زندگی آخرین بازماندهی ۵۳ نفر چگونه گذشت؟
انور خامهای، نویسنده، پژوهشگر، فعال سیاسی کهنهکار و آخرین بازماندهی گروه مشهور «۵۳ نفر» که در سالهای ابتدایی تشکیل «حزب تودهی ایران» از رهبران آن بود، غروب سهشنبه ۲۹ آبان در صدودوسالگی درگذشت.
او فرزند شیخ یحیی کاشانی خامهای، روحانی و روزنامهنگار برجسته و از بنیانگذاران جنبش مشروطه بود. پسر هم پا در راه پدر گذاشت؛ در دوران حکومتی دیگر، با نسلی دیگر و با آرمانی دیگر.
انور ۲۹ اسفند سال ۱۲۹۵ در تهران به دنیا آمد. وقتی ۱۳ سالش بود پدرش را از دست داد. او در ششسالگی به دبستان رفت اما بخاطر ابتلا به بیماری، تحصیلش را تا کلاس چهارم در خانه ادامه داد. بعد از اتمام دبیرستان در سال ۱۳۱۳ در دانشکدهی صنعتی در رشتهی مهندسی شیمی پذیرفته و مشغول تحصیل شد.
دوران دانشجویی انور خامهای برای او دورانی سرنوشتساز بود. او به سرعت با رفقایی جفت شد که مخالف دیکتاتوری رضاشاهی بودند. مدتی بعد در سال ۱۳۱۶ آنها توسط حکومت بازداشت و در «قصر» زندانی شدند که به «۵۳ نفر» معروف شدند. رفقایش همین گروه بودند که در سال ۲۰ و پس از پایان دورهی رضاشاه و اعلام عفو عمومی از زندان آزاد شدند و هستهی مرکزی «حزب تودهی ایران» را تشکیل دادند.
تحصیلات انور به دلیل زندانیشدنش نیمهتمام ماند. بعد از آزادی هم باید خرج زندگی خود و مادرش را تأمین میکرد؛ پس دانشگاه را کنار گذاشت و به کار روزنامهنگاری پرداخت. گرچه برخی منابع او را از بنیانگذاران حزب توده معرفی میکنند اما ملیحه خامهای، تنها فرزند انور خامهای، میگوید: «پدرم با وجود دعوت آنها (پایهگذاران حزب) به عضویت در این حزب، به علت نقایصی که در این حزب میدید دعوتشان را رد کرد ولی در ۱۳۲۳ که کنگره این حزب، اصلاحاتی در آن به وجود آورده بود، راضی به عضویت و فعالیت در آن شد».
انور خامهای یکی از رهبران حزب و سردبیر ارگان رسانهای آن یعنی روزنامهی «رهبر» بود. او در سال ۱۳۲۵ به پاریس رفت و در کلاسهای درس جامعهشناسی، تاریخ و سیاست در دانشگاه سوربن شرکت کرد. این سفر به دلیل دانشی که برای خود اندوخته بود، برای او سرنوشتساز شد اما چرخش مهمتر در زندگی او زمانی اتفاق افتاد که قبل از بازگشت از پاریس، سفری دوهفتهای به مسکو برای خود ترتیب داد.
او در این سفر با واقعیت زندگی در یک حکومت کمونیستی از نزدیک آشنا شد و بعد از بازگشت از این سفر به همراه چند نفر دیگر از رهبران این حزب مانند خلیل ملکی، جلالآل احمد و فریدون توللی از حزب کنارهگیری کرد و مجلهی «اندیشه نو» را با هم تأسیس کردند؛ گرچه بعد از ترور شاه در سال ۲۷ فضای سانسور و خفقان امکان کار را از آنها سلب کرد.
با پیدایش جنبش ملیکردن صنعت نفت و همزمان گشایش در فضای سیاسی و مطبوعاتی، روزنامهی «جهان ما» و «حجار» را انتشار داد و بعد «جمعیت رهایی کار و اندیشه» را تأسیس کرد.
عمر این مطبوعات هم بسیار کوتاه بود. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ انور خامهای برای مدت کوتاهی بازداشت شد. او تصمیم گرفت از فعالیت سیاسی دست بکشد و به نوشتن مقاله و تدریس در مدارس اکتفا کند. سال ۱۳۴۰ برای گذراندن دورهی طولانی درمان بیماری گوارشی به آلمان سفر کرد و در این فرصت در رشتهی اقتصاد و علوم اجتماعی دانشگاه هایدلبرگ تحصیل کرد و بعدها در دانشگاه فرایبورگ سوئیس آن را تا مقطع دکتری ادامه داد.
پس از پایان تحصیلات، با توجه به تز دکتری و ایدهی نوشتن کتابی دربارهی مارکسیسم و تجدیدنظرطلبی در آن، تصمیم گرفت برای دسترسی به منابع معتبر، در یکی از دانشگاههای خارجی استخدام شود. دانشگاه لووانیوم کنگو دو سال او را به خدمت گرفت. سپس برای پیداکردن یک کرسی در دانشگاهی معتبرتر به اروپا بازگشت اما بعد از یک سال جستوجو در نهایت از یک دانشگاه کانادایی سر درآورد و دو سال هم آنجا تدریس کرد.
در این فاصله کار پژوهش و نگارش کتاب «تجدیدنظرطلبی از مارکس تا مائو» را تمام کرد و در سال ۱۳۵۳ برای چاپ این کتاب به پاریس رفت و پس از آن بالاخره بعد از ۱۴ سال به ایران برگشت. به گفتهی دخترش، او «تقاضای تدریس در دانشکدهی اقتصاد دانشگاه تهران را داشت که چون حکم استادیاری برای او صادر شده بود و او خود را به استناد مشاغل پروفسوری در دانشگاه لووانیوم و استاد وابسته در دانشگاه مانکتن، حداقل شایستهی دانشیاری میدانست، از قبول آن خودداری کرد».
او در عوض به پژوهشگاه علوم انسانی وابسته به وزارت علوم رفت و آنجا به کار پرداخت. خامهای در سال ۱۳۶۰ تقاضای بازنشستگی کرد و بعد از آن به عنوان یک استاد بازنشستهی وزارت علوم به نویسندگی و پژوهش پرداخت.
اما در سال ۱۳۸۱ فوت همسرش در اثر تصادف رانندگی ضربهی روحی بزرگی به او وارد کرد که آثار جسمانی آن به شکل ناهماهنگی اعضا تا پایان عمر نیز با او بود. او پس از این حادثهی تلخ، کمتر دست به قلم برد و بیشتر به مصاحبه با مطبوعات پرداخت.
انور خامهای در مقام نویسنده و پژوهشگر و مترجم بیش از ۲۰ جلد کتاب و دهها مقاله از خود به یادگار گذاشته است که میتوان به این عناوین اشاره کرد: «تجدیدنظرطلبی از مارکس تا مائو به زبان فرانسه چاپ پاریس ۱۹۷۶»، سه جلد خاطرات سیاسی شامل «پنجاه نفر و سه نفر (۱)، فرصت بزرگ از دست رفته (۲)، از انشعاب تا کودتا (۳)، تهران - ۱۳۶۲»، «فرهنگ سیاست و تحول اجتماعی، ۱۳۷۸»، «خاطرات روزنامهنگار، ۱۳۸۱».
انور خامهای در واپسین سالهای عمر پر فراز و نشیبش در گفتوگویی با روزنامهی شرق، درپاسخ به این پرسش که اگر به گذشته بازمیگشت چه چیزی را میخواست تغییر دهد؟ میگوید: «اگر میتوانستم تغییر بدهم میخواستم همه بنیاد جامعه را زیر و رو کنم. اما افسوس که نمیتوانم. الان دیگر یک پشه را هم نمیتوام از خودم دور کنم».
انور خامهای دیروز در صدودوسالگی در منزل شخصیاش در کرج به دلیل نارسایی ریوی درگذشت.
منبع: ایسنا
15