اندیشکده کوئینسی:
آیا روزهای «گوی درخشان» تمام شده؟/ راههایی که بایدن میتواند منافع موجود در خلیج فارس را به تعادل برساند
اندیشکده کوئینسی نوشت: با نگاهی به چهار سال گذشته، روشن است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، به دولتهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی فضا داد تا در خاورمیانه با جسارت بیشتری رفتار کنند.
وبسایت «Responsible Statecraft» وابسته به اندیشکده کوئینسی در تحلیلی به قلم کریستین کوتس و جورجیو کافیرو نوشت: با نگاهی به چهار سال گذشته، روشن است که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، به دولتهای عربستان سعودی و امارات متحده عربی فضا داد تا در خاورمیانه با جسارت بیشتری رفتار کنند.
در ادامه این مطلب آمده است: از ژانویه 2017، این دو کشور عربی ریاست جمهوری ترامپ را فرصتی بی بدیل و بی نظیر برای حرکات جسورانه در منطقه جهت دستیابی به اهداف طولانی مدت خود دانستند، اهدافی که انجام آنها در تمام دولتهای قبل از ترامپ چه جمهوری خواه و چه دموکرات بسیار خطرناک بود. اکنون و با روی کار آمدن رئیس جمهور منتخب یعنی جو بایدن، سوال اصلی این است که دولت وی برای مهار بلند پروازیهای حداکثری این دو کشور در سیاست خارجی چه گامهایی را برمیدارد.
پایان مداخلات نظامی سعودی و اماراتی در یمن و لیبی در کنار پایان دادن به محاصره سه و نیم ساله قطر باید در صدر اولویتهای بایدن باشد. از دیدگاه بایدن و سایر افرادی که در دولت اوباما خدمت میکردند، محاصره قطر و در نتیجه انشقاق میان اعضا شورای همکاری خلیج فارس به عنوان یک نهاد موثر منطقهای، اتفاقی ناگوار اما قابل پیش بینی بود.
بحران خلیج فارس در مارس-نوامبر 2014 ، هنگامی که بحرین، عربستان سعودی و امارات متحده عربی سفیران خود را برای اعتراض به ادعای مداخله قطر در امور داخلی خود از دوحه فرا خواندند، شدت یافت. در واقع، طبق گفته بن رودز، معاون مشاور امنیت ملی وقت، ترامپ سخت تلاش کرد تا از بروز اختلافات شورای همکاری خلیج فارس در مورد قطر جلوگیری کند، اما موفق نشد.
اگرچه دولت ترامپ پس از حمایت کوتاه مدت از محاصره قطر، سعی در به توافق رسیدن طرفین و گفتگو بین هر شش کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس علیه ایران داشت، اما چنین تلاشهایی بی فایده بود. برخی از تحلیلگران بر این باورند که واشنگتن باید فشار بیشتری به عربستان سعودی، بحرین، امارات و مصر برای رفع محاصره قطر به عنوان یکی از پایگاههای مهم آمریکا در خلیج فارس اعمال کند.
به گفته كریستوفر از شورای آتلانتیك، یكی از اولین اقدامات خاورمیانهای كه بایدن باید انجام دهد این است كه علناً از عربستان سعودی بخواهد كه محاصره را فوراً خاتمه دهد، با این هدف كه در صورت لزوم این موضوع را در شورای امنیت سازمان ملل متحد مطرح سازد. چنین حرکتی باید بخشی از تلاش گسترده تر جامعه جهانی برای در اولویت قرار دادن حاکمیت قانون و اصول دموکراتیک باشد. ترامپ برای حاکمان بی قانون فضایی ایجاد کرده بود تا آنها بدون ترس از عواقب اقدامات خود بر اساس گرایشهای تمامیتخواهشان رفتار کنند.
به همین ترتیب، مایکل آیزنر و سارا لی ویتسون اتخاذ خط مشی سخت تری را از سوی بایدن پیش بینی کردهاند. آنها نوشتند: دولت بایدن صبر چندانی در مورد کارهای شیطانی آنها نخواهد داشت و ممکن است اهرم هایی برای فشار بر عربستان سعودی و امارات متحده عربی جهت پایان دادن به محاصره قطر به کار ببندد.
عربستان سعودی ممکن است با قطر آشتی کند تا حداقل حسن نیت خودش به دولت بایدن را نشان دهد. مقامات ریاض میدانند که چهل و ششمین رئیس جمهور آمریکا تا چه حد از اقدامات مختلفی که آنها در دوران ریاست جمهوری ترامپ انجام دادهاند، خشمگین است.
برخی از کارشناسان معتقدند که امضای توافق نامه دیپلماتیک با اسرائیل اقدامی است که ولیعهد محمد بن سلمان باید برای جلوگیری از تنزل مشارکت ریاض و واشنگتن در دوران پس از ترامپ انجام دهد. با این وجود هرگونه معامله با تل آویو خطرات عمده سیاسی برای حاکمان آل سعود چه در داخل و چه در منطقه در پی خواهد داشت. در این بین پایان دادن به محاصره قطر احتمالا با استقبال داخلی رو به رو خواهد شد.
با این حال، وقتی صحبت از امارات میشود، شرایط متفاوت است. از دید واشنگتن، اماراتیها در ماجرای خاشقجی نقش ندارند. از سوی دیگر امارات متحده عربی دیگر مستقیماً درگیر جنگ یمن نیست و ابوظبی توافق نامه ابراهیم را هم با اسرائیل امضا کرده است. این عوامل بدان معنی است که این کشور در مقایسه با عربستان سعودی وضعیت بهتری در روابط آینده با دولت دموکرات خواهد داشت.
بنابراین امارات متحده عربی میتواند انگیزه کمتری برای اصلاح روابط خود با قطر داشته باشد تا دولت آینده و قانونگذاران آمریکایی را راضی کند.
اعضای دولت بایدن که حوزه سیاست خارجی را در دست دارند، در ماههای آغازین اختلافاتی را از دوره ریاست جمهوری ترامپ به ارث میبرند و به نظر میرسد که این موضوع دوام بیشتری داشته باشد. در نتیجه شکاف خلیج فارس نمایانگر سایهای است که دولت ترامپ بر جانشین خود خواهد انداخت زیرا بحرانهایی که از زمان ترامپ آغاز شده به بن بستهای غیرقابل حل تبدیل شدهاند.
منبع: انتخاب
66