در نشستی به مناسبت روز جهانی زن مطرح شد؛

سعیدی: در جنبش‌ «زن، زندگی، آزادی» عدم توجه به زنان فقیر و غیر شهری مشهود بود/ اگر حاکمیت یک بخش وسیع از جامعه را رها کند و تنها بر یک بخش خاص تمرکز کند، به کشور آسیب خواهد زد/ تفرشی: جنبش زنان در ایران نباید به ابزار دست گروه‌های سیاسی امنیتی تبدیل شوند

شیرین سعیدی، استاد و رییس مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه آرکانزاس آمریکا گفت: اگر حاکمیت یک بخش وسیع از جامعه را رها کند و تنها بر یک بخش خاص تمرکز کند، این نه تنها به نفع کشور نخواهد بود، بلکه به کشور آسیب خواهد زد.

سعیدی: در جنبش‌ «زن، زندگی، آزادی» عدم توجه به زنان فقیر و غیر شهری مشهود بود/ اگر حاکمیت یک بخش وسیع از جامعه را رها کند و تنها بر یک بخش خاص تمرکز کند، به کشور آسیب خواهد زد/ تفرشی: جنبش زنان در ایران نباید به ابزار دست گروه‌های سیاسی امنیتی تبدیل شوند

نشست این هفتۀ خانۀ گفتارها به مناسبت روز جهانی زن و با عنوان «زنان ایران: راه طی‌شده و چشم‌انداز آینده» شامگاه شنبه 18 اسفند 1403 برگزار شد. سخنران اصلی این جلسه خانم شیرین سعیدی، استاد و رییس مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه آرکانزاس امریکا بود و البته مجید تفرشی، مورخ و تحلیلگر مسائل سیاسی، هم در خلال مباحثی که توسط سعیدی و برخی حاضرانِ در جلسه مطرح شد، نکاتی را متذکر شد. همچنین مهمانان دیگری نیز به‌تدریج به جمع سخنرانان پیوستند و نظرات خود را بیان کردند. 

این نشست با اهتمام مجید تفرشی، مدیر و مؤسس خانۀ گفتارها و با اجرای محمدرضا مهاجری در شبکۀ اجتماعی کلابهاوس برگزار گردید. 

در ادامه خلاصه‌ای از سخنان شیرین سعیدی، مجید تفرشی، لیلا بیگی، آزاده شعبانی و فاطمه دلاوری خواهد آمد. علاقه‌مندان می‌توانند برای اطلاع از تمامی مباحث طرح‌شده به آرشیو خانۀ گفتارها در کلابهاوس یا کانال یوتیوب مجید تفرشی مراجعه کنند و صوت این جلسه را بشنوند.

 در جنبش‌ «زن، زندگی، آزادی» عدم توجه به زنان فقیر و غیر شهری به‌وضوح مشهود بود

شیرین سعیدی- من هشتم مارج، روز جهانی زن را به همه مردم ایران تبریک می‌گویم، مخصوصاً به زنان ایرانی که به نظرم قوی‌ترین، حق‌طلب‌ترین و زیباترین زنان دنیا هستند. همچنین، می‌خواهم از مردان انقلابی، که در این جلسه حضور دارند، قدردانی کنم. مردانی که از زنان حق‌طلب در محیط کار، خانواده و اجتماع حمایت می‌کنند، آثار آن‌ها را به رسمیت می‌شناسند و در بحث‌ها و پژوهش‌های خود به آن‌ها ارجاع می‌دهند. این مدل مردان در تاریخ ایران کم نبودند، و نقش مردان در زندگی زنان و حمایت از آن‌ها، موضوعی مهم و قابل‌بحث است.

امروز، برای من مهم بود که زنان فرهیخته‌ای که در ایران و خارج از کشور حضور دارند، صحبت کنند. بسیاری از این زنان نویسنده، متفکر و تأثیرگذار هستند، اما کمتر در رسانه‌ها دیده می‌شوند و کمتر از تفکرات و دانش آن‌ها بهره گرفته می‌شود. دوست داشتم آن‌ها را هم در این جلسه داشته باشم، اما بسیاری از آن‌ها ترجیح دادند صحبت نکنند. در عین حال، باید از زنانی که در ایران، در شرایط سخت اجتماعی، زندگی و خانواده را مدیریت می‌کنند، تقدیر کرد. آن‌ها پایه‌های جامعه را تشکیل می‌دهند و نقش اساسی در هدایت آن دارند.

تمرکز بر زنان در ایران مدرن، از دوران قاجار به بعد، نشان می‌دهد که جنبش‌های زنان همواره وجود داشته‌اند، حتی اگر همیشه به شکل یک جنبش سازمان‌یافته نبوده‌اند. این مبارزه دو شاخه اصلی داشت: حمایت از حقوق شهروندی، به‌ویژه حقوق سیاسی و اجتماعی زنان، و دفاع از استقلال ایران در برابر دخالت‌های خارجی. زنان در همان دوران، نقش رهبری داشتند و توانایی گرد هم آوردن دیگر زنان را نشان دادند. پرسشی که باید مطرح شود این است که رهبری زنان در این فضا چگونه شکل گرفته است.

این سابقه به عنوان یک میراث تاریخی به ما رسیده است. واژه «رهبری زنان» در جنبش‌ها، اگرچه امروز بیشتر مطرح شده، اما ریشه‌ای تاریخی دارد. آقای علی میرسپاسی در یکی از مقالات اخیرشان اشاره می‌کنند که در ۱۲۰ سال گذشته، تخیل ایرانی‌ها درگیر موضوعاتی مانند قانون‌گذاری، حقوق شهروندی، عزت انسانی و استقلال بدنی بوده است. زنان در همه این حوزه‌ها نقش داشته‌اند و در شکل‌دهی به این مفاهیم سهیم بوده‌اند.

در دوران مشروطه، نوعی شهروندی زنانه شکل گرفت. زنان انجمن‌هایی داشتند که کاملاً زنانه بود و در آن‌ها برای حقوق اجتماعی و سیاسی خود مبارزه می‌کردند. تمرکز این فعالیت‌ها بر تحصیل زنان، تربیت بهتر فرزندان، مدیریت خانه و به اشتراک‌گذاری دانش با جامعه بود. نمونه‌هایی از این فعالیت‌ها شامل تأسیس مدارس دخترانه و انتشار نشریاتی مانند «دانش» و «شکوفه» است. برای این زنان، عزت و جایگاه اجتماعی مهم بود و آن‌ها هم‌زمان برای حقوق شهروندی و استقلال ایران تلاش می‌کردند.

در دوران پهلوی، شکلی از فمینیسم حکومتی ظهور کرد. زنان وابسته به حکومت تشویق به تحصیل و مدرن شدن شدند و در طبقه متوسط، زمینه‌هایی فراهم شد تا زنان در مشاغل حرفه‌ای حضور پیدا کنند. البته این امکانات تنها برای بخشی از زنان فراهم شد و بسیاری از زنان به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی، از این فرصت‌ها محروم ماندند. در عین حال، تصویری که در رسانه‌ها از زنان مدرن و تحصیل‌کرده آن دوران ارائه می‌شد، الگوی جدیدی برای سایر زنان ایجاد کرد و آن‌ها را به ادامه تحصیل و دستیابی به جایگاه‌های جدید ترغیب کرد، حتی اگر این تغییرات سطحی بود و بسیاری از خانواده‌ها همچنان مانع تحصیل دختران خود می‌شدند.

با وقوع انقلاب اسلامی، جنبش زنان ابعاد فراملی پیدا کرد. این تحول تا حدی تحت تأثیر شعارهای استقلال‌طلبانه انقلاب بود. زنان در این دوران در اعتراضات، جنگ و فعالیت‌های اجتماعی حضور پررنگ داشتند. در این دوره، شکل مبارزات زنان تغییر یافت و به‌جای جنبش‌های محدود، شاهد تظاهرات و کمپین‌های گسترده بودیم. به مرور، این اعتراضات و جنبش‌های اجتماعی در جمهوری اسلامی به بخشی طبیعی از فضای سیاسی و اجتماعی تبدیل شد.

پس از پیر.وزی انقلاب در ایران، جنبش‌های مدنی و اعتراضات، به‌ویژه در حوزه حقوق زنان، به پدیده‌ای مداوم تبدیل شد. این حرکت‌ها در داخل کشور اغلب امنیتی تلقی شده و در خارج از ایران گاهی به عنوان ابزاری برای تغییر رژیم دیده می‌شوند. اما در واقع، این جنبش‌ها بخشی از "شهروندی اکتویستی" پس از انقلاب هستند که در آن کنشگری مدنی به یک هنجار تبدیل شده است و جامعه مدام حاکمیت را به چالش می‌کشد.

فشارهای سیاسی و حمایت‌های مالی خارجی، یکی از دلایل شکل‌گیری کمپین‌های زنان بود. از نخستین اعتراضات پس از انقلاب، تظاهرات ۸ مارس ۱۳۵۷ علیه حجاب اجباری بود که همچنان به عنوان نقطه عطفی در جنبش زنان ایران یاد می‌شود. در ادامه، جنبش مادران و خانواده‌های خاوران، که برای دادخواهی فرزندان اعدام‌شده‌شان تلاش کردند، یکی از پایدارترین جنبش‌های اجتماعی شد.

در دهه‌های بعد، کمپین‌هایی مانند "یک میلیون امضا" (۲۰۰۶-۲۰۰۹) شکل گرفت که بر تغییر قوانین خانواده، مانند حضانت فرزند و آزادی رفت‌وآمد زنان تمرکز داشت. این کمپین، با وجود فشارهای سیاسی، موفق به جلب توجه بین‌المللی و دریافت جوایز شد. همچنین، جنبش‌هایی مانند پوشیدن روسری سفید یا تلاش زنان برای ورود به استادیوم‌های ورزشی نیز بخشی از مقاومت مدنی زنان در برابر محدودیت‌های اجتماعی بود.

یکی دیگر از این کمپین‌ها، کمپینی برای استفاده از دوچرخه توسط زنان بود که خیلی موفقیت‌آمیز بود. همچنین، کمپینی علیه سنگسار راه‌اندازی شد که توانست جان برخی زنان را در ایران نجات دهد. در کنار این‌ها، کمپینی علیه لایحه حمایت از خانواده هم شکل گرفت. بسیاری از فعالان فمینیستی و جنبش‌های زنان این لایحه را ضد منافع زنان می‌دانستند و توانستند آن را متوقف کنند. این اتفاقات عمدتاً در دوران ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد رخ داد.

در این مدت، زنان در عرصه‌های مختلف از جمله رسانه‌ها، ادبیات، و ورزش فعال بودند. به ویژه با رشد ارتباطات اینترنتی و تکنولوژی، فعالیت‌های زنان گسترش پیدا کرد. بسیاری از زنانی که پس از انقلاب وارد این عرصه‌ها شدند، به نویسندگی و پژوهش‌های علمی پرداختند. یکی از این افراد، خانم نوشین احمدی‌خراسانی است که کتابی در مورد حجاب اجباری نوشت.

جنبش زنان در ایران در حال حاضر در مسیری است که با چالش‌ها و موانع زیادی روبروست، اما همچنان ادامه دارد. جنبش‌های اجتماعی در ایران اغلب ضعیف هستند، اما پایداری و مقاومت‌شان باعث ادامه حرکت‌شان می‌شود. فعالان مدنی حقوق زنان، در این مورد یک اصطلاح جالب به کار می‌برند: "استقامت و مقاومت" که به معنی ادامه دادن، ایستادگی کردن و مبارزه است. این مفاهیم در جنبش‌های زنان به‌ویژه در ایران بسیار کاربرد دارند.

در کتابم، من مفهوم "شهروند فعال" را مطرح کرده‌ام. این مفهوم به این دلیل مهم است که انقلاب اسلامی به زنان طبقات پایین‌تر جامعه فرصت داد که وارد دانشگاه‌ها شوند و رشد کنند. در واقع، انقلاب فضای جدیدی برای زنان ایجاد کرد تا بتوانند در حوزه‌های مختلف مانند خانواده، جامعه، و سیاست نقش پررنگ‌تری ایفا کنند. حتی حضور زنان در جنگ و در فعالیت‌های سیاسی پس از جنگ، تاثیر زیادی بر جامعه گذاشت. این روند به گونه‌ای است که برای حاکمیت سخت است که از بالا چیزی را تحمیل کند، چرا که این حرکت‌ها ریشه‌ای در جامعه دارند. به باور من، آینده جنبش زنان در ایران مسیر پرچالشی دارد، اما ادامه خواهد داشت.

این جنبش‌ها بخشی از "شهروندی اکتویستی" پس از انقلاب هستند که در آن کنشگری مدنی به یک هنجار تبدیل شده است و جامعه مدام حاکمیت را به چالش می‌کشد

در مورد آینده و مسیر پیشرفت زنان، من احساس می‌کنم که دو مسیر اصلی وجود دارد که زنان فعال به‌احتمال زیاد به یکی از آن‌ها تمایل دارند. یکی از این مسیرها، مسیری است که به نظر من برای بسیاری از زنان داخل ایران شفاف‌تر است. این زنان در داخل کشور زندگی می‌کنند و با همان چهارچوب‌ها و قوانین، به‌طور روزمره تلاش می‌کنند تا در خانواده، محل کار، یا هر جایی که هستند، برای حقوق و عدالت جنسی خود و دیگران مبارزه کنند. یکی از مثال‌ها، خانم دکتر بیگی بود که اخیراً در گفت‌وگویی اشاره کردند که برخی از زنان تحصیل‌کرده و خانواده‌های ایرانی تصمیم گرفته‌اند که از ایران نروند و به جای آن، بر اساس توانایی‌ها و روش‌های خودشان، کشورشان را بسازند. برای این دسته از زنان، مسیر واضح و شفاف است، قوانین و چارچوب‌هایی که به آن‌ها پایبند هستند، روشن است و رهبران آن‌ها هم مشخص هستند.

اما دسته دیگری از زنان وجود دارند که بیشتر به گرایش‌های غربی تمایل دارند و به جنبش‌های فراملی تعلق دارند. این جریان، که بیشتر شامل زنانی است که خارج از ایران فعالیت می‌کنند، بیشتر به حمایت‌های مالی، سیاسی و معنوی از خارج وابسته است. این کمپین‌ها اغلب فراملی هستند و بخشی از آن‌ها همیشه از خارج از ایران حمایت می‌شود. وقتی با این گروه از زنان صحبت می‌کنید، مسیر پیش‌روی آن‌ها کمی مبهم‌تر است؛ نمی‌توان به‌راحتی گفت که دقیقا چه مسیری را در پیش دارند، رهبران آن‌ها کی هستند و اصول و چهارچوب‌های آن‌ها چیست. این دو دسته مسیرهای متفاوتی دارند، ولی هرکدام در نوع خود اهمیت دارند و به‌طور کلی، هر دو به دنبال تغییرات مثبت برای زنان و جامعه هستند.

در مورد جنبش زنان، بزرگترین مسئله‌ای که در حال حاضر وجود دارد این است که در داخل ایران، چهره‌هایی که در این جنبش فعالیت دارند، بیشتر به‌طور مستقیم در مقابل حاکمیت ایستاده‌اند و توانسته‌اند صدای خود را به گوش دیگران برسانند. این چهره‌ها موفق بوده‌اند و توجه رسانه‌ها را جلب کرده‌اند. اما چیزی که کمتر به آن توجه می‌شود، این است که همینطور که این جریان رشد می‌کند و صحبت‌هایشان شنیده می‌شود، گروهی هم وجود دارند که به شدت مخالف این دیدگاه‌ها هستند و این مخالفت‌ها کمتر در رسانه‌ها دیده می‌شود.

این دو جریان، یکی از درون جامعه که به‌طور خودجوش فعال می‌شود و دیگری که بیشتر گرایش به حمایت‌های خارجی دارد، باید مورد توجه قرار گیرد. کسانی که مخالف جریان داخلی هستند، برخی‌شان به اشتباه فکر می‌کنند که این افراد (اشاره شد که کمتر در رسانه‌ها دیده می‌شوند)، به‌نوعی برای حکومت کار می‌کنند و در واقع حکومت آن‌ها را جلو می‌اندازد. اما واقعیت این است که حکومت نمی‌تواند چنین جریانی را بسازد، اگر آن افراد ناراضی نباشند. این نکته‌ای است که در جوامع مختلف از جمله در خود آمریکا هم دیده می‌شود.

همچنین، من معتقدم که مشکلات اجتماعی ایران، از جمله اعتیاد، ازدواج، زن‌کشی، و دیگر معضلات اجتماعی، به نهاد خانواده بازمی‌گردد. تا جایی که من می‌دانم، برخی مراکز مطالعاتی خانواده در ایران وجود دارند که معمولاً تحت چهارچوب‌های دینی فعالیت می‌کنند. اما بسیار مهم است که مراکز مستقلی که مطالعات خانواده انجام می‌دهند، فعال‌تر شوند و بیشتر در جامعه حضور داشته باشند.

در داخل ایران، مسائلی همچون "ازدواج سفید" یا "رابطه‌های جنسی آزاد" که در میان فمینیست‌های غربی مطرح می‌شود، شاید به‌عنوان دستاوردهایی برای زنان مطرح شوند، اما وقتی به جامعه ایران نگاه می‌کنیم، بسیاری از مشکلات اجتماعی، مانند خودکشی‌ها و روابط آسیب‌زا، به دلیل همین نوع روابط شکل می‌گیرند. در حال حاضر، جنبش نرم‌افزاری در جامعه ایران در حال شکل‌گیری است، جایی که زنان نمی‌خواهند ازدواج کنند، اما همچنان آرزوی مادر شدن دارند. این نشان‌دهنده تغییر نگرش در جامعه است، چون زنان می‌خواهند بچه‌دار شوند، ولی قوانین اجازه نمی‌دهد که بدون همسر چنین کاری کنند. در نهایت، مسائل ساختاری در جامعه ایران باعث می‌شود که زنان مجبور شوند به برخی از شرایط تن دهند که ممکن است برای آن‌ها خوشایند نباشد. این تغییرات باید در کانون توجه قرار گیرد تا بتوان به‌طور موثرتر به مشکلات زنان پرداخته شود.

من همچنان به‌عنوان یک متخصص در این زمینه، دو مسیر اصلی را برای آینده مسائل زنان می‌بینم. احساس می‌کنم نهاد خانواده همچنان اهمیت زیادی دارد و مسائلی که شاید در نگاه اول به‌نظر بی‌اهمیت بیایند، در ایران به‌درستی بررسی نشده‌اند. به همین دلیل، ما نیاز داریم که به این موضوعات با نگاه و تحقیقی جدیدتر و عمیق‌تر پرداخته شود.

در مورد فمینیسم و نقدهای کلونیالیستی، من احساس نمی‌کنم که در موقعیتی باشم که بخواهم در مورد مسائل داخل ایران صحبت کنم. به همین دلیل، از دوستانی مثل لیلا بیگی و دیگران دعوت کردم که در این زمینه مشارکت کنند. البته، باید بگویم که بسیاری از تحقیقات در حوزه زنان بیشتر به مسائل زنان طبقات متوسط و بالا پرداخته‌اند. این تحقیق‌ها دقیق و درست است، اما نکته این است که این نوع مطالعات به‌شدت تحت تأثیر سیاست‌ها قرار دارد. بیشتر نویسندگان این مقالات، به دلیل نداشتن تجربه زیسته در ایران، نمی‌توانند مسائل زنان را به‌طور کامل درک کنند. شخصاً پس از اتمام تحصیلاتم در دانشگاه کمبریج، مدتی را در ایران زندگی کردم و دیدگاه من به‌شدت تغییر کرد. آنچه که در ابتدا در تحقیقاتم به‌عنوان فرضیه مطرح کرده بودم، پس از این تجربه، کاملاً تغییر کرد و مجبور شدم که بسیاری از مطالب کتابم را از نو باز نویسی کنم.

برای مثال، تفاوت مسائل زنان در مناطق مختلف تهران، مثل میدان امام حسین و تجریش، کاملاً مشهود است. در تجریش، مسائل زنان عمدتاً به طبقات بالای جامعه محدود است، در حالی که در میدان امام حسین به پایین مسائل و دغدغه‌های زنان متفاوت است. به نظر من، تحقیقات و تمرکز حاکمیت باید تنها بر روی زنان طبقات متوسط و شهری متمرکز نباشد، زیرا این بخش‌ها تنها یک بخش کوچک از جامعه را پوشش می‌دهند. در جنبش‌هایی مثل "زن، زندگی، آزادی" این عدم توجه به زنان فقیر و غیر شهری و آن‌هایی که در بخش‌های غیررسمی کار می‌کنند، به‌وضوح مشهود بود. این زنان از حق بیمه و بسیاری از حقوق دیگر محروم‌اند.

اگر تمرکز بیشتر بر روی طبقات متوسط باشد، این یک محدودیت برای سیاست‌گذاری و فرهنگ‌سازی ایجاد می‌کند. حاکمیت باید تمرکز خود را از این مدل محدود به سایر بخش‌های جامعه گسترش دهد. در غیر این صورت، همانطور که خانم آزاده شعبانی به‌درستی گفتند، رسانه‌های خارجی و قدرت‌های دیگر این خلا را پر خواهند کرد. یکی از مفاهیم کلیدی شهروندی این است که حقوق و مسئولیت‌ها باید به‌طور گسترده‌تری توزیع شود و شکل‌دهنده یک اجتماع باشد. اگر حاکمیت یک بخش وسیع از جامعه را رها کند و تنها بر یک بخش خاص تمرکز کند، این نه تنها به نفع کشور نخواهد بود، بلکه به کشور آسیب خواهد زد.

مجید تفرشی: جنبش زنان در ایران نباید به ابزار دست گروه‌های سیاسی یا امنیتی تبدیل شود

مجید تفرشی نیز در بخش‌های مختلف این نشست، به تناسب مباحث مطرح‌شده، به چند نکته کلیدی اشاره کرد:

1. تحول نگرش به حقوق زنان: او به تغییر نگرش جامعه مذهبی و سنتی ایران نسبت به حقوق زنان اشاره کرد و گفت که در طول 46 سال اخیر، حتی در این جوامع، به تدریج حق انتخاب و حقوق زنان به رسمیت شناخته شده است.

2. نقش زنان در جامعه: تفرشی به اهمیت مشارکت زنان در جامعه، به ویژه در حوزه‌های علمی و کاری، اشاره کرد و گفت که این مشارکت باعث شده تا زنان به حقوق بیشتری دست یابند.

3. حق انتخاب پوشش: او به مسئله حق انتخاب پوشش زنان پرداخت و گفت که تحمیل پوشش خاص، چه در زمان رضا شاه و چه در جمهوری اسلامی، ناکارآمد بوده و جامعه به سمت حق انتخاب پیش می‌رود.

4. نقش زنان در تاریخ معاصر ایران: تفرشی از زنان برجسته‌ای مانند اعظم طالقانی، زیبا میرحسینی و شهلا شرکت یاد کرد که بدون ورود به کنشگری سیاسی خیابانی، تأثیر زیادی در تغییر نگرش‌ها نسبت به حقوق زنان داشتند.

بخش‌هایی از سخنان مجید تفرشی در ادامه خواهد آمد:

من به عنوان فردی که پیشینه خانوادگی سنتی و مذهبی دارم و در جامعه شهری و طبقۀ متوسط رشد کرده‌ام، علاوه بر پژوهش‌ها و مطالعاتی که در داخل و خارج از کشور انجام داده‌ام، بر اساس مشاهدات و تجربۀ زیسته خودم، تغییرات شگرفی را در جنبش زنان در جامعه سنتی و مذهبی ایران شاهد بوده‌ام. اگر به سال‌های قبل از انقلاب نگاه کنید، در آستانه پیروزی انقلاب، وقتی من حدود سیزده یا چهارده ساله بودم، در حرکت‌های اعتراضی شرکت می‌کردید، می‌دیدید که جامعه غیرمذهبی یا با دیدگاه مذهبی ضعیف‌تر، به احترام اکثریت اسلام‌پناه و متدین، در تظاهرات‌ها حضور پیدا می‌کردند. حتی برخی از آن‌ها در این اعتراضات، روسری به سر می‌کردند و لباس‌هایی می‌پوشیدند که نشان‌دهندۀ احترام به باورهای مذهبی بود. این هم‌دلی و هم‌نوایی در آن زمان وجود داشت.

اما بعد از پیروزی انقلاب، از همان ماه دوم، یعنی در اسفند ۱۳۵۷، اعتراضات علیه حجاب اجباری آغاز شد. در ابتدا زیاد اعتراضی به آن نمی‌شد، ولی به‌تدریج این اعتراضات شدت گرفت و تا امروز هم ادامه دارد. در جامعه سنتی و میان مردان و زنان مذهبی، یک گرایش وجود داشت که به عقیدۀ آن‌ها «خوب است که همه زنان محجبه باشند و به حجاب احترام بگذارند»، و اگر کسی به این امر احترام نمی‌گذاشت، باید با زور و اجبار تحت فشار قرار می‌گرفت. البته این دیدگاه همراه با استثناهایی هم بود، اما اکثراً این نظر غالب بود. زمانی که این حرکت‌های فرهنگی، سیاسی یا قانونی ناکام ماند، به ناچار از روش‌هایی مانند گشت ارشاد برای اجرای حجاب اجباری استفاده می‌شد.

در اوایل انقلاب، بسیاری از زنان و خانواده‌های مذهبی از این روش حمایت می‌کردند و معتقد بودند که باید به دیدگاه اکثریت مردم احترام گذاشته شود. آن‌ها بر این باور بودند که اگر کسی به حجاب احترام نگذارد، باید مجازات شود. اما به‌تدریج، حتی در میان زنان مذهبی نیز تغییر نگرش ایجاد شد. این تغییر نگرش به‌خصوص به این صورت بود که زنان مذهبی دیگر به این نتیجه رسیدند که رعایت حجاب اجباری نه‌تنها کارآمد نیست، بلکه از نظر دینی و اخلاقی هم نمی‌توان آن را توجیه کرد. آن‌ها به این باور رسیدند که حتی اگر زن به حجاب اعتقاد نداشته باشد، باز هم می‌تواند شرف‌مند و باکرامت باشد و نیازی به اجبار در این زمینه نیست.

این دگردیسی در نگرش به حجاب و حقوق زنان در خانواده‌های مذهبی و در نسل‌های مختلف از نسل مادران تا دختران دیده می‌شود. این تغییرات در جامعه به‌قدری آشکار شده که دیگر در بسیاری از خانواده‌های مذهبی، تغییر نگرش در مورد زنان غیرمحجب و حتی زنان فاقد حجاب نیز قابل مشاهده است.

بعد از جنگ و با تجربیات جدید، دولت‌ها بیشتر از گذشته علاقه‌مند به مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان شدند. با این حال، گروه‌های تندرو مذهبی همچنان موانعی بر سر راه تحقق حقوق کامل زنان ایجاد کردند. این موانع بیشتر در میان روحانیون و گروه‌های سنتی دیده می‌شد. باوجوداین، حضور زنان در جنگ، مشارکت در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی، و ضرورت‌های اقتصادی به‌تدریج سبب شد که نقش زنان در جامعه تغییر کند و این تغییر به‌ویژه در عرصه‌های علمی و کاری بیشتر نمایان شد.

در گذشته، اگر به خانواده‌ای سنتی می‌گفتید که دخترشان باید به دانشگاه برود، اغلب پاسخ می‌دادند که دانشگاه غیردینی است و ممکن است دختر را به سمت «غیرمعصوم» شدن ببرد. اما امروز، وضعیت تغییر کرده است. در بسیاری از خانواده‌ها دیگر نیازی نیست که کسی درباره تحصیل یا کار کردن زنان بحث کند. به دلیل نیازهای اقتصادی، بسیاری از خانواده‌ها مجبورند که زنان هم در عرصه‌های علمی و هم در بازار کار حضور پیدا کنند. اکنون دیگر بحث درباره تحصیل یا کار زنان امری بدیهی است و دیگر نیاز به بحث‌های مفصل در این مورد نیست. تغییر نگرش افراد و زنان مذهبی و متدین و تلطیف جدی دیدگاه آنان در مورد مطالبات و حقوق زنان، نتیجه یک بازنگری فکری، دینی، اخلاقی، انسانی و حتی مصلحتی در واکنش به ناکارآمدی روش‌های فیزیکی و امنیتی برای اعمال حجاب اجباری بوده است.

در نهایت، باید به این نکته اشاره کنم که متأسفانه در ایران، مطالبات زنان و جنبش‌های فمینیستی یا به دست گروه‌های خاصی کنترل می‌شود که بیشتر تحت تأثیر گروه‌های چپ یا حامیان خارجی قرار دارند. این گروه‌ها نه تنها کمکی به رشد جنبش زنان نکرده‌اند، بلکه باعث تخریب و تضعیف آن نیز شده‌اند. جنبش زنان در ایران نباید به ابزار دست گروه‌های سیاسی یا امنیتی تبدیل شود. مطالبات زنان باید در عرصۀ حقوق مدنی، حقوق اجتماعی و خانوادگی باقی بماند و از این سیاست‌ها دوری شود تا جنبش زنان بتواند به طور واقعی و مستقل رشد کند و به حقوق خود دست یابد.

سخنان و دغدغه‌های برخی بانوانِ حاضر در نشست

خانم لیلا بیگی استاد ادبیات فارسی، در صحبت‌های خود به اهمیت باور زنان به توانایی‌های خود اشاره کرد و تأکید داشت که زنان ایرانی در شرایط مختلف می‌توانند مسیر خود را پیدا کنند و به اهدافشان برسند. او به نقش زنان نویسنده ایرانی در خلق الگوهایی از زنان قهرمان اشاره کرد و گفت که این الگوها می‌توانند به زنان در جامعه کمک کنند تا با باور به خود، مسئولیت‌هایشان را بپذیرند و در مسیر پیشرفت حرکت کنند. همچنین، او به افزایش آگاهی زنان از طریق داستان‌ها و مقالات اشاره کرد و این را نشانه‌ای از توانمندی و پایداری زنان ایرانی دانست.

خانم آزاده شعبانی در این جلسه به دو نکته مهم توجه داد: اولاً، به اهمیت توجه به زنان طبقه کارگر و فرودست جامعه اشاره کرد و بیان کرد که خواسته‌های این زنان اغلب در جنبش‌های فمینیستی نادیده گرفته می‌شود. شعبانی معتقد است که مسائل مطرح‌شده مانند حجاب و ورود زنان به ورزشگاه‌ها بیشتر دغدغه‌های زنان طبقه متوسط است و باید به خواسته‌های زنان طبقه کارگر نیز توجه شود. ثانیاً، خانم شعبانی خطرات فمینیسم استعماری و امپریالیستی را متذکر شد؛ وی نگرانی خود را از الگویی که توسط رسانه‌های دست راستی و برخی جریان‌های خارجی به زنان ایرانی ارائه می‌شود، ابراز کرد و بیان داشت که این الگوها ممکن است به جای حمایت از حقوق واقعی زنان، به اهداف سیاسی و نظامی خاصی خدمت کنند. او تأکید کرد که باید مراقب باشیم تا مطالبات زنان به ابزاری برای مداخلات خارجی تبدیل نشود.

خانم فاطمه دلاوری پاریزی نیز درباره پیچیدگی مسائل زنان در ایران صحبت کرد. او اشاره کرد که هر مطالبه‌ای در حوزه زنان به‌سرعت وارد فضای دو قطبی سیاسی می‌شود و این مسئله باعث می‌شود که زنان از این وضعیت بهره‌ای نبرند و تنها جریانات سیاسی از آن استفاده کنند. همچنین، به تنوع دیدگاه‌ها در جامعه اشاره کرد و گفت که جمع کردن این دیدگاه‌ها کار دشواری است. دلاوری پیشنهاد کرد که برای حل این مسائل باید از سیاسی کردن موضوعات دوری کرد و به سمت فرهنگی کردن و زیبایی‌شناختی دیدن مسائل حرکت کرد.

منبع: خبر فوری
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 1
  • ناشناس
    0

    خواهشا دنبال حواشی نفرستید