چرا همزمان با ورود میانجیگران به تهران نفتکشها تاوان میدهند؟
عبدالمهدی از ریاض بازگشت، عمران خان راهی تهران شد، نفتکشی در دریای سرخ آتش گرفت. این پیام از طرف چه کسی بود؟
23 خرداد 98 روز 5 شنبه، زمانی که حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب در حال دیدار و گفتگو با آبه شینزو نخست وزیر ژاپن بود، دو نفتکش ژاپنی و نروژی در دریای عمان، هدف حمله قرار گرفت. حمله ای که تحت لوای عملیات پرچم دروغین، ایران را متهم این حمله اعلام کردند.
روز گذشته 19 مهر 98 ، اینبار حمله در دریای عمان صورت نگرفت، اینبار نیز ایران متهم نشد، بلکه ایران اینبار قربانی شد. حمله به نفتکش ایران در دریای سرخ، همزمان شد با آمدن عمران خان نخست وزیر پاکستان به تهران،همزمانی که نمی توان گفت که تصادفی بوده است! این در حالی است که عبدالمهدی نخست وزیر عراق از ریاض به بغداد بازگشت، انفجار نفتکش ایرانی چه پیامی دارد و از طرف کدام بازیگر منطقه ای است؟
حمله به نفتکش ها از زمانی در دریای عمان و خلیج فارس آغاز شد که میانجی گران پشت درهای ایران صف بسته بودند.
این حوادث و حملات همزمان با آمدن میانجی های منطقه ای تنها به این مورد نبوده است. زمانی که نخست وزیر عراق عادل عبدالمهدی بار سفر را برای صلح در منطقه بست، پایگاه های حزب الله عراق و حشد الشعبی هدف حمله پهپادی قرار گرفت و زمانی که عبدالمهدی دست پر از سعودی بازگشت با نا امنی و آشوب فتنه در عراق مواجه شد.
آیا این اتفاقات ارتباطی به رفت و آمد میانجیگران به تهران دارد؟
دکتر ظریف در سفر به نیویورک در تابستان 98، در کنفرانس آسیایی سازمان ملل و مصاحبه های متعدد با شبکه ها و رسانه های خبری آمریکا و جهان، اصطلاح تیم «ب» را مطرح کرد. از همانجا ظریف دشمن را دو دسته کرد. عده ای که جنگ طلب هستند و عده ای که سعی می کنند با دیپلماسی به کاهش تنش کمک کنند.
افشای تیم ب و مطرح شدن نام بن زاید و بن سلمان کنار اسم بی بی ، بی تاثیر نبود در روند مناسبات منطقه ای، خصوصا پس از حادثه آرامکو فروپاشی این تیم بیشتر از قبل مشهود شد.
پس از استعفای جان بولتون، نتانیاهو رسما در منطقه دست خالی ماند. بن سلمان بار دیگر با شخص ترامپ برای معامله مواجه شد.
این مسائل در حالی شدت بیشتری گرفت که در دوشنبه 25 شهریور ماه مصادف با 16 سپتامبر، منطقه خاورمیانه و حاشیه خلیج فارس وارد تحولات تازه ای شد.
مانند همیشه ایران متهم به حمله شد. آمریکا به خاطر فروش بشکه های نفت خود سود زیادی از این حمله برد و رسما اعلام کرد پول دهید تا امنیت شما را تضمین کنیم.
اما ماجرا تنها این نبود. حمله به تاسیاست نفتی آرامکو، و پس از آن اشوب های عراق و حمله به نفتکش ایران در دریای سرخ بیش از همیشه این فرضیه را پررنگ کرد که این کار تنها از رژیم صهیونیستی بر می آید.
چرا می گوییم کار، کار اسرائیل است؟
شاید دلیل این حوادث و خشم صهیونیست ها در وهله اول اقدامات شیخ نشین امارات باشد. زمانی که رئیس گارد ساحلی امارات به دیدن همتای خود آمد و توافقاتی هم در این میان منظور شد، سعودی دست امارات را خواند. چرا که این شیخ نشین به دربار سعودی در یمن پشت کرده بود. بن زاید با توهم تجزیه جنوب یمن و حمایت از شورای انتقالی این کشور رسما ساز مخالف را با سعودی زد. تا جایی که گروه های مورد حمایت دو کشور حتی درگیری نظامی نیز پیدا کردند. بدین ترتیب تیم جنگ طلب «ب» کم کم از هم فروپاشید. مانده بود بی بی و بن سلمان، که ولیعهد جوان نیز در مصاحبه با شبکه آمریکایی سی بی اس، رسما اعلام کرد که خواستار کاهش تنش با تهران از مسیر دیپلماسی است. این شاهزاده جوان درباره یمن نیز گفت که دیگر مایل به جنگ نیست و باید بحران را از طریق گفتگوهای سیاسی حل کرد.
موضع سعودی مشخص شد. بی بی تنها ماند و هنوز دولتش بلاتکلیف میان زمین و هوا مانده است. شاید کمی طبیعی به نظر برسد که این رژیم اشغالگر با توجه به تلاش چشم گیر نتانیاهو در شبکه های اجتماعی برای اقناع افکار عمومی مردم ایران هزینه های نجومی انها برای نابودی ایران، بعید به نظر نمی رسد که پای میانجیگران را به ایران قلع و قمع کند.
مذاکرات ایران با عربستان، خط بطلانی است برای 40 سال خصومت پراکنی اسرائیلی ها علیه ایران، صلح ریاض و تهران، آتشی بر جان رژیم صهیونیستی است. این در حالی است که اسرائیل با حمله ترکیه به شمال سوریه در بدترین حالت ممکن قرار دارد. خط ارتباطی اسرائیل با شمال سوریه دچار خلل می شود. کما اینکه حضور ایران نیز بیش از گذشته این رژیم را در معرض خطر قرار می دهد.
رژیم صهیونیسی که به دنبال ماندگاری تنش میان کشورهای خلیج فارس با ایران بود، پس از زمزمه هایی مبنی بر بهبود روابط سنگ پراکنی های خود را در مسیر صلح آغاز کرد. از عملیات پرچم دروغین تا حمله به آرامکو و نفتکش ایرانی، اما نتانیاهو یک قلم را در محاسبات خود نگنجاند. اینکه مسلمانان همه از یک امت واحد هستند. فرهنگ، دین، مذهب و نژاد مشترک ایران و عرب های منطقه نخی است که حتی اگر سست هم شود بازهم حتی به سبب کعبه به هم وصل می شود.
نکته دیگری که اسرائیلی ها در محاسبات خود نادیده گرفتند این بود که ایران و عربستان میانجی ها را از خودشان انتخاب کردند نه از خارج از مرزهای منطقه! کشورهای همسایه به یاری همسایه ها شتافتند.
در همین رابطه علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: کمیته ویژه بررسی موضوع حمله به شناورسابیتی که در نزدیکی سواحل عربستان سعودی در دریای سرخ هدف دو موشک قرار گرفت تشکیل شده و گزارش آن به زودی برای اخذ تصمیم به مراجع مسئول ارایه می شود. با بررسی تصاویر ویدیویی موجود و شواهد اطلاعاتی جمع آوری شده، سرنخهای اصلی این ماجراجویی خطرناک بدست آمده است.
دبیر شورای عالی امنیت ملی به اقدامات تخریبی دیگری که طی ماه های گذشته علیه نفتکشهای ایرانی «هپینس و هلم» در دریای سرخ صورت پذیرفته اشاره و خاطر نشان کرد: ناامن سازی آبراه های بین المللی، مخاطرات نگران کنندهای را برای اقتصاد جهانی بدنبال خواهد داشت و مسئولیت عواقب آن متوجه برنامه ریزان، مجریان و پشتیبانی کنندگان از اینگونه اقدامات تحریک آمیز خواهد بود.
عمران خان فردا در تهران
این اتفاقات از جایی شدت گرفت که رئیس جمهور کشورمان از مجمع عمومی سازمان ملل خواهان صلح، گفتگو و مذاکره منطقه ای شد و از کشورهای خلیج فارس خواست تا به ائتلاف امید و امنیت هرمز بپیوندند.
در همین حال عمران خان در حاشیه نشست سازمان ملل که با حسن روحانی همتای ایرانی خود دیدار داشت شخصا حامل پیامی محرمانه از ولیعهد سعودی برای رئیس جمهور کشورمان بود. نخست وزیر پاکستان با هواپیمای شخصی بن سلمان وارد نیویورک شد. از ان روز زمزمه هایی شنیده شد مبنی بر میانجیگری جدی پاکستان میان ریاض و تهران، شاهزاده جوان گویی حسن نیت ایران را دریافته است. یک دلیل اصلی آن واکنش انها به حملات ارامکو بود. این روزها سعودی و خصوصا شخص ولیعهد بسیار محتاطانه در مورد مسائل منطقه موضع گیری کرده اند.
بن سلمان جوان پس از سالها اقدامات بلندپروازانه اینک تصمیم اش را گرفته است تا کمی معقول باشد ، فرستاده او در راه تهران است.
منبع: خبرآنلاین
66