است که دنیا را عاشـقان میسازند و عاقلان بهره آن را میبرند و کارهای مردم نهاد عاشقانه است یعنی افرادی عشـق میورزند و عمر خود را صرف انجام آن میکنند. او که کماکان رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی است این جمعیت را به مثابه نخ تســبیحی دانسته که قرار است، دانههای پراکنده سازمانهای مردم نهاد را متحد کند،قوتشان را افزایش دهد.
حدادعادل همچنین از حمایت مجلس از این جمعیت گفته کـه با توجه به چهرههای حاضر در این مجمع به خصوص رضا تقیپور و زهره الهیان و برخی دیگر از نمایندگان تهران در مجلس یازدهم به روشنی مشخص است. علیرضـا زاکانی، چهره دیگر از جمعیت ایثارگران نیز در این مجمع در تشریح اهمیت آن از دید خود به بیان خاطره حادثه کوی دانشگاه پرداخته و گفته است در آن زمان هم رهبری پیشنهاد تشکیل جبهه دفاع از انقلاب را دادند. زاکانی همچنین مدعی شده با وجود طرح این موضوع کروبی و هاشمی برای تشکیل آن همراهی نکردند. حالا اما نه از هاشمی نشانی مانده و نه کروبی در موقعیتی است که ادعای زاکانی بخواهند در تشــکیل این جبهه عدم همراهی نشان دهند که اگر غیر از این هم بود باز خط بندیهای سیاسی این روزها نسبت به دهه ۸۰ آنقدر تغییر کرده که تشکیل جمعیت اعتلای نهادهای مردمی انقلاب اسلامی و حالا مراسم و مجمع آن بینیاز از این چهرههاست. به نظر میرسد اصولگرایانی که این روزها اصرار دارند خود را انقلابی بخوانند، میدانند که محاسبات انتخاباتی برای سال آتی باید چند نکته را مدنظر قرار دهند. نخست اینکه باتوجه به وضعیت جبههاصلاحات بعید است که این گروه بتوانند حضور پررنگــی در عرصه انتخابات داشــته باشند. فارغ از توان تشکیلاتی اصلاحطلبان، موضوع شورای نگهبان هنوز سایه گستردهای بر اصل فعالیتهای اصلاحطلبان دارد.
با توجه به این موارد بعید است که انتخابات مجلس دوازدهم در اسفند ۱۴۰۲ انتخاباتی خارج از فرم رقابت اصولگرایان بایکدیگر باشد. دوم اینکه اختلافات داخلی این جریــان به اندازهای جدی است که اصولگرایان از تئوری کارها تشکیلاتی و لیستها حزبی گذر کردهاند و به دنبال برنامهریزی روی همان جمعیت محدودی هستند که پای صندوق رای میآیند و همان اندازه که رای به صندوق انداختن آنها قطعی است به طور حتم لیستهای اصولگرایان را تایید میکنند. بر این اساس به جای رفتن به مســیری که جمنا در دهه ۹۰ رفت و ســعی در گرفتن حمایت و ایجاد وحدت بین گروهها و احزاب مختلف اصولگرا داشت حالاباید به سراغ بدنه مردمی در بخشهای مختلف از جمله موارد مورد تاکید الهیان رفت و در پی برنامهریزی برای هدایت آنها بود.
سومین مساله اختالفات داخلی جدی در درون جریان اصولگرایی اســت. پایداریها شمشــیر را از رو برای قالیباف بســتهاند. قالیباف نیز بدون شــک با نزدیک شدن به انتخابات باز هم ســاز و دهل نواصولگرایی را احتماال با شـعار حکمرانی نو در دست میگیرد. علاوه بر این، اختلافات جریان دولت و قالیباف به اندازهای جدی است که بدون شک با مرزبندی شفاف با یکدیگر وارد عرصه انتخابات مجلس میشوند. نمایندگان ادوار اصولگرا که بعضا حالا با تابلو اعتدالیها حرکت میکنند، میخواهند از فرصت عملکرد ضعیف مجلس یازدهم و دولت سیزدهم استفاده کنند و چه زیر سایه علی لاریجانی چه خارج از آن وارد عرصه انتخابات شوند. همه موارد جوانان تازهنفس انقلابی-اصولگرا در جریان راست را هم اضافه کنید که نه ترهای برای گعدههای اصولگرایی خرد میکنند و نه دیگر از شیوخ اصولگرا در جریان اصولگرا اثری باقی است کهبخواهند به حرمت آنها سکوت کنند. در این شرایط تردیدی نیست انتخابات مجلس دوازدهم هم مشــابه مجلس یازدهم خواهد بود. مگر اینکه چرخشی عجیب رخ دهد، چرخشــی بر اساس صداهایی که کمتر شنیده میشود. چرخشــی که بیشتر شبیه آرزو است و البته آرزو بر هیچکس عیب نیست.